وادی هشتم به ما میگوید: «با حرکت، راه نمایان میشود.» با مطالعه این وادی و شنیدن سیدیهای آقای مهندس، آموختم که باید وارد عمل شوم. باید از آموزشهای ۷ وادی گذشته، نوشتن سیدیها و راهنماییهای استاد خود استفاده کنم و آنها را در زندگیام به کار بگیرم. یاد گرفتم که باید حرکت کنم؛ زیرا در هیچ چیز سکون وجود ندارد.
منِ همسفر باید بدانم که اگر آبی در گودالی بماند، میگندد. انسان هم اگر از نیروی تفکر و هوش خود استفاده نکند و در جهت مثبت گام برندارد، مانند همان آب راکد در گودال خواهد بود. انسان باید در زندگی هدف داشته باشد و برای رسیدن به خواستهها و اهدافش تلاش کند.
در این وادی میآموزیم که برای رسیدن به خواستههایمان باید به اصطلاح، استارت کار را بزنیم. کمکم مسیر برایمان آشکار میشود. شرط نمایانشدن راه برای من همسفر، این است که از اشتباهات گذشتهام درس بگیرم، از ضدارزشها دوری کنم و خسارتهایی را که خواسته یا ناخواسته به دیگران وارد کردهام، جبران کنم.
آقای مهندس در وادی هشتم به زیبایی درباره بخشندگی خداوند سخن گفتهاند؛ همان پیمان بستن، نوشتن سیاهه اشتباهات و سوزاندن آن و عهدی که بین انسان و قدرت مطلق برقرار میشود. خداوند بندهاش را، هرچند گناهکار باشد؛ اگر توبه کند میبخشد.
در این وادی بهروشنی فهمیدم که چگونه با خدای خود پیمان ببندم، از ضدارزشها دوری کرده و اگر خسارتی به دیگران زدهام، جبران مافات کنم. این وادی توبهکردن را بهخوبی به من آموخت و بیش از پیش مهر و بخشندگی خداوند را به من یادآور شد؛ چنانکه گفتهاند: «صد بار اگر توبه شکستی، بازآی.»
نویسنده: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر سمیه ن رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
55