دلنوشته راهنمای تازهواردین همسفر سارا
خداوند را شاکر هستم، که بار دیگر به من این فرصت را داد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم.
وقتی به گذشته برمیگردم و زندگی خود را مرور میکنم، میتوانم بگویم که زندگی من به دو بخش تقسیم میشود؛ قبل از ورود به کنگره و بعد از آن.
ورود من به کنگره درست همانند معجزهای بود، که در زندگی من رخ داد و باعث شد که من دیگر آدم قبل نباشم.
پیش از آن گمگشته راه و سردرگم بودم و به دنبال چیزی بودم که نمیدانستم چیست؟
وقتیکه پا به کنگره گذاشتم آنچنان حس آرامش وجود من را فرا گرفت که از درون صدایی بلند شد و گفت بالاخره رسیدی، انگار به خانه خود برگشته بودم.
اینکه چطور به اینجا رسیدم داستان دیگری دارد؛ فقط این را بگویم که من در مسیر عشق و در کنار معشوق به منزلگاه عشق رسیدم.
هنوز برای خود من جای حیرت است، که چطور در تقدیر همه چیز در کنار هم قرار گرفت و من را امروز در این جایگاه قرار داد. اگر چند سال قبل از آیندهام از من میپرسیدند، اصلاً نمیتوانستم امروز خود را تصور کنم.
خداوند قادر و توانا همیشه بهترینها را برای بندگانش مقدر کرده است، فقط کافی است ایمان و توکلمان را قویتر کنیم.
من در کنگره۶۰ و زیر سایه آموزگار بزرگ خود آقای مهندس دژاکام توانستم سلامت جسم و روان را در مسافرم ببینم، توانستم آرامش و خنده از ته دل او را ببینم.
از همه مهمتر اینکه توانستم به عشق، آرامش و صلح با خود و اطرافم دست پیدا کنم و در مسیر آموزشهایی قرار گرفتم که آرزوی هر انسانی است.
امیدوارم هرچه زودتر کنگره۶۰ در تمام کشور و در تمام دنیا فراگیر شود تا تمام بشریت بتوانند از این علم و دانش بهرهمند شوند و به آرامش و صلح جهانی دست پیدا کنند.
نویسنده: راهنما تازهواردین همسفر سارا
رابط خبری: همسفر ساحره رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی همسفر لیلا (لژیون اول)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی همسفر لیلا (لژیون اول)
همسفران نمایندگی دماوند
- تعداد بازدید از این مطلب :
62