English Version
This Site Is Available In English

هرچقدر آگاهی بیشتر می شود ، زندگی زیبا تر می شود

هرچقدر آگاهی بیشتر می شود ، زندگی زیبا تر می شود

نهمین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی پهلوان محترم مسافراحسان، نگهبانی مسافر عابدین و دبیری مسافرمحمد رضا با دستور جلسه« وادی هشتم، باحرکت راه نمایان می شود» در روز سه شنبه22مهرماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان احسان هستم مسافر ،خدای خودم را هزاران بار شاکرم بابت تک تک لحظه های زندگیم و فرصت این خدمت و فرصت زندگی در کنگره ۶۰ و آموزش هایی که دریافت می کنم . سپاس گزار آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم و خواهم بود ، بابت گذشت و لطف و محبتی که دارند ، بابت آموزش هایی که در طبق اخلاص در برابر من احسان قرار دادند و من می توانم از این آموزش ها استفاده کنم و به زندگیم ادامه بدهم ولذت ببرم . ممنون از اکبر آقای عزیز نگهبان لژیون سردار که به من لطف داشتن و دوباره یک فرصت به من دادند تا من از این نمایندگی انرژی دریافت کنم و در بین شما عزیزان و بزرگواران باشم ، خدا قوت می گویم خدمت ایجنت محترم وگروه مرزبانی نمایندگی آبیک .
روز هایی که دستور جلساتش وادی است ، حکایتش یک مقدار متفاوت است ، روز به روز که می گذرد درک و فهم من نسبت به این موضوع بیشتر و بیشتر می‌شود ، در چه صورت ! در صورتی که در جهت درست قرار بگیرم ، اگر امروز این موضوع مطرح می‌شود که با حرکت راه نمایان می‌شود ، بخاطر این است که من این جمله را در زندگی ام بگنجانم ،حکایت وادی ها این است که به ما قوانینی را آموزش بدهند که در مسیر پر فراز و نشیب زندگی از آنها بتوانیم استفاده بکنیم ، و از زندگی و این موهبت الهی بهترین بهره گیری را انجام بدهیم.
ساختار ها با تفکر ساخته می شوند ، به من یادآوری می کند که من موجود خیلی با ارزشی هستم ، اگر به من می‌گوید که همه مسائل را گردن خدا نیندازخودت هم نقش داشته ای ، در وادی پنجم آخرین کلمه تسلیم است، اما وقتی شما اول تسلیم می شوی در برابر ارزش ها ، یک چیزی بنام عقل را به من آموزش داده ، به من گفته شده که می توانم با فرمان عقل یک مسیر درستی را پیش بروم ، در مورد پیدا کردن رمز و راز حقیقت صحبت شده و در وادی هشتم می‌گوید که من باید حرکت کنم .
من قبلاً انواع و اقسام راه های درمان اعتیاد را تجربه کردم ، اما در اینجا به من گفته شد که در سفر اول هستی! به آنچه علاقه‌مند هستی مشغول باش ولی در این مسیر و راستای، درست حرکت کن تا به سامان برسی ‌. سفر اول از مصرف مواد است تا قطع مصرف ، روزی که شما می روی برای دریافت گل رهایی ،سفری که از نادانی به دانایی انجام داده ای ، از حقارت به سرافرازی انجام داده ای ، از قهر به طرف مهر رفته ای ، آن گل رهایی وزن شما را نشان می دهد که چقدر در این سفر بار آورده ای ، در سفر اول بیشتر از این برای من معنی نداشت ، که من باید حرکت کنم ، بروم و بیایم ، مرتب باشم ، چیز دیگری از من نمی‌خواست که بفهمم.
ولی در سفر دوم به من گفته شد حالا که موادت قطع شد ، مصرف مواد تمام شد و حالا باید به خودت برسی ، برای اینکه متوجه بشوم و برسم به خودم یک سری داستان برای من تعریف کردند ، گفتند که من با یک پیمانی وارد این زمین شده ام ، من با خودم فکر می کردم و می گفتم که خدایا من در این زمین چه کار می کنم ؟ اصلأ حکایت این زمین چیست ! اصلأ معنای زندگی چیست ! الان که مصرف مواد تمام شد چه کار باید بکنم !
در وادی هشتم خیلی جواب ها است ، می گوید زمانی که من را فرستاد به طرف زمین ، یعنی جایی بوده ایم و می خواهیم برگردیم ، مگر نمی‌گوییم که می خواهیم به آنجایی برگردیم که از آنجا انشعاب یافته ایم، یعنی ما رفته ایم ‌ و کلاً می خواهیم برگردیم و برگشت ما با فرمان است ، فرمان چیست ؟ درخواست من چیست ؟ توبه ،خداوند در هر شرایطی توبه را می پذیرد و می گوید برگرد ، هرجا هرزمان که نگاهت به سمت آسمان به سمت خدا باشد خداوند می گوید من نگاهت را به آسمان دیدم ، و زمانی که ما برمی گردیم داستان عوض می شود.

تمام سوره های قرآن بسم الله الرحمن الرحیم دارند ، ولی سوره توبه بسم الله الرحمن الرحیم ندارد ، به نظر شما چرا اینگونه است! چه حکمتی دارد! از یکی از استادانم شنیده بودم که سوره توبه بسم الله الرحمن الرحیم ندارد چون موقع برگشت ،من باید بسم الله الرحمن الرحیم آن باشم ، درتوبه من باید صفات گذشته را تغییر بدهم ، برگشت این داستان، من چقدر رحیم شده ام ،چقدر الرحمن شده ام، اصلا حکایت این برگشت این است که من بفهمم آیا رحیم هستم ! آیا من الرحمن هستم!من صبور هستم! من توانا هستم! من چه هستم! قرار است من دیگراین صفت ها را اینگونه لمس کنم .
اول کلمه پیمان می گوید بازنگری به حساب خود ، چند سال پیش به من فرصت داده شد تا بروم و پیمان ببندم ، هرکس که پیمان بسته است نوش جانش و هرکس که پیمان نبسته انشالله خداوند قسمتش کند تا رزقش بشود ، وقتی در مقابل خالق خود قرار می گیرید که تمام دریا ها کوه ها و دشت ها و هرآنچه در این هستی است ، شاهد و گواه این پیمان جدید است ، یک تجدید پیمان است در واقع که می گویی من سیاهه ای را می‌نویسم با این علم که اگر من راه اشتباه نروم راه درست را یاد نمی‌گیرم ولی باید بپذیری و استغفار بکنی و ببخشید که خداوند این توبه را بپذیرد.
زمانی که به قسمت خواسته ها رسید ، یک سری خواسته ها نوشتم ، وقتی این هارا پودر کردم و به باد سپردم ، چند وقت پیش متوجه شدم که من دنبال حتی یکی از آن خواسته ها نیستم ، آنها دیگر خواسته های من نبودند ، شاید به خیلی از آنها هم نرسیدم ولی خواسته های من تغییر کرده بودند ، چه زمانی متوجه می شوید که خواسته های شما تغییر کرده! موقعی که شما متوجه می شوید نفس شما در حال ارتقاء پیدا کردن است ، نه اینکه ادعای این را داشته باشم که نفس من ارتقاء پیدا کرده است ، من متوجه شدم نفس من درحال تغییراست ، چون خواسته های من تغییر کرده بود ، متوجه شدم که این بستر مناسب کنگره ۶۰ است که به من فرصت بزرگ شدن داده است ، بزرگ شدن نه از منظور منیت ، بلکه از نظر آموزش .
چطور خواسته های من در حال تغییر است! چطور نفس من در حال تغییر است ! این استاد بزرگوار یک سیبل در نظر گرفته و به من می‌گوید حرکت کن ،من برای رسیدن به این سیبل هدف می گزارم ، موقعی که به آن می رسم ، هدف آن سیبل نبوده بلکه هدف بزرگ شدن من بوده است ، در وادی هشتم گفته شده تو بذر خواسته ات را بکار ، ما ریشه اش را می رویانیم ، موضوع و هدف خدمتگزاری است ولی نیت بزرگ شدن من است ، چون آقای مهندس و یارانش نیازمند افرادی هستند که گذشت کردن را بلد باشند.
از خود گذشتگی باید اولین صفت بچه های کنگره ۶۰ باشد ، کسی که خدمت می کند چه در بخش ot چه در آبدار خانه چه در بخش راهنما ، مرزبان و ... از وقت خود می گذرد ، کسی که به لژیون سردار می آید گذشت کردن را می‌آموزد ، ما انسان ها در پی هم روان شده ایم تا با کلمه گذشت آشنا بشویم ، و این لطف کنگره ۶۰ است که به من اینقدر خالصانه و در طبق اخلاص به من آموزش می دهد ، خداوند را هزاران بار شاکرم که در این بستر مناسب زندگی می کنم و روز به روز از زندگی بیشتر لذت می برم ، چون هرچقدر آگاهی بیشتر می شود ، زندگی زیبا تر می شود ، خیلی ممنون که به صحبت های من گوش کردید .
تایپ: همسفر مصطفی «لژیون سوم»
ویراستار و ارسال: مسافر علی «لژیون اول»

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .