English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار، بستر کسب‌کردن صفت بخشش را فراهم می‌کند

لژیون سردار، بستر کسب‌کردن صفت بخشش را فراهم می‌کند

اولین جلسه از دوره چهارم جلسات لژیون سردار کنگره‌۶۰ ویژه همسفران نمایندگی نائین با استادی راهنما همسفر سهیلا، نگهبانی همسفر سمیه و دبیری راهنمای تازه‌واردین، همسفر سارا با دستور جلسه «وادی هشتم: با حرکت راه نمایان می‌شود.» روز دوشنبه 21 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱3:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

وادی هشتم یکی از مهم‌ترین وادی‌ها در کنگره است؛ چون ما از این وادی عمل‌کردن را شروع می‌کنیم؛ یعنی تا این وادی هر آنچه از بایدها و نبایدها بود آموختیم و مسیر آن مشخص شد و اکنون باید حرکت کنیم. در ابتدای وادی پیامی است، «امواج چون گردباد بر زمین فرود می‌آیند و آنچه برداشتنی است با خود به امانت می‌برند». کلمه برداشتنی، یعنی چیزی که قابل‌برداشت باشد. آقای مهندس در سخنرانی روز چهارشنبه به این نکته اشاره کردند که تمام این پیام از ابتدا تا انتها حاوی حرکت است، ما چیزی را که به امانت به کسی می‌دهیم، او موظف است که تمام آن را مجدداً به ما بازگرداند و چیزی که به امانت گرفته می‌شود، جسم ما نیست، به این دلیل که جسم ما جزو عناصر خاکی است که در خاک موجود است و لازم نیست که به امانت داده شود و آن چیزی که به امانت داده می‌شود، نفس ما است که در این دوره از حیات بر روی زمین یک سری چیزها را کسب می‌کند و امواج این اطلاعات و آگاهی‌ها را می‌گیرند و با خودشان به امانت می‌برند و در حیات دیگر تحویل می‌دهند؛ بنابراین در این برهه از زمان من آمده‌ام که یک سری چیزها را یاد بگیرم و به بعد دیگر منتقل شوم، به‌اضافه آن اطلاعاتی که در حلقه دیگر کسب می‌کنم که به نفس من اضافه می‌شود.

در ادامه این پیام آمده است که تفکر معمار ساختارها است. من با عضو شدن در لژیون سردار ساختاری را که اسم آن بخشش است، می‌خواهم تشکیل دهم، درست مثل‌اینکه یک معمار می‌خواهد یک ساختمان را بسازد و با نقشه خود جلو می‌رود و شروع به ساختن ساختمان می‌کند که دقیقاً در مورد تفکر هم همین امر صادق است؛ یعنی تفکر شروع به برنامه‌ریزی‌کردن می‌کند تا من ساختار بخشش را بتوانم در خود به وجود بیاورم، پس نقطه اول برای به‌وجودآوردن بخشش، تفکرکردن است؛ بنابراین من باید پیرامون موضوع بخشش تفکر کنم و از خداوند سپاسگزار باشم که به من اجازه ورود به کنگره را داده است و زمانی که وارد کنگره می‌شوم؛ باید آنچه را که آموزش می‌گیرم، در بستری که کنگره برای من فراهم کرده به مرحله اجرا بگذارم. لژیون سردار و گلریزان این بستر را برای من فراهم می‌کند که صفت بخشش را کسب کنم.

یکی از مثلث‌هایی که آقای مهندس مطرح می‌کنند، مثلث پرهیزکاری است که یک ضلع آن انفاق، ضلع دیگر آن ایمان به جهان غیب و ضلع سوم آن به‌پاداشتن نماز است. در کنار نمازی که من مرتب با یاد خداوند می‌خوانم و سجده می‌کنم، انفاق و ایمان به جهان غیب باید وجود داشته باشد.

تفکر من خیلی مهم است که چگونه به موضوعات نگاه کنم؛ چون ممکن است که تفکر من فقط مادی‌گرا باشد؛ یعنی مرتب وقایع هر روز را تکرار کنم و معتقد به جهان دیگری نباشم و بخواهم هر چیزی را به هر بهایی به دست بیاورم و فقط منافع خودم را ببینم؛ ولی نوع دیگر تفکر این است که می‌گوید: حیات ادامه‌دار است و انسان با هر صفتی که کسب می‌کند به حلقه دیگر منتقل می‌شود. قطعاً این نوع تفکر موفق است و ساختار بخشش را می‌تواند به وجود بیاورد؛ زیرا این ساختار ادامه‌دار است و نفس این اطلاعات را به بعد دیگری می‌برد آگاهی‌ها در نقطه باقی می‌ماند. در قرآن هم به انفاق اشاره شده است که آنچه از علم، شناخت، آگاهی، مال و... به ما داده شده است؛ باید انفاق کنیم، در نتیجه نوع تفکر خیلی مهم است که مادی‌گرایانه باشد یا اینکه تمام جوانب یعنی هم مادیات و هم معنویات را در نظر بگیرد.

برای این‌که من در لژیون سردار عضو شوم، در ابتدا باید قوانینی را که در حرکت وجود دارد، اجرا کنم که قانون اول هدف است، قانون دوم با تمام وجودم برای خواسته‌ام تلاش کنم و تشنه آن باشم؛ زیرا زمانی که تشنه باشم آب از بالا و پست برای من می‌جوشد و سومین قانون این‌که در مسیر حرکت من دوراهی‌های زیادی وجود دارد. در لژیون سردار باید هدف من مشخص باشد؛ زمانی که هدف من کم‌کردن درد و رنج دیگران باشد و بدانم که این مقدار پولی که هزینه می‌کنم در کجا خرج می‌شود، هدف من پایدار است و زودگذر نیست، دوم اینکه برای هدفم در لژیون سردار باید تشنه باشم و برنامه‌ریزی کنم که تک‌تک ما با درک این‌که در کنگره چه‌کار عظیمی انجام می‌شود، می‌توانیم این کار را انجام دهیم و قانون سوم اینکه در این راه برای سردار شدن، دنوری یا پهلوانی ممکن است، مشکلات زیادی سر راه ما قرار گیرد؛ چون کار نیروهای بازدارنده این است که از حرکت ما در این مسیر جلوگیری کند و زمانی که ما در مسیر حرکت کردیم، نقش آنها تخریبی می‌شود و مسائل و مشکلات زیادی بر سر راه ما می‌آید که نتوانیم به هدفمان که مبدأ تفکر است، برسیم؛ بنابراین همان‌طور که آقای مهندس می‌گویند: «در این دوراهی‌ها دو مشاور که یکی جن و یکی روح است همراه ما هستند». روح به ما می‌گوید، حواست باشد که به کی و کجا تعهد دادی و ما را به سمت مثبت حرکت می‌دهد؛ ولی جن به ما می‌گوید، به فکر منافع و امکانات خودت باش. اگر در این دوراهی‌ها من توانستم بر اساس اختیار خود انتخابی درست داشته باشم، می‌توانم به هدف خود برسم؛ بنابراین برنامه‌ریزی خیلی مهم است.

مثلثی دیگر وجود دارد که یک ضلع آن هدف، یک ضلع آن تلاش و ضلع دیگر آن مسیر است، برای هر کاری ما باید هدف داشته باشیم و برای آن تلاش کنیم و در برابر مشکلاتی که سر راه ما وجود دارد، مقاوم و ایستاده باشیم تا آن مشکل حل شود و قدم‌به‌قدم جلو برویم؛ چون سفر هزار فرسنگی با قدم اول شروع می‌شود و زمانی که قدم اول را برداشتیم، خداوند هم به ما کمک می‌کند و راه را به ما نشان می‌دهد و موردحمایت او قرار می‌گیریم؛ زیرا کسانی که خودشان برای حل مشکل خود اقدام می‌کنند، موردحمایت خداوند قرار می‌گیرند و اگر از یک واقعه‌ای نجات پیدا کرده‌ایم، موردحمایت خداوند قرار گرفته‌ایم؛ چون هیچ عملی چه مثبت و چه منفی گم نمی‌شود و به هر نحوی به ما باز می‌گردد که شرکت در جلسات سردار هم گم نمی‌شود و به نحو دیگر به ما باز می‌گردد. ان‌شاءالله که تک‌تک ما قدر حضور در کنگره را بدانیم و از این بستری که فراهم شده است، صفات خود را ارتقا دهیم و به صفاتی که دامنه آگاهی آن زیادتر است، متصل شویم.

تایپیست: همسفر فاطمه، رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
عکاس: مرزبان خبری گروه خانواده، همسفر طاهره
ویرایش و ارسال: همسفر مریم، رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .