سلام دوستان زینب هستم همسفر
"قسمت دوم ،وادی هشتم برایم حس و حال خوبی دارد. اینکه میدانم فرصت جبران خطاها وجود دارد و میتوانم لکههای سیاه کارنامه خودم را پاک کنم به من امید زیادی میدهد، خواندن این وادی، توبه را برای من، قابل فهم و لمس میکند. وقتی وادی هشتم را میخوانم کاملا قانون توبه که خداوند بارها به آن تاکید کردهاند در ذهنم تداعی میشود. به نظرم وادی هشتم، یعنی حرکت با دانایی کامل به سمت توبه و برگشت از تمام خطاها و تصمیم برای یک انسان خوب، کامل و مفید بودن، هم برای خود و هم برای تمام دنیا. این وادی و فرصت بخشش، همیشه برای من یادآور مهر خداوند است. اینکه با هر پیشینه، گناه و خطایی میتوانم خودم و دیگران را ببخشم و بخشیده شوم. به نظرم میشود با اجرای پیمان وادی هشتم، و با آتش زدن و یا تکه تکه کردن گناهان گذشته آنها را از قلب و روح خود پاک کنیم و تبدیل به یک انسان شفاف شویم و از نو شروع کنیم."
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
ابتدا خداوند را سپاسگذارم که مرا در مسیر سبز کنگره قرار داد. برای اینکه بتوانیم یک سفر خوبی داشته باشیم و به نتیجه مطلوب برسیم، باید حرکت درونی و بیرونی با هم هماهنگ و در یک مسیر باشند اینکه حرکت درونی، خواسته و نیّت با حرکت بیرونی متفاوت باشند به هدف خود نمیرسیم، در زندگی هر کدام از ما قبل از ورود به کنگره قرار و قانونی نبود و هر چه احساس که داشتیم، انجام میدادیم ولی این وادیها آموزش قوانین زندگی است و یکی یکی به ما آموزش میدهد تا از ظلمتی که در آن زندگی میکردیم، خارج شویم با حرکت راه نمایان می شود، حرکت یعنی تغییر وضعیت، تغییر جایگاه، راه یعنی مسیر برای رسیدن به یک موضوع؛ مثلا برای کنکور باید مسیر خواندن راه پیش برویم و .... مسیر از سر گرفته شده و به معنی جاری بودن است، وقتی حرف از راه و مسیر است یعنی در این مسیر جاری و ساری هستیم و ساکن نیستیم، همانطور که بارها در جلسات گفته شد، سکون برابر با سقوط است تمام کائنات جاری و در حال حرکت است حرکت میتواند دو جهت داشته باشد میتواند در مسیر مثبت، الهی و ارزشها باشد یا در جهت ضد ارزشها و نیروهای شیطانی حرکت کند، نظر جلسات حرکت از ترس به شجاعت از دروغگویی به راستگویی، از کفر به ایمان، از نفرت به عشق، از اعمال ضد ارزشی به اعمال ارزشی، از پلیدی به صداقت و نهایتا از ظلمت به نور است. از یک نقطه دیگر حرکت کردن و این جاری بودن مدنظر است پس اگر هنوز از ترسها عبور نکرده باشیم یعنی در حال سکون هستیم و هیچ حرکتی در درون ما اتفاق نیفتاده است همچنین حرکت دو نوع است؛ حرکت درونی و حرکت بیرونی، هیچ کس به اندازه خود من از درون من خبر ندارد که چه چیزهایی را باید تغییر دهم و حرکت درونی یعنی در درون خود و آشفتگیهای ذهنی، کینه، نفرت، دلهره، اضطراب و..... را پیدا کنم و از آنها عبور کنم، حرکت بیرونی هم رفت و آمد به جلسات، آموزش گرفتن و تکرار و تمرینهایی است که انجام میدهیم برای اینکه بتوانیم بک حال خوب داشته باشیم و به یک نتیجه مطلوب برسیم، باید حرکت درونی و بیرونی با هم هماهنگ و در یک مسیر باشند، اینکه حرکت درونی خواسته و نیت من با حرکت بیرونی متفاوت باشد، به هدف خود میرسم.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
"با حرکت راه نمایان میشود."در این وادی ما آموختیم که باید حرکت کرد و در سکون ماندن هیچ جایز نیست و همه چیز در حال حرکت است و حرکت کردن مثل آب روان است که همیشه پاک و زلال میماند و اگر ساکن باشد به گنداب تبدیل میشود، انسانی هم اگر حرکت نکند مانند آبی راکد است و به گنداب تبدیل میشود؛ مثل شخصی که بیمار است و در بستر بیماری میافتد اگر مدّت زیادی او را حرکت ندهیم، زخم بستر میگیرد و جسم او متلاشی میشود، این موضوع در مورد جسم ما نیزصادق میباشد و در مورد روح باید بگوییم زمانی که ما هدف و خواستهای داریم، باید در مسیر آن حرکت کنیم تا به آن برسیم، در واقع راه نمایان میشود و برای رسیدن به هدف و خواسته باید از جان و دل مایه بگذاریم و تمام فکر ما این باشد که به اون هدف و خواسته برسیم البته برای رسیدن به این هدف باید تمام حسابهای خودمان را تسویه کنیم؛ یعنی جبران خسارت کنیم، خسارتهای که خواسته یا ناخواسته متحمّل شدیم جبران خسارت از خود، خانواده و جامعه پس باید بدون هیچ ترسی حرکت کنیم و بدانیم که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود مثل همین مسافرخانه چندین بار اقدام به ترک کردن ولی موفق نشدن چون خواسته و هدفی نداشتن و از ته قلبشان هدف آنها این نبوده باز دو مرتبه برگشت میگشتند سر خانه اول، ولی با این متدی که آقای مهندس ابداع کردن، توانستن خودشان را درمان کنند.ما باید سپاسگذار آقای مهندس باشیم که همچین بستری را برای ما مهیا کردند.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
با حرکت راه نمایان میشود امواج چون گِردباد در زمین فرود میآیند و آنچه برداشتنی میباشد با خود به امانت میبرند و این جز فرمان حاصل نمیگردد. در وادی هشتم آقای مهندس میفرمایند: در سکون هیچ چیزی به وجود نمیآید و زایشی نیست، همه چیز از حرکت شکل میگیرد و ساختارها پدیدار، موجودات خلق و سفر در حلقههای آفرینش آغاز و ادامه دار میگردد. در یکی از سیدیها جناب مهندس میگویند؛ شاعران یا بزرگان که میبینید چیزهایی که از دل خودشان میگویند، به دل ما مینشیند به خاطر این است که حرفهای آنها از سینهها بیرون میآید و این سينه مثل سینه من و شما است؛ یعنی با تلاش و کوشش ما هم میتوانیم هر کاری را به نحو احسنت انجام دهیم، روزی در آسمانها، در مقابل خلق جدید یا همان انسان که توسط قدرت مطلق به انجام رسیده بود یکی از فرشتگان یا فرماندهان رده بالا سر به شورش گذاشت و از فرمان سرپیچی کر، زیرا چنان میکرد که او هم میتواند کارهایی را که قدرت مطلق انجام میدهد او نیز میتواند انجام دهد. من یاد گرفتم زندگی فقط این نیست که به دنیا بیاییم و بعد بمیریم و تمام، هیچ و پوچ، اگر چنین تصوّری از زندگی داشته باشیم، متوجه میشویم که سخت و دشوار است، اگر بدانیم غیر از این زندگی چیز دیگری هم وجود دارد و انسان بقا دارد آن موقع انسان چیز دیگری خواهد بود و کارهای دیگری انجام خواهد داد.ما میگوییم فرشته خانم است و بال دارد، نه اینچنین نیست، این یک تمثیل است (همان راهنماهای مهربان ما فرشتههای زمینی هستند ) فرشته میتواند هم خانم باشد و هم آقا و ربطی به مونّث و مذکّر ندارد. وادی هشتم میگوید: با حرکت راه نمایان میشود، اصلا ما چیزی به نام نیستی نداریم همه چیز از حرکت پدیدار میشود و اگر ما در زندگی زمانی که به پوچی رسیدیم، برویم خودمان را بُکشیم با همان مشکلات و مسائل از جای دیگری سر در میآوریم و اصلا ممکن نیست بتوانیم خودمان را نابود کنیم. خداوند به انسان هشدار میدهد و میگوید: که شیطان دشمن آشکار شما است، شیطان ظاهری فریبنده و باطنی وحشتناک آفرین دارد و راه الهی به ظاهر سخت ولی نتیجه شیرین و ماندگار دارد و این ما انسانها هستیم که انتخاب میکنیم راه الهی را برویم یا راه شیطانی. این وادی میگوید وقتی میخواهیم حرکت کنیم با جمع آوری اطلاعات کافی، برنامهریزی و دانستن مسیر حرکت کنیم، آن موقع نباید ترسید چون راه نمایان میشود. در این وادی یادآور میشود با فکر خالی مشکلی حل نمیشود، همان طور که جناب مهندس میگویند؛ با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود. در هنگام حرکت خواسته و هدف ما باید مشخص باشد، ما باید با تمام وجود بخواهیم تا به خواسته خود برسیم، در مسیر حرکت گاهی ما با چند راه برخورد میکنیم که مجموع این حرکتها میتواند به دو راه یا جاده ضد ارزشی و یا جاده الهی ختم شود و قرار گرفتن فرد در این راه بستگی به خردمندی یا کم خردی او دارد.
سلام دوستان معصومه هستم همسفر
جمله کلیدی این وادی، "با حرکت، راه نمایان میشود؛ "برای من بسیار عمیق و کاربردی است، این وادی به من آموخت که در سکون و ایستایی، هیچ زایش و رُشد جدیدی رخ نمیدهد، همه چیز، از جمله ساختارهای زندگی و حتّی خود ما، در گرو حرکت است.
پیش از آشنایی با کنگره، من نیز در باتلاق سکون و توقف گرفتار بودم، مشکلات را بزرگ و غیرقابل حل میدیدم، منتظر بودم ابتدا تمام مسیر روشن شود، سپس حرکت کنم، این انتظار، تنها بر ناامیدی و ترس من میافزود. وادی هشتم به من نشان داد که تفکّر و برنامهریزی لازم است، اما کافی نیست. همانطور که برای راه رفتن، باید اولین قدم را برداشت، برای حل مسائل زندگی نیز باید "عمل" را آغاز کرد. این وادی به من جرأت بخشید تا برای تغییر وضعیت موجود، حرکتی هر چند کوچک انجام دهم. با حرکت به سمت کنگره و شرکت در جلسات، به تدریج راههای تازهای برای من در حال گشودن است که قبلاً قادر به دیدن آنها نبودم. اکنون باور دارم که برای رسیدن به صلح، آرامش و سلامتی، باید پیوسته در مسیر درست گام بردارم و مطمئن باشم که در حین حرکت، راه درست نیز خودش را نشان خواهد داد. امیدوارم همه ما با شهامت حرکت کردن، راههای روشن و زیبایی را در زندگی خود نمایان سازیم.
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بردسکن
- تعداد بازدید از این مطلب :
66