همسفر ساناز :
در وادی هشتم، حرکت به عنوان یک اصل کلیدی درک میشود و پیامی که در ابتدای این وادی وجود دارد، این است که حجت را بر ما تمام میکند: در سکون، هیچ چیز به وجود نمیآید. هیچ زایشی، تولیدی یا خلقی در سکون محقق نمیشود، بلکه همهچیز در حرکت شکل میگیرد و ساختارها در این حرکت پدیدار میشوند.
به عنوان مثال، اگر یک آب زلال و تمیز را در نظر بگیریم که در جایی جمع شده است، ممکن است در روزهای اول قابل نوشیدن باشد، اما با گذشت زمان، این آب گندیده میشود و دیگر قابل استفاده نیست. زلالی و تمیزی آن تحت تأثیر سکون از بین میرود.
آقای مهندس همیشه تأکید دارند که ما به هستی و طبیعت نگاه کنیم، چرا که الگوهای بسیار ارزشمندی برای ما به همراه دارند. تغییر فصلها، تغییر شب و روز و بسیاری از پدیدههای دیگر در طبیعت میتواند به ما نشان دهد که هیچ چیز در سکون اتفاق نمیافتد و حرکت است که حیات را به ارمغان میآورد.
وادی هشتم ما را با موضوعات مجهول و ناشناختهای مواجه میکند تا نقطه تفکر را در ما بیدار کند. این وادی به ما میگوید که انسان، زمینه حیات و زندگیاش و تمام آنچیزی که ما میبینیم، تنها بخشی از واقعیت نیست. ما بودیم، هستیم و خواهیم بود و در واقع، ما در مسیری در حیات زمینی خود قرار داریم که در آن، موضوع اختیار انسان مطرح میشود. اختیاری که از بزرگترین دلایل اشرف مخلوقات بودن انسان است.
انسان با این اختیار میتواند راهی را انتخاب کند. او وقتی در مسیر قرار میگیرد، حتماً بر سر دو راهیهای بسیار زیادی قرار میگیرد: یکی مسیر ارزشها و دیگری مسیر ضد ارزشها. انسان بر اساس درک و انتخاب خود، به یکی از این مسیرها میرود و باید مسئولیت انتخابهایش را بپذیرد.
او میتواند مسیر تقوا و ارزشها را انتخاب کند و یا به سمت مسیرهای کجی، فسق، فجور، قتل، جنایت و خونریزی برود. در نهایت، همه چیز به انتخاب خود انسان بستگی دارد.
این نکته بسیار با اهمیت است که سه موضوع را مد نظر داشته باشیم:
اول، هدف مشخصی برای زندگیمان تعیین کنیم و بر آن پافشاری داشته باشیم.
دوم، تلاش کنیم تا به سمت اهدافمان پیش برویم.
سوم، بهطور آگاهانه و بر اساس اختیار خود، مسیر راست و درست را انتخاب کنیم.
در وادی هشتم، مسئله جبران خسارت مطرح میشود و بر این نکته تأکید میکند که هر انسان در ابتدای سفر خود باید به جبران خسارت بپردازد. جبران خسارت به سه دسته تقسیم میشود: جبران خسارت به خود، خانواده و جامعه.
برخی افراد که مصرفکننده مواد مخدر هستند یا در دام افکار منفی و ضد ارزشها گرفتار شدهاند، به خود آسیبهای زیادی زدهاند. این افراد فرصتهای ارزشمندی را که میتوانستند برای تقویت تواناییهای خود استفاده کنند، از دست دادهاند. آنها دچار ضد ارزشها شده و از تجربیات مفید در زندگی خود غافل شدهاند. ترس، اضطراب، منیت و ناامیدیهایشان باعث میشود که تواناییها و استعدادهای خود را نادیده بگیرند. اکنون، این افراد ملزم به جبران خسارت هستند و باید حرکت کنند، روز به روز آموزش ببینند و به سطح آگاهی و دانایی خود اضافه کنند.
موضوع مهم دیگری که در وادی هشتم مطرح میشود، این است که انسان برای حرکت کردن باید نکات خاصی را رعایت کند. اولین و مهمترین نکته این است که در مسیر حرکت، باید خواسته و هدف خود را به طور واضح مشخص کند. این هدف باید به اندازه کافی محکم و روشن باشد تا بتواند در برابر چالشها و دشواریهای مسیر ایستادگی کند. اگر هدف و خواسته مشخص باشد، انسان میتواند با اراده و قدرت بیشتری به سوی آن حرکت کند و در برابر موانع و مشکلات مقاومت کند. خواسته باید قلبی و عمیق باشد؛ یعنی آنقدر بر آن تأکید داشته باشد که وجودش به دنبال آن باشد. انسان باید تمام تمرکز خود را بر روی هدفش قرار دهد تا بتواند به آن دست یابد.مسیر بعدی که بسیار مهم است این است که در هر حرکتی که انسان میخواهد انجام دهد، باید در مسیر دو راهی قرار بگیرد: یکی مسیر ارزشها و دیگری مسیر ضد ارزشها. مسیر ارزشها ممکن است پرپیچ و خم باشد و در برخی مواقع انسان نتواند به آسانی در ادامه آن پیش برود. اما با وجود همه سختیها، نتیجه این مسیر بسیار شیرین و با ارزش خواهد بود.از سویی دیگر، ما مسیر کجی و نادرستی داریم که ممکن است در ابتدا بسیار فریبنده و آسان به نظر برسد. در این مسیر، انسان بهظاهر راحتتر پیش میرود و از چالشهای مسیر ارزشها دور میشود، اما زمانی که در دام این مسیر بیفتد، به تدریج از هدف اصلی خود فاصله میگیرد. او درگیر مسائل ضد ارزشی و حواشی میشود که کاملاً او را از مسیرش دور میکند. در نهایت، جبران خسارت در این مسیر نیز ضروری است. انسان باید به یاد داشته باشد که هر انتخابش تأثیر مستقیمی بر زندگیاش دارد و در انتخاب مسیر باید بسیار دقت کند.گاهی اوقات، زمانی که ما دچار ضد ارزشها میشویم، آسیبهای فراوانی به اطرافیان و نزدیکان خود میزنیم. در این حالت، در واقع در حال تخریب هستیم. ممکن است مسئولیتهای خود را به دوش دیگران بیندازیم و توقعاتی بیجا داشته باشیم. هر حرفی را ممکن است سو تفاهم کنیم و بد برداشت کنیم، که این مسائل باعث ایجاد سوءتفاهم، دلخوری و ناراحتی دیگران میشود. این رفتارها به ما و اطرافیانمان آسیب میزند و حال دیگران را خراب میکند.برای جبران این آسیبها، باید درون خود را پر از محبت کنیم و مسئولیت کارهای خود را بپذیریم. اگر من مسئولیتی نسبت به فرزندانم دارم، باید به درستی آنها را انجام دهم، زیرا فرزندانم نیز مسئولیتهایی نسبت به من و خانواده دارند. هر یک از اعضای خانواده، اعم از پدر، مادر و برادر، نسبت به یکدیگر وظایفی دارند که باید آنها را به درستی ایفا کنند. در واقع، این جبران خسارت به داخل خانواده مربوط میشود.
از سویی دیگر، جبران خسارت به جامعه نیز اهمیت دارد. گاهی اوقات، ما آنقدر درگیر ضد ارزشها هستیم که باعث ناراحتی دیگران در فضاهای عمومی میشویم. مثلاً وقتی در تاکسی نشستهایم، ممکن است با راننده وارد بحث شویم. یا در اداره، ممکن است با کارمندی درگیر شویم. این نوع رفتار نه تنها به خود ما آسیب میزند، بلکه بر روابط اجتماعیمان نیز تأثیر منفی میگذارد.
بنابراین، مسئولیتپذیری در قبال خود و اطرافیان و تلاش برای ایجاد جو محبت و احترام در زندگی روزمره، امری بسیار حیاتی است تا از خود و دیگران مراقبت کنیم و جبران خسارت کنیم خدا را شکر میکنم که امروز در کنگره ۶۰ هستیم و با آموزشهای خوب آقای مهندس، تغییرات مؤثری در دیدگاهها و تفکرمان ایجاد کردهایم. ما تلاش میکنیم تا این آموزشها را به صورت کاربردی به کار ببندیم و به تدریج تخریبهای موجود در وجود خود را از بین ببریم.زمانی که انسان به سمت مسیر ارزشها حرکت میکند و در راه صراط مستقیم قرار میگیرد، با الهامات و القائاتی که به او میشود و همچنین تلاش و کوششی که خودش میکند، میتواند مسیر صحیح زندگیاش را پیدا کند. آنچه در این وادی بسیار مهم است، این است که همهچیز در حرکت شکل میگیرد. در این حرکت است که انسان میتواند به تواناییها و استعدادهای خود پی ببرد و آنها را به عمل درآورد. با یادگیری و رشد شخصی، میتوانیم به بهترین نسخه از خود تبدیل شویم و از زندگیمان بهرهوری بیشتری داشته باشیم.
نویسنده همسفر راهنما ساناز
ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر ساناز لژیون یکم کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
39