اولین جلسه از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶٠، ویژه مسافران نمايندگی میلاجرد با استادی مسافر امید ، نگهباني مسافر غلامرضا و دبیری مسافر قیس با دستورجلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» دوشنبه ۱۴ مهر ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان، امید هستم یک مسافر.
از راهنمای خوبم، آقا مهدی، تشکر میکنم و روز معلم را اول به آقای مهندس و کل راهنماهای کنگره ۶۰، همچنین به راهنمای خودم آقا مهدی و راهنماهای شعبه میلاجرد تبریک میگویم.
در مورد دستور جلسه، متد DST نظم و انضباط تأثیر موثری داشته و فرقش با NGOهای دیگر این بود که به آن نظم و انضباط خوبی داده شد. اگر نظم و انضباط نبود، من به رهایی نمیرسیدم و این جایگاه را تجربه نمیکردم.
قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، در زندگیم هیچ نظم و انضباطی نبود؛ نه در زندگی شخصی، نه در کارم، نه در خواب و نه در غذا خوردنم. همه چیز بههمریخته بود و این باعث میشد تعادل درستی نداشته باشم.
وقتی وارد کنگره شدم، تنها چیزی که اول به چشمم خورد ـ منی که کاملاً بههمریخته بودم ـ آن نظم و انضباط و احترامی بود که بین ایجنت، مرزبانها، راهنماها و رهجوها وجود داشت. ما هرچقدر نظم و انضباط داشته باشیم، زندگیمان بهتر پیش میرود و در کار هم موفقتر خواهیم بود.
من وقتی وارد کنگره شدم، هیچ نظمی نداشتم. همه چیز بههمریخته بود، همیشه ناموفق بودم و هیچ وقت پیشرفت نمیکردم. از یک پله به پله دیگر، چه از نظر مالی و چه از نظر اجتماعی، پسرفت میکردم و هیچ وقت بهتر نمیشد.
من تا سن بیستویک سالگی، در عرض سه سال به چیزهایی که میخواستم و مد نظرم بود، رسیدم. در آن سه سال مغازه زدم و به خواستههایم رسیدم. ولی اواخر بیستویک سالگی که وارد اعتیاد شدم، خیلی چیزها را از دست دادم. همه چیز نهتنها بهتر نمیشد، بلکه بدتر هم میشد.
وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم از وقتی که وارد کنگره شدم، همه چیزم خیلی بهتر شده؛ چه از نظر مالی، چه از نظر احترام. الان بین همکارانم احترام دارم، بین همسایهها احترام دارم، و احترامی که به من گذاشته میشود خیلی فرق کرده با زمانی که مواد مصرف میکردم.
اگر نظم داشته باشی و به قولت عمل کنی، صد درصد میتوانی از احترام طرف مقابلت استفاده کنی. ما هرچقدر به طرف مقابلمان احترام بگذاریم، همانقدر هم احترام دریافت میکنیم.
همانطور که آقای مهندس میگوید: «من طرف مقابلم را مجبور میکنم که به من احترام بگذارد»، یعنی با رفتار خودش کاری میکند که طرف مقابل بفهمد باید احترام بگذارد.
آقای مهندسی که چندین سال پیش بهخاطر مواد او را میگیرند و دو سرباز به زور سوار ماشینش میکنند و میبرند، الان چطور شده که کل دنیا به آقای مهندس حسین دژاکام احترام میگذارند؟ پس این تغییر در کنگره است.
الان برای یک سفر اولی، مهمترین چیز درمان خودش است. ما وقتی بیمار میشویم، مثلاً سرماخوردگی ساده، سریع به دکتر مراجعه میکنیم و دارو میخوریم. حالا بیماری اعتیاد که بدترین بیماری دنیاست و کل دنیا با آن درگیر است، چرا برای درمانش وقت نگذاریم؟
یک سفر اولی باید پنج دقیقه قبل از شروع جلسه در شعبه حضور پیدا کند، به موقع دارو بخورد، سیدیها را گوش دهد و بنویسد. اگر این کارها را انجام دهد و به حرفهای راهنمایش گوش کند، به همه خواستههایش و مهمترین خواستهاش که رهایی است، میرسد.

آقا مهدی به من میگفت: «هر چیزی که بخواهی از داخل کنگره رد میشود؛ پول، ماشین، خانه، هرچی بخواهی.» آن موقع درست متوجه نمیشدم، ولی الان به آن رسیدم. شما هم شاید الان متوجه نشوید، ولی بعداً خواهید شد. وقتی در کنگره بمانید، به همه خواستههایتان میرسید.
به خاطر اینکه نزدیک جشن گلریزان هم هستیم، این را هم بگویم: برای منی که در کنگره هستم، یکسری پیشرفتها و باز شدن گرهها با خدمت کردن درست میشود. از خدمتهای کوچک مثل صندلی برداشتن و تی کشیدن شروع میشود و بعضی گرهها هم با وارد شدن به لژیون سردار باز میشوند.
به این حتماً فکر کنید؛ ما باید بخشش را یاد بگیریم. بخشش این نیست که حتماً ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیون بدهیم تا پهلوان شویم؛ هرچقدر در توانت هست ببخشی، کافی است.
ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و عکس: مسافر قیس
تهیه و تنظیم: مسافر علی
(مسافران نمایندگی میلاجرد اراک)
- تعداد بازدید از این مطلب :
193