به نام قدرت مطلق الله
نهمین جلسه از سی و نهمین دوره کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰، نمایندگی ایمان با استادی پهلوان مسافر مهراب ، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر امیررضا با دستور جلسه " وادی هشتم، با حرکت راه نمایان میشود " در روز دوشنبه 21 مهر ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد...
از نگهبان جلسه، آقای محمد، نیز صمیمانه سپاسگزارم که من را لایق دانستند تا در این جایگاه خدمت کنم و از تکتک شما عزیزان آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته، وادی هشتم است با عنوان « با حرکت، راه نمایان میشود »
ما تا امروز هفت وادی را پشت سر گذاشتهایم. در وادی هفتم گفته میشود: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یافتن راه و آنچه برداشت مینماییم.
ما راه را یافتهایم، کنگره را پیدا کردهایم، وارد سفر شدهایم و برداشتهایی از این مسیر داشتهایم. اما وادی هشتم میخواهد به ما یاد بدهد که برای ادامهی مسیر باید حرکت کنیم.
گاهی ترس باعث میشود که انسان از حرکت بازبماند. من خودم بارها پیش آمده که زیاد فکر کردهام، ترسیدهام از نتیجه، و در نهایت درجا زدهام. این وادی به من یاد میدهد که نباید بایستم؛ چون سکون یعنی پوسیدگی. آب زلالترین عنصر هستی است، اما اگر یکجا بماند، میگندد. انسان نیز باید در حرکت باشد، زیرا کل هستی در حال حرکت است.
اما من، مهراب، با مصرف مواد مخدر دچار ترس، ناامیدی و سکون شده بودم. پنج سال کامل بدون حرکت ماندم. کنگره را هم میشناختم، ولی از ترس قضاوت دیگران نمیآمدم. میگفتم شاید آشنایی مرا ببیند و آبرویم برود، غافل از اینکه آبرو با مصرف مواد از بین میرود، نه با حضور در کنگره. امروز افتخار میکنم که عضوی از کنگره ۶۰ هستم و هرجا میروم با افتخار میگویم که « من یک مسافر کنگرهام »
.JPG)
در وادی هشتم دو بخش مهم وجود دارد: پیمان بستن و حرکت کردن.
در پایان وادی آمده است که باید پیمان ببندیم تا تزکیه و پالایش آغاز شود. در واقع، لحظهای که پیمان بسته میشود، مسیر واقعی شناخت آغاز میگردد. این پیمان در حقیقت آدرس خودِ من است به خودم؛ تازه میفهمم که من کی هستم و کجا ایستادهام. این مرحله سخت است، اما انجامشدنی است.
وقتی پیمان بسته میشود، نقاط تاریک وجود انسان آشکار میشود. پیش از ورود به کنگره، من فکر میکردم همه چیز در من عالی و درست است، اما وقتی آموزشها را گرفتم و با اجازهی راهنما قدم در مسیر گذاشتم، تازه فهمیدم که چقدر چیزها را اشتباه میدیدم. وادی هشتم برای من وادی بسیار مفیدی بود، بهشرط آنکه بتوانم آن را درک و در عمل اجرا کنم.
حرکت کردن در کنگره فقط به معنی حضور در جلسات نیست. میتواند حرکت در مسیر لژیون سردار یا سایر خدمتها باشد. مهم این است که در مسیر رشد و بخشش حرکت داشته باشم.
به نظر من، کسی که فقط رها میشود و میرود، بدون اینکه خدمتی انجام دهد یا زایشی در او اتفاق بیفتد، هنوز مصرفکننده است. مصرفکننده فقط کسی نیست که مواد مصرف کند؛ اگر من در کنگره حضور دارم و از امکانات استفاده میکنم – از برق، آب، مکان و آموزش – اما هیچ خدمتی نمیکنم، در واقع هنوز مصرفکنندهام، فقط نوع مصرفم تغییر کرده است.
گلریزان نزدیک است و امیدوارم همهی ما بتوانیم با تمام توان در آن شرکت کنیم تا شعب کنگره بتوانند مکانهای مستقل خود را داشته باشند و از مستاجری و جابجاییهای مداوم رها شوند.
بعضیها فکر میکنند عضویت در لژیون سردار یعنی پرداخت مبلغی پول، اما واقعیت این است که باطن لژیون سردار چیز دیگری است. من وارد لژیون سردار شدم تا آگاهی، آموزش و عشق را بیاموزم. کلید ورود به عشق و محبت، «بخشش» است؛ صفتی الهی که از ما گرفته شده بود و باید دوباره آن را بهدست آوریم.
خداوند بخشنده است و ما با یادگیری بخشندگی، به او نزدیک میشویم. کنگره ۶۰ هرگز به دنبال پول ما نیست، بلکه این ما هستیم که به کنگره نیاز داریم. اگر کنگره نبود، شاید امروز من زنده نبودم یا زندگیام پر از نابسامانی بود. کنگره به من احترام، آرامش و زندگی دوباره بخشید.
.JPG)
من سالها بزرگ شدن فرزندانم را ندیدم، اما امروز از زندگیام لذت میبرم، و این را مدیون کنگره و جناب مهندس دژاکام هستم. وظیفه دارم به اندازهی توان خود در این مسیر سهمی داشته باشم. مبلغ مهم نیست، هدف و عشق مهم است.
زمین سردار زمینی بسیار حاصلخیز است. در این مسیر، چیزهایی به انسان داده میشود که با هیچ پولی قابل خرید نیست. لژیون سردار تپندهترین بخش کنگره است و حضور در آن نعمتی بزرگ.
امیدوارم همهی ما بتوانیم با تمام توان در مسیر حرکت کنیم و گلریزان پرشکوهی را در تمام شعب کنگره ۶۰ برگزار نماییم.
از اینکه به صحبتهایم گوش دادید، سپاسگزارم.
.JPG)
تایپ : مسافر حسن
تنظیم و ارسال : مسافر مهدی
- تعداد بازدید از این مطلب :
230