درمان اعتیاد از حضور قبل از ساعت 5 در شعبه اتفاق می افتد

جلسه چهارم  از دوره بیست و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی دهخدا، با استادی: راهنما مسافر جعفر، نگهبانی:مسافر حسین و دبیری: مسافر امیر، با دستور جلسه: " نظم،انضباط و احترام در کنگره 60 " در روز پنجشنبه 17  مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت:  17:00  آغاز به کارکرد

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان جعفر هستم یک مسافر خیلی خوشحالم که در خدمت شما همسفران محترم و مسافران عزیز نمایندگی دهخدا هستم. حس خوبی دارید نمایندگی و شعبه خوبی دارید. از کلام و گفتار و آموزش‌های جناب آقای مهندس مشخص است که خوب آموزش گرفته‌اید. خدا قوت عرض می‌کنم خدمت ایجنت محترم نمایندگی دهخدا آقا مصطفی. خدمت مرزبانان عزیز قسمت مسافران و بخش همسفران. خدا را شاکرم که رحمتش شامل حال همگی ما شد سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان هستیم. انشاالله که بتوانیم قدردان و قدرشناس خوبی باشیم و آموزش‌های جناب آقای مهندس را کاربردی کنیم. امیدوارم که در کنار همدیگر جلسه خوبی را داشته باشیم. جلسه خوب جلسه ای است که در انتهای جلسه در زمان خواندن دعای جلسه حال همه ما نسبت به ابتدای جلسه بهتر باشد. خوب در مورد دستور جلسه نظم انضباط و احترام در کنگره ۶۰. این دستور جلسه یک اصول است شالوده است یک حرمت و یک حصار است. به نظر بنده نظم و انضباط می‌تواند احترام به همراه بیاورد زیرا باعث می‌شود آن چهارچوب‌ها رعایت شود. این حس خوبی را که من از شما می‌گیرم و این انسجامی که در شما می‌بینم تنها حاصل یک چیز می‌باشد. تفکر نظم و حرکت ۳۰ سال پیش جناب آقای مهندس است. پس نظم و انضباط می‌تواند دوام و قوام  داشته باشد.می‌تواند در آینده اثرگذار باشد می تواند باعث حرمت و احترام و شگفتی و پیشرفت در هر موضوعی بشود. نظم باعث می‌شود که شما آن را در درون خود به آرامی ایجاد کنید. میخواهم تجربه خودم را از سفر اول بگویم. سر وقت آمدن و سر وقت رفتن خیلی اهمیت بسیار زیادی دارد و بسیار سخت است. نظر بنده این است که این نظم و انضباط باید در درون یک سفر اولی به قدری درست جا بیفتد. در ظاهر ممکن است من سر ساعت در جلسات حضور پیدا کنم به موقع سر لژیون حاضر بشوم. احترام تمامی جایگاه‌ها را نیز داشته باشم. ولی اگر این نظم و انضباط در درون یک شخص رخنه کند قبل از ورود به جلسه و لژیون آن جلسه و لژیون در درون شما اتفاق افتاده است. و دقیقاً همان شو شود در شما اتفاق می‌افتد.

وقتی عامل یک عمل می‌شوی و آن را انجام می‌دهی یک نتیجه‌ای دارد و آن نتیجه نظم و انضباطی می‌شود که از آن عمل به دست می‌آید. همانطور که مشاهده می‌کنید جهان هستی نیز بر اساس نظم و انضباط و ترتیب کار خودش را انجام می‌دهد. اگر صدم ثانیه در اجرای این نظم و انضباط تاخیر ایجاد شود من فکر می‌کنم زندگی برای ما در این کره خاکی بسیار سخت و یا غیر ممکن خواهد بود. ما به علت پروسه درمان اعتیاد به کنگره آمده‌ایم و سعی می‌کنیم چیزی را که اعتیاد در ابتدا از ما گرفت آن را در ابتدا به دست بیاوریم. جناب آقای مهندس درسی را که از ماه رمضان و ابتدای شروع متد DST گرفت همان نظم بود. وقتی شما با نظم وارد می‌شوی یعنی وارد مثلث دانایی تجربه و تفکر و دانایی می‌شوی. ولی بی‌نظمی نیازی به تفکر تجربه و آموزش ندارد. وقتی که اعتیاد باعث آن بی‌نظمی و به هم ریختگی می‌شود رهجو باید با نظم آموزش بگیرد فرقی نمی‌کند تمامی ما رهجویان کنگره ۶۰ می‌باشیم. وقتی فکر می‌کنی می‌بینیم نظم نوعی انضباط در امور شخصی می‌باشد. نوعی ترتیب در انجام امور می‌باشد. نوعی برنامه‌ریزی می‌باشد. نوعی آرامش است و در واقع سر جای خود بودن تمامی امور است. نظام به معنای ساماندهی می‌باشد. زمانی که یک رهجو تمامی امور به ظاهر ریز و جزئی را به ترتیب و منظم از ابتدای سفر تا انتهای سفر انجام می‌دهد باعث می‌شود یک حریم برای او ایجاد بشود و همین ایجاد حریم  باعث آرامش در او می‌شود. زمانی که من می‌خواهم به یک هدفی برسم اولین مولفه آن نظم و انضباط است. ماه عسل و شالوده تمامی آموزش‌های کنگره ۶۰ همین دستور جلسه می‌باشد یعنی نظم. جناب آقای مهندس می‌فرمایند ارزش و مقام نظم انضباط و احترام به قدری بالاست که که در واقع خودش عبادت است. پس نظم چیزی است که باید خود شخص آن را به وجود بیاورد. به وجود آمدن نزدیک به ۳۰۰ شعبه در کل کشور ماه عسل همین نظم است. برای یک سفر اولی نظام گرفتن و ایجاد نظم از راهنما و لژیونی است که در آن سفر می‌کند. همه ما در سفر اول یک راهنما داریم و در سفر دوم راهنمای همگی ما جناب آقای مهندس دژاکام می‌باشد. آیا من از نظام فکری حسی و تفکری جناب آقای مهندس نظام می‌گیرم؟آیا در وادی بخشش ورود پیدا می‌کنم؟آیا آن نظام بخشندگی را حفظ کرده‌ام؟بنده به رهجویان لژیون خودم همیشه می‌گویم اگر در سفر خود آرام آرام نظم را اجرایی می‌کنید مطمئن باشید همین نظم اثرش را در زندگی شخصی شما نشان می‌دهد. ولی اگر در غیر این صورت باشد در زندگی شخصی نیز نمی‌توانی آن نظام و نظم و انضباط را اجرایی کنی. ساعت در کنگره ۶۰ اختراع شد ما در کنگره ۶۰ ترافیک نداریم. به فرض مثال بنده ساعت ۵ در این جایگاه باید به عنوان مشارکت کننده و جلسه گردان حضور پیدا کنم. باید محاسبه کنم چه ساعتی حرکت کنم و چگونه حرکت کنم تا نیم ساعت قبل از شروع جلسه در این نمایندگی حضور پیدا کنم. درمان اعتیاد از حضور قبل از ساعت ۵ در شعبه اتفاق می افتد. اگر من در رفتار و زندگی نظم نداشته باشم طمئناً احترام افراد و جایگاه‌ها را نخواهم داشت. درمان اعتیاد با درمان سیگار کامل می‌شود. ما سلاح کشتار جمعی زیادی داریم. آسیبی که یک همسفر از مصرف  سیگار مسافرش  می‌بیند بیشتر از خود مسافر و مصرف کننده است. سیگار تنها سلاحی است که ماشه آن توسط زمان کشیده می‌شود و خبر نمی‌کند. و در نهایت رهایی به معنای گرفتن گل رهایی نیست. رهایی در واقع خدمت کردن و خدمتگزار بودن و در حد توان خود گذشت و بخشش است و نظام گرفتن از این نظم بزرگ و آموزش‌های کنگره ۶۰ می‌باشد که در نهایت این نظم را در زندگی خود به وجود بیاورم. و تنها چیزی که باعث رها ماندن شخص می‌شود گذشتن از بسیاری از امور ضد ارزشی و بخشش و تغییر در تفکر و تغییر در سبک زندگی است. امیدوارم همیشه در مسیر آموزش باشیم و اثرگذار باشیم بر روی خودمان و همراهانمان و و آیندگان. این دستور جلسات نیاز من است. این رهایی بسیار ارزشمند است پس باید ارزشمند رها بشوی و ارزشمند به آن فکر کنیو ارزشمند به حرمت برسی  و این رهایی را ارزشمند بدانی. به قول جناب آقای زرکش ما همگی  در احترام به احترام آقای مهندس محترم شدیم. شاید خودمان را دست کم می‌گیریم شاید خودمان را ناچیز می‌دانیم. اما بدانید ما انسان‌های بزرگی هستیم که این توفیق حاصل شده است. امیدوارم که همگی ما انسان‌های قدردان و شاکر و شاگرد اولی و  یک کنگره ای خوب برای بیرون از کنگره باشیم. اینجا آموزش می‌گیریم و بیرون آن را اجرایی می‌کنیم. همه ما به کنگره می‌آییم ولی آیا من و شما کنگره‌ای رفتار می‌کنیم ؟کنگره‌ای هستیم؟یا فقط کارت کنگره را دارم. این نگاه اگر تغییر بکند به معنای آن است که این نظام و نظم و احترام در ما به واقعیت پیوسته است. در نهایت از همه شما عزیزان مسافران و همسفران تشکر می‌کنم که به صحبت‌های بنده گوش کردید.

در ادامه اعلام رهایی مسافران :

عکس یادگاری راهنمایان شعبه دهخدا با ایجنت محترم مسافر جعفر

عکاس : مسافر مجتبی لژیون 9

صدا بردار: مسافر مجتبی لژیون 9

مسئول صوتی : مسافر احمد لژیون 8

تایپ،تنظیم،ارسال : مسافر احمد لژیون 2

مرزبان کشیک : مسافر حسن