جلسه سیزدهم از دوره بیست و ششم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روزهای سهشنبه نمایندگی شیروان به استادی مسافریحیی، نگهبان موقت مسافرمهدی و دبیرموقت مسافرمحمد با دستور جلسه "وادی هشتم: " با حرکت راه نمایان می شود" 22 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، یحیی هستم، یک مسافر. جا دارد که ازایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای خوبم تشکر کنم که این جایگاه را به من دادهاند تا در اینجا خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز ما درباره وادی هشتم است: “با حرکت، راه نمایان میشوند”. دوستان، قبل از هر حرکتی باید یک تفکر داشته باشیم. بدون تفکر، هیچ راهی امکانپذیر نیست. وقتی تفکر کردیم، باید حرکتمان را آغاز کنیم. در طول مسیر، ابتدا باید خواسته ما مشخص باشد و باید خواستهای داشته باشیم تا بتوانیم حرکت کنیم. علاوه بر خواسته، هدف ما نیز باید مشخص باشد تا به حرکت ادامه دهیم.
در طول مسیر احتمال دارد به راههای فرعی زیادی برخورد کنیم که این راهها را به طور کلی به دو دسته تقسیم میکنیم: یکی راههای ارزشی و الهی و دیگری راههای ضد ارزشی یا شیطانی. هر کسی با تجربه و دانش خود این راه را انتخاب میکند. کسانی که دانش خوبی دارند، اهداف اصلی را انتخاب میکنند و به مسیر خود ادامه میدهند، اما کسانی که دانش کافی ندارند، به اهداف فرعی روی میآورند. آقای مهندس مثالی میزنند: مانند آهویی که در جاده اصلی حرکت میکند و در طول مسیر به چیزی در کنار جاده توجه میکند و از راه اصلی منحرف میشود و به خاطر آن چیز از مسیر اصلی جدا میشود و کمکم از هدفش دور میشود.
عزیزان، ما در کنگره که با مواد و درمان سر و کار داریم، باید ابتدا هدفمان را مشخص کنیم و خواستهای داشته باشیم. کسی که خواسته نداشته باشد، نمیتواند هدف مشخصی داشته باشد. وقتی هم خواسته و هم هدف معلوم شد، وارد کنگره میشویم و از این صندلی استفاده میکنیم. باید قدر این صندلی و خودمان را بدانیم. هر راه و هدفی نیز به آسانی به دست نمیآید. در این سفر ممکن است با مشکلات و راههای فرعی زیادی برخورد کنیم.

در اینجا از تجربه شخصی خودم صحبت میکنم. وقتی وارد کنگره شدم، با خودم عهد کردم که یا روی این صندلی ننشینم و اگر هم نشستم، باید به قوانین کنگره اعتماد و اعتقاد داشته باشم و از موقعیتی که برای من پیش آمده استفاده کنم. خدا را شکر میکنم که آمدم و از تجربیات دیگران و راهنمای عزیزم استفاده کردم. ایشان به من راه و چاره نشان دادند و من با موفقیت به هدفی که داشتم رسیدم.
این وادی به دو قسمت تقسیم میشود که قسمت دوم آن به تخریبها اشاره میکند. ما مصرفکنندهها در زمان مصرف مواد به خودمان و خانوادهمان خسارتهایی وارد کردهایم. حال که سفرمان را به اتمام رساندهایم و به حال خوش رسیدهایم، باید به فکر جبران این خسارتها باشیم و ابتدا از خودمان شروع کنیم. مثلاً یک گوشه بنشینیم و خود را قضاوت کنیم. در این مدت که مصرفکننده بودم، خسارتهایی به جسم و روح و روان خودم وارد کردهام و باید به فکر جبران آنها باشم. همچنین باید بدانیم که تخریبی به خانوادهام وارد کردهام. من خودم ۲۰ سال مواد مصرف میکردم و در آن زمان هم کر بودم و هم کور. صدای آنها را نمیشنیدم و خواستههایشان را نمیدانستم. بعد از ۲۰ سال با خودم گفتم: “کی میخواهی ادامه بدهی؟” و با خودم تصمیم گرفتم و سفرم را آغاز کردم. خدا را شکر میکنم که راه کنگره را به من نشان داد و اینجا آمدم. از این فرصت به خوبی استفاده کردم و جا دارد از راهنمای عزیزم، حسین آقا، تشکر کنم که خیلی برایم زحمت کشیدند. امیدوارم همه شما این حال خوش را تجربه کنید.
مرزبان خبری: مسافر صادق
عکاس: مسافر مهدی لژیون پنجم
تایپ و ویراستاری: بهرام لژیون پنجم
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
111