جلسه چهاردهم از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جهانبین شهرکرد به استادی راهنما همسفر سودابه، نگهبانی همسفر سهیلا و دبیری همسفر بیتا با دستور جلسه «وادی هشتم؛ با حرکت راه نمایان میشود» روز یکشنبه 20مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای بزرگ را شاکرم که امروز بین شما عزیزان و سرشار از انرژی هستم. دستور جلسه امروز وادی هشتم است که میگوید با حرکت راه نمایان میشود. وادی هشتم دقیقاً مکمل وادی اول است، قبل از اینکه وارد کنگره شویم، تفکر کردن را نیاموخته بودیم، اولین باری که وارد کنگره شدیم به ما گفتند که هر چیزی که به سر ما آمده است به خاطر این است که تفکر در زندگی نداشتهایم و بدون فکر حرکت میکردیم. ما همه فکر میکنیم که تفکر کردن را بلد هستیم؛ اما تفکر کردن ما غرق شدن در افکارمان است، این افکار را همیشه همراه داریم، که چرا مسافر من سفرش را خراب کرده، چرا در زندگی من مشکل به وجود آمده است، چرا زندگی من تباه شده است و جالب اینجا است که وقتی من فکر میکنم که مسافرم را بخشیدهام بخشش اتفاق افتاده است اما وقتی به افکارم برمیگردم میبینم که از عمق وجودم او را نبخشیدهام و کوچکترین خطای مسافرم دوباره به یادم میآید، من این را از کنگره یاد گرفتم که اگر مسافرم خطایی کرد و دوباره برای من یادآوری شد یعنی؛ بخشش اتفاق نیفتاده است؛ بنابراین بسیار مهم است که من بتوانم تفکر کنم، دچار افکار نشوم و وقتی دچار افکار میشوم نمیتوانم کسی را ببخشم و در این صورت نمیتوانم تولید ساختار کنم. قصد من از آموزش گرفتن تولید ساختار است. وقتی ساختار شکل میگیرد، تولید انرژی میکند. در وادی هشتم میگوید: که ساختار حاصل تفکر است، چرا من ساختار نداشتم چون دچار افکار بودم و در اثر افکار، ساختار غلطی را ایجاد کرده بودم و مانند سازهای بود که با آجرهای کج کار شده بود و برج کجی را ساخته بود که هر لحظه ممکن بود فرو بریزد بنابراین؛ من در کنگره تحت آموزش قرار میگیرم تا برای خود ساختار ایجاد کنم و این روند زندگی من است که بقیه بگویم که ساختار جدید تولید کنند.
یکی از این ساختارها ادامه تحصیل است، نباید غصه ساختارهای خراب گذشته را بخورم و اینکه گذشته برای من چه اتفاقی افتاده است. کنگره میگوید که حرکت کن تا راه برایت نمایان شود، باید حرکت کنیم تا امید پیدا کنیم، در سکون نباشیم، اگر در سکون بمانیم تبدیل به مرداب میشویم. تقریبا دو ماه پیش استاد امین قطعهای برای تمرین موسیقی به ما دادند، این قطعه موسیقی که مارش نام داشت، آقای مهندس خودشان تنظیم کرده بودند، ما دو ماه برای تمرین وقت گذاشتیم، دو هفته گذشته از من خواستند که مشارکت کنم، در این زمان استاد امین متوجه شدند که ما قطعه اشتباهی را تمرین کردهایم؛ اما استاد امین فرمودند که ناراحت نباشید، این تمرین برای شما ماندگار خواهد شد و مهم این است که آموزش دیدهاید، درست است که آهنگ اشتباه را تمرین کردهاید اما مهم این است که اشتباه نکردهاید و حرکت کردهاید. ما همیشه از انجام دادن کارهای تکراری لذت میبریم به گفته مسافر حسین که در مشارکت خود میگفتند؛ دو سه سالی بود که دنور بودم و اصلاً از دنور بودن لذتی نبردم، دوست داشتم که یک پله بیشتر حرکت کنم و سپس اعلام پهلوانی کردند. آقای امین میفرمایند: برای جشن گلریزان جوری کمک کنید که به جیبتان فشار بیاید یعنی کاری که تا حالا انجام ندادهای را انجام بدهید چون در این مرحله است که میتوانید ساختار جدیدی را تولید کنید.
در اینجا به همسفر عظیمه و مسافرشان تبریک میگویم که برای گرفتن شال پهلوانی مسافرشان امشب عازم تهران شدهاند و جایگاهی را که تحویل میگیرند واقعاً حق خودش و مسافرش است. برای اینکه ساختار جدید تولید کنم اول باید در فکرم آن ساختار را تصور کنم که چه ساختاری میتوانم تصور کنم مثلا میتوانیم ساختار رهایی یا راهنما شدن را در ذهنمان بسازیم، من همیشه شال نارنجی را در ذهن خود تصور میکردم. استاد امین در سیدی سوخت میفرماید؛ آنهایی که خواسته خدمت به خلق را دارند و در جهتی حرکت کنند که خدمتگزار باشند، نیروهای الهی با آنها پیوند برقرار میکنند و نیروهای شیطانی از آنها دور میشوند و استاد امین میفرمایند: کسانی که میخواهند پیمان وادی هشتم را ببندند باید کسانی باشند که خواستار شال انداختن باشند چون میخواهند وارد عرصه خدمت شوند و با خودش عهد ببندد که این سیاهه من است و من دلم میخواهد که از این کارها فاصله بگیرم و از خدا کمک میخواهم و در ازای آن خدمت به خلق کنم و بهتر این است که قبل از شال انداختن پیمان وادی هشتم را انجام دهند بعد این پیوند برقرار میشود و همه نیروها به کمک تو میآیند.
وقتی به سراغ خطاها و ضدارزشها میرویم دچار دودلی میشویم. وادی هشتم این را میگوید؛ که وادی اول را به یاد بیاور، تفکر کن و حرکت کن. در این راه نترس و ناامید نشو، حرکت کن تا راه برایت باز شود، خدمت در کنگره پولی نیست و رایگان است. من ۱۱ سال در کنگره خدمت کردم و حرکتی که شروع کردم ثمره آن را درزندگی خود میبینم و لذت میبرم و این نتیجه خدمتی است که در کنگره انجام دادم من قبل از کنگره میتوانستم کارهای زیادی انجام بدهم ولی وقتی که وارد کنگره شدم به زنی قدرتمند تبدیل شدم توانستم ادامه تحصیل بدهم و دکترا بگیرم و همینطور در جایگاه شغلی موفق شوم در کنگره هم توانستم شخصی موفق و مفید باشم از حرکتی که من انجام دادم فرزندانم هم مسیر خوبی را انتخاب کردهاند و در هر مسیری بهترین خود هستند من هرچه که دارم و هرچه که هستم از کنگره دارم. در کنگره افراد زیادی به رهایی میرسند و ممکن است سه الی چهار درصد به رهایی نرسند که آن هم به زمان خودش اتفاق خواهد افتاد نباید در این مسیر ناامید شد و باید این را بدانیم که اگر درمانی برای اعتیاد اتفاق بیفتد در کنگره خواهد افتاد باید به مسافر اعتماد کنیم و همراه او باشیم وقتی که در کنگره خدمتگزار باشیم انسانهایی مرحلهبهمرحله سر راهمان قرار میگیرند که به ما کمک کنند و نگذارند که ما ناامید شوید خداوند همیشه همراه تو خواهد بود وقتی مسیر راستی و درستی را انتخاب کردهای خدا از رگ گردن به تو نزدیکتر خواهد بود مسیر خدا مقطعبهمقطع بندههایی را در سر راهت قرار خواهد داد که تو آنها را قبول داری و حرف آنها باور زندگی تو خواهند شد ما باید در کنگره استوار حرکت کنیم قدر صندلی را که روی آن مینشینیم بدانیم و از لحظهای که وارد کنگره میشویم خداوند حواسش به ما است.

در ادامه جلسه امروز، کاندیدهای انتخابات نگهبانی که شرایط لازم را داشتند معرفی گردیدند و طبق آرا، همسفر صغری رهجوی راهنما همسفر فریبا به عنوان نگهبان دوره یازدهم کارگاه آموزشی نمایندگی جهانبین انتخاب گردید. ضمن عرض خدا قوت خدمت نگهبان قبلی و دبیرانشان، برای همسفر صغری و دبیرانشان دوران خدمتی پرباری را از خداوند مهربان طلب میکنیم.


مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر وحید
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
3395