
سلام دوستان زهرا (ع) هستم یک همسفر؛
تیتر وادی هشتم بیان میکند: «با حرکت، راه نمایان میشود.» زمانیکه با کنگره آشنا شدم مفهوم تفکر را درک کردم و با گذشت زمان و نیز آموزشهای راهنما به این نتیجه رسیدم که باید با تفکر، آموزش و تجربه قوانین زندگی را بیاموزم تا بتوانم خوب زندگی کنم؛ چراکه تا قوانین درست زندگی کردن را ندانم موفق نمیشوم. وادی اول تا وادی هفتم را پشت سر گذاشتم. وادی هشتم بیان میکند اگر وادیها و آموزشها را اجرایی نکرده و حرکت نکنم هیچ اتفاقی نمیافتد. در هستی همهچیز درحال حرکت است. انسانی که حرکت نکند مانند آبی راکد به گندآب تبدیل میشود. زمانیکه خواسته و هدفی را مدنظر داریم باید در مسیر آن خواسته حرکت کنیم و با تلاش و کوشش به هدف خود برسیم؛ زیرا با حرکت، راه نمایان میشود.
زمانیکه قصد سفر داریم باید مقصد و هدف از مسافرت خود را بدانیم و کامل مشخص کنیم که به کجا میرویم؛ همچنین با برنامهریزی دقیق و اطلاعات درستی که به دست آوردهایم نقشه دقیق از مسیر خود داشته و سپس حرکت کنیم. برای رسیدن به هدف و داشتن بهترین وضیعت روحی، جسمی، صلح و آرامش باید قلب و ذهن خود را پاک کنیم که برای انجام این کار، چنانچه شخصی مورد آزار و آسیب ما قرارگرفته باشد باید تسویهحساب و جبران خسارت کنیم. ممکن است ما خواسته و یا ناخواسته به خود، خانواده و جامعه آسیبزدهایم که باید این تخریبها را جبران کنیم.
منِ زهرا با خواندن و نوشتن سیدی وادی اول توانستم تیتر وادی که «با تفکر، ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود» را درک کنم؛ بااینوجود همیشه به تیتر وادی هشتم فکر میکردم که چگونه با حرکت، راه نمایان میشود!
درک وادی هشتم برای من سخت بود؛ زیرا نیروهای منفی در وجود من مانع از حرکت میشدند و مدام به من القا میکردند که تو نمیتوانی و نمیشود. حسهایی مانند ترس و ناامیدی در من بسیار زیاد بود و اعتمادبهنفس و قدرت بخشش نداشتم؛ اما با ورود به کنگره و دریافت آموزشها متوجه شدم که باید ذرهذره این حسهای آلوده را از خود دور کنم.
در این زمان بود که متوجه شدم بسیار اشتباه فکر میکردم؛ بنابراین حرکت اول من، هموار کردن مسیر با عضویت در لژیون سردار بود تا قدرت بخشش داشته و حس کینه را از خود دور کنم. از آقای مهندس و راهنما همسفر مریم بسیار سپاسگزار هستم که باعث افزایش اعتمادبهنفس و خودباوری من شدند. از خدواند میخواهم که با تلاش و استقامت بهسمت روشنایی حرکت کنیم تا به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافته و آزاداندیش باشیم.

سلام دوستان زهره هستم یک همسفر؛
در وادی هشتم میآموزیم با حرکت، راه نمایان میشود. این وادی در تمام مسائل زندگی ما کاربرد دارد. برای رسیدن به خواستهها باید حرکت و تلاش کنیم و منتظر نباشیم که دیگران مشکل ما را حل کنند. اگر انسان ساکن بماند و هیچ حرکتی انجام ندهد مانند آب راکد تبدیل به گندآب میشود. در هستی همهچیز در حال حرکت است و هیچچیز ساکن نیست؛ بنابراین باید حرکت خود را آغاز کنیم و در مسیر صحیح قرار بگیریم.
نیروهای الهی نیز به کمک ما میآیند و در راه رسیدن به هدف کمک میکنند. منِ همسفر زمانی که میخواهم به حال خوش برسم باید حرکت را از خود شروع کرده تا تغییر را در زندگی احساس کنم. قبل از حرکت، باید خواستهام مشخص شود تا در مسیر حرکت بهتدریج تغییر را احساس کنم. مسیر حرکت مانند چراغ راهی که به دست ما دادهاند، نمایان میشود که فقط باید عزمی راسخ داشته تا بتوانیم تبدیلات را احساس کنیم. قبل از آشنایی و ورود به کنگره به هر مسیر و روشی وارد میشدیم که مسافرم درمان شود، دریغ از اینکه هدفمان مشخص باشد؛ اما با قرار گرفتن در مسیر کنگره و دریافت آموزشها، راه برای ما نمایان شد و متوجه شدم با تغییر در خود و تلاش در مسیر حرکت، راه برای ما نمایان شده و من را به خواستهام میرساند. خداوند را شاکر هستم که راه کنگره برایم باز شد و در این مسیر قرار گرفتم تا بتوانم با دریافت آموزش، در خود تغییر ایجاد کنم.

سلام دوستان بهار هستم یک همسفر؛
وادی هشتم به من میآموزد که با حرکت، راه نمایان میشود. این جمله در ظاهر ساده، اما در عمل، کلید رهایی از بسیاری از مشکلات زندگی من بوده است. سالها به دلیل ترس، تردید و افکار منفی یکجا متوقف مانده و تصور میکردم اگر همهچیز روشن و مشخص نباشد نمیتوانم قدمی بردارم؛ اما آموختم تا زمانیکه من حرکت نکنم، هیچ راهی هم برایم باز نمیشود.
این وادی به من نشان داد که سکون با سقوط برابر است. با توقف، ناامیدی و یأس وجود من را میگیرد و نیرو منفی بهترین فرصت را پیدا میکند تا من را در همان شرایط نگه دارد؛ اما یکقدم کوچک که بردارم، انرژی و امید بسیاری در من ایجاد میکند.
برای من روشن شد که هیچ راهی از ابتدا تا انتها مشخص نیست و این مانند رانندگی در شب است؛ چراغ ماشین فقط چند متر جلوتر را نشان میدهد، اما اگر حرکت کنم، همان چند متر، چند متر دیگر را روشن میکند و به همین شکل ادامه میدهم تا به مقصد برسم.
این وادی باعث شد در زندگیام بهجای فکر کردن بیپایان و غرق شدن در نگرانیها، به عمل کردن توجه کنم؛ حتی اگر نتیجه دقیق کار را ندانم، باز هم باید شروع کنم؛ چراکه تجربه به من ثابت کرده است که جواب خیلی از سؤالها را نه قبل از حرکت، بلکه فقط در مسیر میتوان پیدا کرد.
امروز سعی میکنم این اصل را در تمام مسائل زندگی، چه در دریافت آموزش، چه در تغییر رفتارهایم، چه در روابط خانوادگی و چه حتی در کوچکترین مسائل روزانه بهکارگیرم. اطمینان دارم با هر قدمی که برمیدارم، راه جدیدی برای من نمایان میشود؛ همچنین در پرتو آموزشهای کنگره و این وادی ارزشمند، متوجه شدم زندگی یعنی حرکت و تا زمانیکه حرکت میکنم، امید، آرامش و نور در مسیرم باقی میماند.

سلام دوستان پریسا هستم یک همسفر؛
وادی هشتم با جمله زیبا و ساده «با حرکت، راه نمایان میشود» برای من مثل چراغی در دل تاریکی شد و به من آموخت که هیچ مسیری در ایستادن و سکون روشن نمیشود.
سالها در برابر مشکلات، بیحرکت بودم و همین سکون، من را خسته و ناامید میکرد؛ اما این وادی برای من مانند نقشهای شد که نشان داد حتی کوچکترین حرکت میتواند آغاز یک تغییر بزرگ باشد. اگر بخواهم در آرامش زندگی کنم باید مسئولیت کارهایم را بپذیرم و از یک نقطه شروع کنم.
حضور در جلسات، مشارکت در لژیون و نوشتن سیدیها، نمونههایی از همین حرکتهای کوچک هستند که باعث افزایش انرژی و آرامش من در زندگی میشوند؛ همچنین آموختم که مشکلات و سختیها پایان راه نیستند؛ بلکه پلههایی هستند که با صبر و حرکت میتوان از آنها عبور کرد. این وادی درس شجاعت به من داد تا در برابر مشکلات بایستم و متوجه شوم توقف و سکون مساوی با رکود و تحلیل انرژی است و تنها با حرکت در مسیر میتوان آیندهای بهتر ساخت.
تأثیر این وادی بر من بسیار بوده بهطوریکه دیگر مشکلات را مانع نمیبینم؛ بلکه آنها را فرصتهایی برای شناخت خود و پیدا کردن راه درست میدانم.
تایپیست: همسفران نمایندگی ملاصدرا
ویرایش و ویراستار: خدمتگزاران سایت
رابط خبری: راهنما همسفر آسیه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون هفتم)
ارسال: راهنما تازهواردین همسفر الهه
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
141