به نام قدرت مطلق الله
اولین جلسه از دور چهل و سوم کارگاه های آموزشی ویژه مسافران کنگره 60 ، نمایندگی ایمان با استادی راهنما مسافرهادی، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه
" نظم، انضباط و احترام در کنگره 60 " در روز چهارشنبه 16 مهر ماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز در جمع شما حضور دارم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان عزیز بسیار تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند.
در مورد دستور جلسه امروز، که موضوع بسیار جالب و مهمی است، میخواهم نکاتی را بیان کنم. معمولاً زمانی که بهعنوان استاد برای یک دستور جلسه انتخاب میشوم، یا از آن مرحله عبور کردهام یا هنوز با آن درگیرم، و به نظرم هیچ انتخابی در کنگره بیعلت نیست.

چندی پیش در جلسه هماهنگی با آقا امین بودم و ایشان دربارهی «نظم» صحبت کردند. آقا امین فرمودند: «اولین دروازه ورود به تاریکیها، شرک است.» زمانی که انسان دچار شرک میشود، در واقع پای خود را در قلمرو نیروهای منفی گذاشته است. در این حالت، اختیار که باارزشترین دارایی ماست، میان ما و نیروهای منفی تقسیم میشود.
قبل از ورود به کنگره، دقیقاً در چنین وضعیتی بودم. هر تصمیمی میگرفتم، ۹۹ درصد اوقات به نتیجه نمیرسید. بارها تصمیم گرفتم مصرف سیگار یا مقدار کمی الکل را کنار بگذارم، اما موفق نمیشدم. هر بار با روشهای مختلف گفتم: «از امروز دیگر مصرف نمیکنم»، اما نمیشد، چون درون من نیروهای منفی شریک اختیارم بودند.
خدا را شکر میکنم که در کنگره، کلید رهایی به من داده شد تا یاد بگیرم چگونه این شرک را کمکم کمرنگ کنم. آقا امین فرمودند: «برای اینکه از تاریکی بیرون بیایم، باید فرمانبردار باشم، و فرمانبرداری یعنی منظم بودن.»
نظم یعنی بهموقع در جلسات حضور داشتن، منظم در لژیون شرکت کردن، و بهموقع سیدیها را گوش دادن و تحویل دادن. شاید در ابتدا انجام این کارها ساده یا حتی بیاهمیت به نظر برسد، اما همین کارهای کوچک تمرینی برای یادگیری نظم و برنامهریزی است.
.JPG)
به یاد دارم وقتی تازه وارد لژیون شدم و به من گفتند سیدی بنویس، با خودم میگفتم: «نوشتن سیدی چه ربطی به حل مشکلات من دارد؟ آیا با نوشتن، بیماری یا بیخوابیام درمان میشود؟» اما بعد فهمیدم که همین کارهای به ظاهر ساده، تمرینهایی برای ایجاد نظم در افکار و رفتار من هستند.
آقای مهندس دژاکام نیز با نظم و برنامهریزی مواد مصرفی خود را تنظیم کردند و از دل آن نظم، سیستمی به این عظمت به وجود آمد که امروز حتی درمان بیماریهایی مانند سرطان نیز در کنگره انجام میشود. این معجزه، نتیجهی نظم است.
اما حالا که ارزش نظم را میدانم، سؤال این است که چگونه میتوانم آن را در زندگیام اجرا کنم؟ پاسخ در احترام است. احترام به قوانین کنگره، به حرمت جلسات، به سخن ایجنت، به راهنما و به نظم جمعی. هرقدر احترام بیشتر شود، منیت پایین میآید، آموزشپذیری بالا میرود و مشکلات بهتدریج حل میشوند.
.JPG)
یاد گرفتهام که راهحلها همیشه سادهاند. در جزوه آقا امین آمده است:
«کلید مشکلات در کنگره ساده است؛ مانند کاهش وزن که با یک ترازو، دو تخممرغ و کمی سالاد ، کاهش وزن ممکن است، اما دنیا هنوز در آن مانده است!»
واقعاً همینطور است، تنها باید «حرفشنوی» داشته باشیم.
در پایان، میخواهم بگویم که هرکس بهتر از هر کس دیگری خودش را میشناسد. اگر جلوی آینه ظاهر و لباسهایم منظم نیست، اگر نمیتوانم مرتب بنویسم یا بهموقع سر جلسه بیایم، باید بدانم که درونم نیز بینظم است. چون به گفتهی آقای مهندس، جهان بیرون بازتاب جهان درون ماست.
از همهی شما سپاسگزارم که با حوصله به صحبتهایم گوش دادید.
به امید نظمی بیشتر در درون و بیرون خودمان.

تایپ: مسافر حسن
تنظیم و ارسال: مسافر ابولفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
158