چهاردهمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره60 نمایندگی ایران به استادی همسفر رقیه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان میشود.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 21 مهرماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
(1).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای بره در نو هیچ مپرس
خودِ را بگویدت که چون باید رفت
خدا را شکر میکنم که امروز این لیاقت نصیب من شد تا این جایگاه را تجربه کنم و انرژی بگیرم. دستور جلسه امروز وادی هشتم است «با حرکت راه نمایان میشود». وادیها مانند نردبانی هستند که ما را به سر منزل موفقیت و جایگاههای بالاتر میرسانند و مانند یک نقشه راه برای ما هستند. اگر ما بتوانیم این وادیها را کاربردی کنیم، قطعاً به حال خوب میرسیم. به نظر من مهمترین و کلیدیترین موضوعی که یک انسان باید انجام دهد تا از مشکلات رها شود و از سختیها نجات پیدا کند حرکت کردن است تا زمانی که ما حرکت و تلاش نکنیم هیچ مشکلی حل نخواهد شد. مانند این ضربالمثل که میگوید با حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود. خداوند فرموده از تو حرکت از من برکت. زمانی که رشد کنیم باید حرکت کنیم و بدانیم تا حرکت نکنیم هیچ مشکلی حل نمیشود. آقای مهندس بارها در سخنان خود بیان کردهاند: «تا حرکت نکنیم و تا خود شخص نخواهد کسی نمیتواند مشکل او را حل کند»؛ بنابراین باید حرکت کنیم تا مشکلات خود را یکی پس از دیگری حل کنیم.
تمام چیزهایی که در جهان ما ثبت، کشف و اختراع میشود قطعاً با تلاش و پشتکار همراه بوده است. هیچ چیزی در سکون نیست و همه چیز در حرکت است. اولین کار در حرکت این است که تفکر کنیم؛ زیرا تفکرات معمار تمام ساختارها هستند. وقتی قصد داریم جایی برویم؛ باید مبدأ و مقصد مشخص باشد و قطعاً بایستی هدف داشته باشیم. نباید به چگونگی راه فکر کنیم؛ چون وقتی در مسیر باشیم و حرکت کنیم خود راه به ما میگوید که حرکت بعدی ما چه باشد. با ورود به کنگره راه برای ما نمایان شد. من در آزمون شرکت کردم و خوشبختانه در شال سبز قبول شدم؛ ولی بهخاطر اضافه وزنی که دارم به من این اجازه داده نشد که شال سبز را دریافت کنم. این موضوع باعث شد من به خودم بیایم و وارد لژیون تغذیه سالم شوم درواقع من حرکت کردم و راه برای من نمایان شد.
بنابراین انسان همیشه در طول زندگی در حال حرکت است. این درست نیست که در نقطهای از زندگی بایستیم و بگوییم زندگی من دیگر تمام شده است؛ زیرا اگر ما این دنیا را ترک کنیم به بعد دیگری میرویم و زندگی جریان دارد. خداوند پس از خلق انسان به ما اختیار کامل داده است که میتوانیم یا در مسیر ارزشها تقوا، عشق و محبت، دوستی و صداقت باشیم یا در مسیر ضد ارزشها کینه، نفرت، حسادت، دشمنی باشیم. همه ما میدانیم اگر مسیر ضد ارزشها را انتخاب کنیم ارمغانی جز درد و رنج و حال خرابی برای ما ندارد. بایستی دانست در سکون هیچ چیزی به وجود نمیآید و زایشی نیست و اینکه همه چیز در حرکت شکل میگیرد.
آقای مهندس مثال آب راکد را زدند که اگر آب یک جا بماند میگندد؛ ولی اگر جاری و روان باشد به آبی زلال صاف تبدیل میشود. با سکون نمیتوانیم به اهداف خود برسیم و از سد مشکلات خود بگذریم و رشد کنیم؛ زیرا موفقیت در حرکت کردن است. برای حرکت در مسیر صلح، آرامش و آسایش در ابتدا باید خودمان را تسویه و به صفر نزدیک کنیم؛ یعنی بایستی جبران خسارت نسبت به خودمان، خانواده و جامعه انجام دهیم. اولین قدم جبران خسارت از خودمان است. ما دانسته یا ندانسته به جسم و روان خود تخریبهایی وارد کردهایم که باید این شجاعت و توانایی را داشته باشیم که خودمان را ببخشیم و دوست داشته باشیم. دومین قدم جبران خسارت نسبت به خانواده است؛ اگر از گروهی هستیم که به خانواده خسارت وارد کردهایم باید آن را جبران کنیم. سومین قدم جبران خسارت از جامعه است. چرا که در اثر جهل و ناآگاهی به طبیعت آسیب وارد نمودهایم و باید با انجام کارهای ارزشی جبران کارهای ضد ارزشی گذشته را کنیم.
در ادامه وادی هشتم از اجرای پیمانی صحبت شده است که مابین خود و قدرت مطلق پیمان میبندیم. برای انجام این پیمان باید به بیداری لازم برسیم و از ضد ارزشها به دور باشیم. در آخر اینکه بهترین هنر، هنر درست زندگی کردن است. زندگی هیچ گاه یکسان و یکنواخت نبوده بلکه پر از چالش و مشکلات است. طبق فرمایش آقای مهندس «مشکلات برای همه ما همیشه بوده، هست و خواهد بود». با ورود به کنگره متوجه این شدم که باید به خودم کمک کنم تا مشکل من حل شود. در حال حاضر با کمک خداوند و تفکر و حرکت درست به جایی در زندگی رسیدهام که از مشکلات ترسی ندارم؛ چون به این باور رسیدم من خداوند و خودم را دارم؛ بنابراین میتوانم مشکلاتم را حل کنم. همیشه سعی میکنم در صراط مستقیم حرکت کنم و آموزشها را کاربردی کنم و در سکون نباشم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم و از آقای مهندس و خانواده ایشان و راهنمای خوبم ممنونم که برای همه ما راه را نمایان کردند. خداوند را هزاران بار شاکرم که در این بعد از زندگی مرا با این مجموعهای عظیم آشنا کرد.

عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1377