سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر:
با حرکت راه نمایان میشود و از سکون چیزی به دست نمیآید که در قرآن به رسول خدا الهام شده است و مولانا نیز صحبتهایی میکند که سراسر الهام و القا است.
زندگی فقط به این دنیا آمدن و رفتن از آن نیست. اگر تصور کنیم که با مرگ همه چیز پایان میپذیرد، نگاه ما به زندگی سخت و سنگین خواهد شد و با مشکلات بسیاری مواجه خواهیم شد. اگر باور داشته باشیم که انسان بقا دارد، ادامه مسیر برای ما آسانتر خواهد بود. زمانی که تصمیم به حرکت میگیریم؛ باید اطلاعات کافی داشته باشیم، مسیر را بشناسیم و از آن نترسیم.
برای انجام هر کاری باید خواستهای روشن و هدفی مشخص داشته باشیم. گاهی نمیدانیم خواسته ما چیست و همین موضوع مسیر را دشوار میکند؛ اما اگر هدف مشخص باشد، انسان میتواند به آن دست یابد؛ باید تصمیم بگیریم تا به خواسته خود برسیم، مانند تشنهای که به دنبال آب است. وقتی خواسته روشن شد؛ باید هر روز به آن فکر کنیم و با تمرکز کامل در مسیرش گام برداریم. در مسیر حرکت، ممکن است با راههای ارزشی و ضدارزشی روبهرو شویم که انتخاب مسیر به خرد یا کمخردی انسان بستگی دارد. اگر راه ضدارزشی را انتخاب کنیم به نقطهای خواهیم رسید که هرگز تصورش را نمیکردیم و آن نقطه خوشایند نخواهد بود.
اگر خواهان صلح، آرامش و آسایش هستیم؛ باید راه صراط مستقیم را انتخاب کنیم. و اگر مرتکب عملی ضدارزش شدیم؛ باید خسارت آن را ابتدا در برابر خود، سپس خانواده و در نهایت جامعه جبران کنیم.
سلام دوستان مرضیه (ن) هستم یک همسفر:
زمانی که وارد کنگره شدم، تازه معنای واقعی تفکر کردن را فهمیدم. با کمک راهنمایم به این آموزش رسیدم که هر زمان میخواهم حرفی بزنم یا کاری انجام دهم؛ باید ابتدا تفکر کنم؛ زیرا بدون تفکر نمیتوانم راه درست را انتخاب کنم.
وقتی خواسته یا هدفی دارم؛ باید بتوانم در مسیر درست حرکت کنم تا به آن برسم. برای حرکت کردن، باید قوانینی داشته باشم و حسابهایم را تسویه کنم، نه حسابهای مالی، بلکه خسارتهایی که چه خواسته و چه ناخواسته به خودم، خانوادهام و جامعه وارد کردهام؛ باید بتوانم گذشتهای را که جا مانده بردارم، از آن درس بگیرم و آهسته آهسته حرکت کنم تا مسیر برایم نمایان شود.
در وادی هشتم باید بتوانم عهد و پیمان ببندم. این پیمان شرایط خاص خودش را دارد و برای انجام آن باید از جایگاه بالاتر اجازه بگیرم، تمام خطاهایم را مینویسم، سپس آنها را آتش میزنم تا دیگر اثری از آن باقی نماند. سپس خواستههای خود را مینویسم و آنها را نزد قدرت مطلق بازگو میکنم و در خواستهام کمک میطلبم. به خودم و قدرت مطلق قول میدهم که دیگر اشتباهات گذشته را تکرار نکنم تا هم خودم به صلح و آرامش برسم و هم اطرافیانم.
وادی هشتم برای من حس و حال خوبی دارد؛ چون میتوانم جبران خطا کنم. خواندن این وادی برایم آرامشبخش است.
میتوانم کلمات سیاه را از وجودم پاک کنم و میدانم که فرصت بخشش همیشه برایم وجود دارد.
با آتش زدن و تکهتکه کردن گناهان گذشته، آنها را از قلبم پاک میکنم و انشاءالله تبدیل به انسانی شفاف میشوم و از نو آغاز میکنم.
خدا را شکر که به حال خوشی که همیشه آرزویش را داشتم، رسیدم.
سلام دوستان مژده هستم یک همسفر:
شاکر و سپاسگزار خداوندی هستم که اذن ورود به کنگره را برایم صادر کرد تا بتوانم آموزش ببینم.
زمانی که خداوند انسان را آفرید به او اختیار کامل داد و او را بر سر دو راهی قرار داد تا خودش مسیر را انتخاب کند، یکی راه تقوا و ارزشها و دیگری راه فسق و فجور.
روزی که وارد کنگره شدم، نمیدانستم راه ارزشها و ضدارزشها چیست؛ اما با آموزشها آموختم که باید از مسیر ضدارزشها به سوی ارزشها حرکت کنم. همانجا بود که تفاوت میان این دو مسیر برایم روشن شد.
اولین هدف من برای پیشرفت این بود که تصمیم بگیرم از مسیر ضدارزشها به سمت ارزشها حرکت کنم؛ چون مسیر را پیدا کرده بودم، مسیری که من را به صراط مستقیم هدایت میکند. همانطور که آقای مهندس در سیدیها بیان میکنند، نمیتوانم یکباره مسیر را به سمت صراط مستقیم تغییر دهم، این کار نیازمند زمان است؛ اما میدانم که شدنی است.
وادی هشتم میگوید برای حرکت به سوی ارزشها باید از خود، خانواده و جامعه جبران خسارت کنیم.
وقتی این جملات را میخوانم به تفکر فرو میروم که من از کدام دسته هستم و اگر به جامعه آسیبی رساندهام؛ باید حتماً جبران خسارت کنم تا بتوانم در مسیر ارزشها گام بردارم. زمانی که راه ارزشها را پیدا نکرده بودم در ضدارزشها غوطهور بودم و حرکتی نداشتم؛ اما وقتی وارد کنگره شدم، وادیها را یکی یکی در کولهپشتی خود قرار دادم تا به وادی هشتم رسیدم و فهمیدم که باید حرکت کنم. اگر حرکت نکنم، نمیتوانم به خواستههایم برسم. این وادی به من نشان داد که واقعاً با حرکت، راه نمایان میشود.
یکی دیگر از مراحلی که میتواند من را به سمت صراط مستقیم هدایت کند، اجرای پیمان است. مرحلهای که بسیار دوستش دارم.
این مرحله مربوط به کسانی است که سفر اول خود را با موفقیت به پایان رساندهاند و حداقل شش ماه از رهایی آنها گذشته است.
محل اجرای پیمان باید کنار رودخانه، دریا، صحرا یا کوهستان باشد. زمان و ساعت آن نیز مشخص است. آغاز آن از ساعت دوازده ظهر و پایان در ساعت چهار بعد از ظهر است. البته این پیمان شرایطی دارد که باید حتماً رعایت شود.
سلام دوستان مرضیه (س) هستم یک همسفر:
وادی هشتم یکی از وادیهای کاربردی در زندگی من است که در تمام مسائل از جمله کار، سفر، فرزندپروری و تحصیل به من کمک میکند. در این وادی آموختم که برای انجام هر کاری چه بزرگ و چه کوچک ابتدا باید تصمیم بگیرم، سپس بررسی کوتاهی انجام دهم و بعد حرکت را آغاز کنم.
در کارهای ارزشی که میدانم صلاح من در آنها است؛ نباید بیش از اندازه تعقل کنم یا از مسیر بترسم. بیشتر وقتها به دلیل ترس از حرکت، کاری را انجام نمیدادم و پشیمانی را تجربه میکردم؛ اما این وادی به من آموخت که مسیر، خود صراط مستقیم را نشان میدهد و من را راهنمایی میکند. اگر در مسیر زندگی ایمان قوی داشته باشم، خداوند با الهامات و القائات، مسیر را برایم نمایان خواهد کرد.
مدت زیادی بود که به دلیل ترس از حرکت و مبهم بودن مسیر، هیچ کاری را انجام نمیدادم. از شروع کارهای جدید هراس داشتم و همین باعث شد سالهای بسیاری زندگی خود را در سکون و بیحرکتی بگذرانم. زندگی برایم تبدیل به تکرار تجربههای گذشته شده بود تا اینکه اذن ورودم به کنگره صادر شد. حتی آن روز نیز ترس سنگینی داشتم. آیا میتوانم ده ماه به کنگره بروم؟ آیا در این مدت با چالشها و سختیهایی روبهرو نمیشوم؟
گاهی ترسهای من باعث میشد مسافرم نیز نگران شود؛ اما بعد از سالها برای اولین بار با ترس خود روبهرو شدم و قدم در راه کنگره گذاشتم. تمام تلاشم را کردم تا فرمانبردار باشم. از همان روز اول دیدم که همسفران و راهنمایم همگی به من کمک میکنند تا در این مسیر زیبا بمانم. اکنون به جایی رسیدم که عاشق این مسیر شدم.
چالشها و مشکلات بسیاری برای منحرف کردن من از مسیر وجود داشت؛ اما به واسطه کمکهای معنوی، هیچگاه از مسیر خود منحرف نشدم. یاد گرفتم که بسیاری از ترسها واقعاً بیپایه و اساس هستند. اگر درست حرکت کنیم و خواسته رسیدن به هدف را داشته باشیم، حتماً به آن خواهیم رسید. ما باید در مسیر اصلی، همیشه مراقب راههای انحرافی و فریبدهنده باشیم. کسانی که در زندگی موفق بودهاند، میگویند: هر کاری که قصد انجام آن را داریم، در مرحله آغاز سخت است؛ اما وقتی شروع کنیم، مسیرهایی برایمان باز میشود که حتی تصورش را نمیکردیم. اگر حرکت را ادامه دهیم و خسته نشویم به بهترین شکل ممکن به مقصد و هدف خود خواهیم رسید.
در پایان از تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ و راهنمایم همسفر مائده صمیمانه تشکر میکنم.
نویسندگان: اعضای لژیون سوم راهنما همسفر مائده
رابط خبری: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مائده (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
69