دلنوشته مسافر مهدی

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر، تخریب ۲۰سال آخرین آنتی ایکس مصرفی ۲ گرم تریاک کشیدنی، روش درمان DST، داروی درمان شربت TDS ، OTدر حال مصرف 1/2سی سی در هر وعده، راهنمای درمان جواد آقای سجادی از لژیون یک تربت حیدریه، مدت سفر 90 روز،  ورزش در کنگره کوهنوردی و دوچرخه سواری.

دلنوشته مسافر مهدی در وصف ایجنت (پیمان با خدا):
دلنوشته ای در وصف مردی که از تاریکی ها و ظلمات برخواست در جهت فرمان و حرکتی که به اوصادر شد راه یافت، تا اجرا کند رسالتی را که بهش آموزش داده شده بود.
من بعنوان یک مسافر و رهجو بر خود لازم می دانم  تا با زبانی که قاصر هست چند بندی را در وصف ایشان بابت این همه تلاش و تعهد به نگارش بگذارم.
در این لحظه‌ی مقدس، در آستانه‌ راهی بزرگ و پرمسئولیت در برابر خدای خود و در برابر نگاه پُراُمیدِ راهنمایان، خدمت‌گزاران و اعضای این ساختار مقدس، پیمان می‌بندد.
پیمان می‌بندد:
که خادم باشد، نه حاکم.
که صدای عشق را بلند کند، نه طنینِ قدرت را.
که با انسان، نه فقط با مسئله‌ اعتیاد، روبرو شود و در مسیر خدمت خود را فراموش نکند.
پیمان می‌بندد:
که ارزش‌ها را پاس بدارد، حرمت‌ها را نگاه دارد. 
ایمان داشته باشد به نوری که از دل تاریکی‌ها طلوع کرده است.
پیمان می‌بندد:
همان‌گونه که روزی دستی به یاری اش دراز شد، اکنون که نیز دستی باشد برای بلند کردن دیگران و اگر گاهی خسته شد، اگر لغزید، باز به یاد بیاورد، که خدمت فرصتی‌ است برای تزکیه‌ جان.
پیمان می‌بندد:
که حرمت کنگره را مانند حرمت جان خود پاس بدارد و در این جایگاه نه خود را ببیند نه مقام را بلکه آن حقیقتی را ببیند که کنگره ۶۰ بر آن بنا شده است: عشق، ایمان و عمل سالم
این پیمان را می‌بندد:
نه بر کاغذ، که در دل، نه برای لحظه‌ای که برای مسیری و باور دارد که با یاری خداوند و حمایت جمع سربلند خواهد ماند در این مسئولیت بزرگ با یاری قدرت مطلق الله و به امید رهایی و رستگاری انسان‌ها.

ارسال خبر: مسافر حبیب