جلسه چهارم از دوره چهارم لژیون سردار ویژه همسفران آقا کنگره۶۰، شعبه شیخبهایی با استادی دیده بان محترم مسافر اصغر منصوری، نگهبانی همسفر دانیال و دبیری همسفر ساسان شنبه ۱۹ مهر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که در خدمت شما هستم و امیدوارم بتوانیم در ادامهی این جلسه، درک عمیقتری از وادی هشتم به دست آوریم.
وادی هشتم میگوید: «با حرکت، راه نمایان میشود.»
واژهی «حرکت» را بارها شنیدهایم، اما کمتر به عمق معنای آن اندیشیدهایم. تصور کنید خودرویی از تهران به مقصد اصفهان در حرکت است؛ فاصله چهارصد کیلومتر است، اما این مسیر نه با یک جهش، بلکه با قدمهایی کوچک پیموده میشود تا به مقصد برسد. حرکت ما انسانها نیز چنین است؛ سفری آغاز شده از میلیاردها سال پیش، حرکتی بیپایان در مسیر تکامل. هنوز دقیق نمیدانیم از کجا آمدهایم و به کجا خواهیم رفت، اما یک حقیقت روشن وجود دارد: "پایان هر نقطه، سر آغاز خطی دیگر است و حرکت، همواره ادامه دارد."
برای آنکه این حرکت ماندگار و هدفمند باشد، به دو چیز نیاز داریم:
۱. ابزار حرکت
۲. دانش حرکت
بدون ابزار ودانش، حرکت بیثمر خواهد بود؛ مثل آنکه عمر میلیاردسالهای را در خواب سپری کنیم.
من روزی از دوستی پرسیدم: چند سالته؟ گفت: «چهارده سال!» خندیدم، گفت: بله، شاید از نظر عددی سالها گذشته باشد، اما عمر واقعی ما زمانی آغاز میشود که حرکت در مسیر درست را شروع کنیم. پیش از آن، هرچه بوده، صرف رفتن در مسیر اشتباه بوده است.
قرآن میفرماید: «جهنم پایین است.» ما زمانی در جهنم بودیم، چون مسیرمان رو به پایین بود. اما از لحظهای که یاد گرفتیم ابتدا فکر کنیم، بعد حرکت کنیم، از جهنم بیرون آمدیم.
در وادی سوم میآموزیم که هیچکس به ما کمک نخواهد کرد، زیرا ما بینیازیم. در درون هر یک از ما ذرهای از خداوند وجود دارد. روح او در ما دمیده شده و صفات الهی در وجودمان نهفته است.
همان چیزی که در مهندس هست، در من و شما نیز وجود دارد؛ همان نوری که در علیبنابیطالب میتابد، در هر انسان هم دمیده شده است؛ اما تفاوت در چیست؟ در حرکت.
حرکت برخی در مسیر مستقیم و برخی در مسیر معکوس است. من سالها اشتباه حرکت کردم. به جای آنکه تواناییهایم را بروز دهم، آنها را زیر پوششها پنهان کردم.
مثل مصرف مواد که بر عقل و نفس پوشش میکشد.
حرکت بدون تفکر یعنی هدر دادن عمر. مثل خواب اصحاب کهف که سالها در غفلت زیستند. اما زمانی بیدار میشویم که بگوییم :«من میتوانم. من میتوانم خود را تغییر دهم. من میتوانم دوباره برخیزم.»
مهندس دژاکام سی سال پیش گفتند :«کاری میکنم که تمام دنیا به من احترام بگذارد.» نه از راه ترس یا زور، بلکه از راه نیکوکاری و خدمت.
او تواناییاش را در مسیر درست به کار گرفت؛ در صراط مستقیم.که در این مسیر، ابزار حرکت نیز مهم است. برای رسیدن از مبدأ به مقصد، باید وسیلهای داشت؛ اما نه هر وسیلهای. پول، علم، عشق و ایمان، ابزارهای حرکت ما هستند.
حرکت، تنها برای نجات خودمان نیست؛ بلکه برای احیای دیگران است. وقتی ما انسان را احیا میکنیم، گویی جهانی را زنده کردهایم.
قرآن میفرماید :«اگر نفسی را زنده کنی، گویی همهی انسانها را زنده کردهای.»
در کنگره، ما فقط درمان جسم را نمیجوییم، بلکه به دنبال احیای انسان هستیم؛ احیای نفس، صفات و روح.
باید بدانیم که هر کار نیکی، هر دانهای از مهربانی،در جهان اثری ماندگار دارد. وقتی به محتاجی کمک میکنی، به حیوانی غذا میدهی یا حتی لبخندی صادقانه میزنی، همهی اینها حرکت است، حرکت در مسیر نور.
در پایان باید بگویم:
حرکت، جوهرهی حیات است. بیحرکت، هیچ راهی آشکار نمیشود. با تفکر، با دانش و با نیت پاک حرکت کنیم؛زیرا آنگاه است که راه بر ما نمایان خواهد شد.

تنظیم و ارسال: همسفر هادی (لژیون دوم)
نمایندگی شیخ بهائی، همسفران آقا
- تعداد بازدید از این مطلب :
229