من سه ماه پیش وارد کنگره شدم و خوشحالم که این موهبت الهی شامل حالم شد و برای این مهم در پوست خود نمیگنجم؛ اما ورود خودم را به کنگره دو سال پیش میدانم؛ زمانیکه برایم مشکلی پیش آمد و ناامید شده بودم در همان روزها با خواهرم درد و دل کردم و او جمله زیبایی از آقای مهندس به من گفت که خیلی به دلم نشست. من آن موقع در شرایط سختی بودم؛ ولی دوست داشتم ادامه تحصیل بدهم و همیشه به درگاه خدا نالان بودم که چرا شرایط را برای من طوری رقم نزده که من بتوانم به خواسته هایم برسم؛ چون سنم بالا بود و در روستا زندگی میکردم؛ همچنین وسیلهای برای رفتوآمد نداشتم و گمان نمیکردم که بتوانم موفق شوم به پیشنهاد خواهرم که عضو کنگره۶۰ بود در دانشگاه ثبت نام کردم. خواهرم به من گفت: حرکت کن همه چیز درست میشود و من توانستم به ادامه تحصیل بپردازم و با تمام مشکلاتی که داشتم دو سال را پشت سر گذاشتم و در حال ادامه هستم؛ واقعا خداوند من را در این مسیر یاری کرد و همه چیز درست شد.
چهل سال عمرم را در حالت سکون گذراندم و فقط از خدا میخواستم من را به خواستههایم برساند؛ ولی نمیدانستم؛ باید حرکت کنم تا قدرت مطلق مرا در مسیر یاری کند. گاهی اوقات در این فکر بودم که چرا خدا به بعضی انسانها آگاهی داده و آرامش دارند؛ اما اکنون که در مسیر کنگره هستم؛ یاد گرفتم، روی ترسهایم پا بگذارم و خودم را بپذیرم و با شجاعت برای رسیدن به آگاهی و آرامش در زندگی تلاش کنم و واقعا به این جمله ایمان دارم که با حرکت راه نمایان میشود و توانستم به خودم اعتماد کنم. در آخر از آقای مهندس بابت این بستر آموزشی تشکر میکنم و از راهنمای خودم همسفر زهرا هم کمال تشکر را دارم.
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم )
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر اکرم
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
164