English Version
This Site Is Available In English

سه مؤلفه اصلی کنگره؛ نظم انضباط و احترام

سه مؤلفه اصلی کنگره؛ نظم انضباط و احترام

جلسه ششم از دوره سی‌و‌یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیما‌یوشیج بهشهر به استادی اسیستانت همسفر صدیقه، نگهبانی همسفر راحله و دبیری همسفر عاتیکه با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره ۶۰» روز دوشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به ‌کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از این‌که خداوند این توفیق را به من داد که امروز در کنار شما باشم و آموزش ببینم خوشحال هستم و از گروه مرزبانی و ایجنت سپاسگزارم که این جایگاه را در اختیار من قرار داده‌اند که در کنار شما آموزش ببینم و تجربه کسب کنم.

همه ما می‌دانیم کل دنیا در درمان اعتیاد عاجز بودند و هیچ راهی برای درمان اعتیاد کشف نشده بود و راه‌هایی که بود یا بیشتر تخریب ایجاد می‌کرد و ثمره‌ای نداشت؛ تا این‌که در جهان ما دانشمند بزرگی به اسم آقای مهندس دژاکام راه درمان را کشف کرده‌اند که به درمان قطعی اعتیاد رسیده‌اند و همیشه درمان را این طوری تعریف می‌کنند که درمان اعتیاد؛ یعنی این‌که یک مصرف‌کننده در انبار و مزارع خشخاش باشد؛ ولی هیچ وسوسه‌ای نداشته باشند.

آقای مهندس درمان را بر پایه سه ضلع تعریف کرده‌اند: جسم، روان، جهان‌بینی. جسم مربوط به فیزیولوژی، سیستم‌ایکس و مخدرهای طبیعی بدن ما که پروسه درمان آن به مدت ۱۰تا ۱۱ماه با مصرف داروOT و تیپرینگ به کمک راهنمایان لژیون، فرد به تعادل طبیعی می‌رسد و بدن آن‌ها مخدرهای طبیعی تولید می‌کنند و نیازی به مخدر بیرونی نیست.
جهان‌بینی یعنی؛ مجموعه احساسات و ادراک ما نسبت به جهان اطراف ما و نسبت به جهان درون و بیرون. این‌که ما از یک اتفاق یا حادثه چه برداشت بکنیم و ما در کنگره یاد گرفتیم که اگر اتفاقی برای ما افتاد این‌ها لعنت خداوند نیستند؛ بلکه رحمت خداوند هستند و به این اتفاقات با دید مثبت نگاه کنیم و از آن‌ها درس بگیریم. آقای مهندس می‌فرمایند: در جایی که هستیم یا آموزش می‌بینیم یا تقاص پس می‌دهیم.

فردی که جهان‌بینی او به واسطه اعتیاد افیونی شده بود و جهان‌بینی تاریک و سیاه داشته است به واسطه سی‌دی‌ها، وادی‌ها و آموزش‌هایی که در کنگره یاد می‌گیرد جهان‌بینی او تغییر می‌کند و به حال خوبی می‌رسد. روان که با به تعادل رسیدن دو تا ساق مثلث، روان هم به تعادل می‌رسد و وقتی جهان‌بینی او خوب کار کند حتماً خلق‌و‌خوی خوبی خواهد داشت.
بزرگترین درد بشریت که اعتیاد با انواع و اقسام مواد مخدر بود خیلی آسان به درمان رسیدند و به فرد منظم و مرتب تبدیل شدند و هیچ آثاری از اعتیاد در این فرد را مشاهده نخواهیم کرد که همه این‌ها از همان نظم و انضباط و قوانین نشأت گرفته است که آقای مهندس در کنگره۶۰ بنا نهادند.

کنگره۶۰ بر پایه نظم و انضباط بنا شده است که در کتاب ۶۰ درجه می‌خوانیم که آقای مهندس در سال ۷۵ تصمیم گرفتند که مواد خودشان را طبق اصول و قوانین نظم بدهند؛ پس درمان اعتیاد از همان نظم الهام گرفته شده که اتفاق شگرفی برای جهانیان بود. پایه و اساس هستی هم بر مبنای نظم است؛ مثل روز و شب، فصل‌ها چقدر خداوند برنامه‌ریزی دقیقی دارد؛ مثلاً یک درخت چه زمانی میوه بدهد و چه زمانی خشک شود، این‌ها همه بر مبنای نظم و انضباط است که اعتیاد این نظم را از ما گرفته بود؛ مثلاً ساعت خواب ما نامرتب شده بود؛ وقتی به مهمانی می‌خواستیم برویم از همه دیرتر می‌رسیدیم و اگر جایی دعوت می‌شدیم این را به عنوان تفاخر می‌دانستیم که دیرتر از همه برویم؛ اگر زودتر برسیم ‌بی‌کلاس تلقی می‌شدیم، در واقع ضد ارزش جای ارزش را گرفته بود.

ما در کنگره یاد گرفتیم اگر بخواهیم در این سیستم بمانیم و خودمان را بهتر بشناسیم و چیزی که بزرگترها برداشت کرده‌اند را ما برداشت کنیم؛ باید اولین و مهم‌ترین مسئله که نظم و انضباط است را رعایت کنیم؛ یعنی به موقع بیاییم و برویم، زمانی که نگهبان سکوت اعلام کرد اگر بقیه صحبت کنند این نظم و انضباط نیست زمانی که نگهبان قبل از شروع جلسه نشستند و ما باید بیاموزیم که در کارگاه و لژیون روی صندلی بنشینیم و بلند نشویم اگر همه این‌ها را رعایت بکنیم به ارتقا و نتایج خوبی می‌رسیم. کسی که قبلاً اعتیاد داشته الان سردار، دنور و پهلوان شده است و به جاهای خوبی در زندگی شخصی خودش رسیده است؛ پس من هم می‌توانم به این جایگاه برسم البته شرط آن این است که نظم و انضباط در کنگره را رعایت بکنم اگر در کنگره رعایت کنم بیرون از کنگره هم رعایت خواهم کرد؛ چون در کنگره  آموزش گرفته‌ام.

در این چند سالی که در کنگره هستیم آیا دعوا دیده‌ایم؟ نه. ما حتی در پارک‌ها دعوا ندیده‌ایم؛ اگر بیرون از کنگره بود این همه جمعیت امکان دعوا وجود داشت؛ ولی در کنگره ما دعوا نداریم پس این ارزش بالایی دارد. بیرون از این‌جا فکر می‌کنند ما یک عده خانواده مصرف‌کننده دور هم جمع شده‌ایم و گریه‌زاری می‌کنیم؛ ولی خبر ندارند که این‌جا از دانشگاه هم علمی‌تر آموزش می‌دهند.
ما در کنگره یاد گرفته‌ایم به بزرگترها احترام بگذاریم به افرادی که شال دارند یا جایگاه خدمت دارند و به پیشکسوت‌ها احترام بگذاریم زمانی که احترام بگذاریم احترام می‌بینیم کسی که به دیگران احترام می‌گذارد و قوانین را رعایت می‌کند؛ برای جامعه و برای افرادی که با آن‌ها زندگی می‌کنند قابل احترام هستندو این‌ها را هیچ جای دنیا به ما یاد ندادند و همه این‌ها را به واسطه اعتیاد مسافران آموزش گرفتیم.

امروز در یکی از شعبه‌ها یک رهجو که پهلوان بود با هم صحبت می‌کردیم گفتم: تمام این چیزهایی که ما داریم از مسافرها داریم؛ اگر مسافرها نبودند ما این‌جا نبودیم باید قدردان آنها باشیم؛ اگر مسافرها همراهی نکنند هیچ‌کدام از راهنماها نمی‌توانند خدمت بکنند، هیچ‌کدام از خدمت‌گزاران نمی‌توانند به درستی خدمت کنند؛ همسفرها استقامت کردند تا مسافرها به رهایی برسند و الان مسافرها هستند که ما را همراهی می‌کنند تا ما بیاییم آموزش بگیریم و خدمت کنیم. ما در کنگره آموزش می‌گیریم که نظم و انضباط را در زندگی خودمان به کار ببریم و به بچه‌های خودمان آموزش بدهیم؛ بچه‌های کنگره۶۰ با بچه‌های اطراف خیلی متفاوت هستند؛ بچه‌ها یاد گرفته‌اند آشغال نریزند، درست صحبت کنند و از الفاظ بد استفاده نکنند؛ پس قدر این‌جا را بدانیم.
استاد امین و آقای مهندس می‌فرمایند: تا از خودت نگذری به چیزی نمی‌رسی باید این محرومیت‌ها را بگذرانیم تا محرم بشویم.

نظم، انضباط و احترام سه مؤلفه اصلی و اساسی کنگره۶۰ است به طوری که تمام شعبه‌ها از این قوانین و نوشتارها پیروی می‌کند استاد و نگهبان از این نوشتار می‌خوانند و جلسه رأس ساعت شروع و تمام می‌شود و اگر این‌ها نبود ما به حال خوب نمی‌رسیدیم. امیدوارم همه ما قدر این مکان که هستیم را بدانیم و آن‌قدر حال ما خوب باشد که زمان، مال و آموخته‌های خودمان را با عشق ببخشیم که شعاع اضافه کنیم؛ وقتی شعاع اضافه شود حال ما هم خوب می‌شود.

مرزبانان‌ کشیک: همسفر محبوبه و مسافر مجتبی
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر فاطمه
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نیمایوشیج

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .