جلسه سوم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی لژیون سردار نمایندگی دکتر مسعود، به استادی پهلوان مسافر امیرحسین، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر بهزاد با دستور جلسه «وادی هشتم: با حرکت، راه نمایان میشود» یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیرحسین هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم. دستور جلسه، وادی هشتم و تأثیر آن بر من است. امروز تولد شناسنامهای من است و بسیار خوشحالم که با جلسه لژیون سردار مصادف شده و خوشحالترم که پهلوانان نیز در این جلسه حضور دارند.
لژیون سردار، لژیون مالی در کنگره ۶۰ است که دارای مقاطع مختلف و تعریفشدهای است: مقطع اول، عضویت در لژیون سردار است که مبلغ آن ۶ میلیون تومان تعریف شده است. مقطع دوم، جایگاه دنوری است که مبلغ عضویت آن ۶۰ میلیون تومان است. جایگاه بعدی، پهلوانی است که مبلغ آن ۶۰۰ میلیون تومان تعریف شده و در پایان، جایگاه «نشانی در بینشانی» است؛ احد و پیمانی بین شخص و جناب مهندس که مبلغ آن تا بینهایت است. تنها سند این اتفاق، عکسی یادگاری و عبور از ترسی است که برای همگان آسان نیست. البته در این جایگاه، پتانسیلهای زیادی وجود دارد.
اشخاص بسیاری هستند که صرفنظر از جایگاه و مقطع، عضو لژیون سردار میشوند و نقشآفرین میگردند. مهم نیست چه مبلغی پرداخت میکنیم؛ بلکه حضور با تمام توان، اهمیت دارد. شخصی که تمام توان خود را برای حضور در مقطع پهلوانی به کار میگیرد، مصداق بارز وادی هشتم است که به ما میآموزد: «با حرکت، راه نمایان میشود و مجهولات حل میگردند و پرده از رازها برداشته میشود.»
وادی هشتم، قانون سوم کتاب ۶۰ درجه زیر صفر است؛ همان قانونی که پیام لنگر کشتی را بکشید، در بر دارد. گوش دادن به سیدیهای ایمان، لنگر کشتی را بکشید و موانع محبت ۱ و ۲ از استاد امین، بهویژه در شرایط بحرانی، خالی از لطف نیست.
زمانی که جناب مهندس با صدای گیرای خود در سیدی لنگر کشتی را بکشید با قاطعیت میفرمایند: «حرکت کنید و از سکون خارج شوید»، بسیار زیباست. زندگی مانند مثلثی سیاه است که گاهی از زوایای مختلف کشیده میشود، اما نباید به هیچکدام نگریست؛ تنها باید حرکت کرد.
در این سیدی، نگهبان سؤال میکند: «چگونه حرکت کنم؟» استاد پاسخ میدهند: «انسان همین است؛ گاهی مانند پرندهای است که از نقطهای مینگرد و به نور میرسد و گاهی مانند بلمی است که تا بیکران پرواز میکند. اما چگونه؟! زمانی که به اندیشه و نیروهای خودش ایمان میآورد.»
زمانی که انسان باور میکند میتواند از ترس عبور کند، راه برایش باز میشود. بسیاری تصور میکنند پرداخت مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان کاری نشدنی است، اما من زمانی که برای مقطع پهلوانی نزد جناب مهندس رفتم، مبلغ ناچیزی در حسابم بود؛ با این حال از ترس عبور کردم.
وقتی وارد کنگره شدم، تغییری چشمگیر در من به وجود آمد: یاد گرفتم اگر حرفی میزنم، باید به آن جامه عمل بپوشانم و با تمام وجود حرکت کنم. این موضوع برایم بسیار خوشایند است و بیان این حال و احساس در کلمات نمیگنجد.
اطمینان دارم پهلوانان بسیاری در شعبه حضور دارند که بهزودی به شال پهلوانی نائل خواهند شد و اتفاقات بسیار زیبایی در انتظارشان است. ما باید به فهم و درک این جایگاه برسیم که بیمنت و بدون چشمداشت، عمل نیک را انجام دهیم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر حمید
عکس: مسافر امید
تنظیم: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
184