ششمین جلسه از دورهی اول سری کارگاههای آموزشی کنگره۶۰؛ ویژهی مسافران نمایندگی زنجان؛ با استادی ایجنت مسافر صمد، نگهبانی مرزبان مسافر محمد رضا و دبیری مسافر مجید؛ با دستور جلسهی جشن هفتهی ایجنت و مرزبان؛ در روز سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صمد هستم یک مسافر؛ این هفتهی عزیز را خدمت جناب مهندس و خانوادهی محترم ایشان و راهنمای عزیزم آقا سینا که همواره مشوق من بودند که در کنگره خدمتگزار باشم، تبریک عرض میکنم و از راهنمای بزرگوار عباس آقا و سایر عزیزان که این جشن را تدارک دیدند، صمیمانه تشکر میکنم.
همانطور که میدانیم، فرد مصرفکننده صفت طلبکارانهای دارد و این صفت سبب میشود که به درمان و رهایی نرسد، مگر اینکه قدردانی از دیگران را بیاموزد؛ هدف جناب مهندس از قرار دادن این دستور جلسه این است که قدردانی را به ما بیاموزند.
شخصی که قدردانی را یاد میگیرد، دیگر نمیتواند طلبکار باشد و این امر سبب میشود که در او حس پذیرش به وجود بیاید؛ پذیرش اولین گام برای تغییر است و ما در کنگره آموزش میبینیم که تغییر کنیم؛ در انتها مجدد این هفته را خدمت مرزبانان عزیز تبریک عرض میکنم. از این که به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
خلاصه سخنان مرزبان مسافر محمد حسین:
سلام دوستان محمد حسین هستم یک مسافر؛ در ابتدا این هفتهی عزیز را به آقا صمد ایجنت محترم و مرزبانان تبریک میگویم، تبریک دوم را به مرزبانان پارک میگویم و تبریک بعدی هم به ایجنتهای دورهی قبل میگویم که در شکلگیری و تاسیس این نمایندگی نقش مهمی داشتند؛ این جشن عزیز برای ما مرزبانان روز خاصی شده است، زیرا مصادف شده است با سالروز دهمین سال رهایی ایجنت محترم آقا صمد که من صمیمانه به ایشان تبریک عرض میکنم.
من خیلی خوشحال هستم و افتخار میکنم که مرزبان شدم و این را مدیون آموزشهایی هستم که از راهنمای سفر اولم آقا اسماعیل، راهنمای ویلیام وایت آقا سینا و از آقا صمد عزیز آموختهام.
در مورد مرزبانی جملهی معروفی است که مرزبانی همانند راه رفتن با پای برهنه بر روی گداختههای آتش است؛ من خیلی به این جمله فکر میکردم و نگرانم میکرد و با خود میگفتم که: مرزبان شدن خیلی سخت است، به نظر من این آتش به منزلهی ناری است که به نور تبدیل میشود و به واسطهی آن گرههای درونی ما برطرف میشود و مرزبانی برای من مانند آتشی است که برای حضرت ابراهیم گلستان گردید.
کسی که مرزبان میشود، تحت آموزش و تزکیه و پالایش قرار میگیرد، من به عزیزانی که خواستهی مرزبانی دارند میگویم که: جایگاه مرزبانی، جایگاه بسیار لذتبخشی است و امیدوارم کسانی که این خواسته را دارند، این جایگاه لذتبخش را تجربه کنند. از این که به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
خلاصه سخنان مرزبان مسافر رضا:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ خیلی خوشحالم که در حضور شما عزیزان هستم؛ هفتهی ایجنت و مرزبان را به همگی مرزبانان و ایجنتهای دورهی قبلی و ایجنت و مرزبانان پارک ملت تبریک عرض میکنم و همچنین خدمت ایجنت محترم و مرزبانان عزیز صمیمانه این هفته را تبریک میگویم و امیدوارم که در این جایگاه عاشقانه بتوانم خدمت نمایم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
خلاصه سخنان مرزبان مسافر محمد رضا:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر؛ شاکر خداوند هستم که این توفیق را داده است که در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم.
کنگره۶۰ مانند گردباد سبز است، کسانی که با این گردباد هماهنگ باشند، میتوانند صعود کنند و به آسمان برسند، ولی کسانی که هماهنگ نباشند پرت میشوند و سقوط میکنند؛ هماهنگی با کنگره یعنی رعایت حرمتها و قوانین کنگره۶۰.
مرزبانان کنگره، حافظین حرمتها و قوانین هستند، در سیدی هرس استاد امین میفرمایند که: هم باید محبت باشد و هم باید قوانین اجرا شود، هماهنگی ایجاد کردن بین محبت و قوانین، کاری است که مرزبانها تلاش میکنند که انجام بدهند، انتظاری که ما داریم این است که به لژیون مرزبانی نمایندگی اعتماد شود.
من از زاویهی دید خودم راجع به خدمت میخواهم صحبت کنم، روزی که وارد کنگره شدم، فکر میکردم برای راحت راه رفتن، باید دنیا را فرش کنم و همه چیز طبق میل من باشد، ولی در کنگره با آموزشهای راهنمایم یاد گرفتم که اشتباه فکر میکردم و این من هستم که باید کفش بپوشم و بایستی من، زاویهی دید، افکار و ذهنیت خود را تغییر دهم؛ مهمترین قابلیت یک انسان این است که توجهاش دست خودش باشد، یعنی من مهمترین قابلیتی که میتوانم به خودم اضافه کنم این است که توجهم تحت کنترل خودم باشد و از چیزهایی که انرژی مرا میگیرد، پرهیز کنم و صرف چیزهایی کنم که حس و انرژی خوبی از آنها میگیرم.
خدمت کردن، باعث میشود خودم، زاویهی دید و افکارم تغییر کند و توجهام سمت چیزهایی برود که برایم مفید بوده و انرژی میدهد؛ خدمت کردن به من کمک میکند تا ناخالصیها و آلودگیهایم را ببینم و آنها را اصلاح و کمرنگ کنم.
از خدا میخواهم کسانی که در هر جایگاهی، خواستهی خدمت دارند، بتوانند به آن جایگاه برسند و آموزش بگیرند.
شاکر خداوند هستم و در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان و به ایجنتها و همهی مرزبان های سراسر کشور و به خصوص به مرزبانان و ایجنت نمایندگی خودمان و مرزبانان محترم پارک تبریک میگویم، تشکر میکنم از راهنمایم آقا سینا، اکنون اگر از بند تاریکی و اعتیاد رها شدم همه و همه را مدیون محبت و آموزشهای آقا سینا هستم.
خلاصه سخنان مرزبان مسافر حسن:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز توانستهام در این جایگاه باشم و در این برهه از زمان خدمت کنم، مدیون آقای مهندس و کنگره 60 هستم؛ در جایگاه مرزبانی خدمت کردن واقعا برایم لذت بخش است و این را مدیون آقا ابراهیم راهنمای عزیزم هستم و از ایشان سپاسگزارم که من را با آموزشهای کنگره همسو کردند.
جایگاه مرزبانی چیز عجیب و غریبی نیست و سختیها و لذتهای مختص به خود را دارد، اما شرط هم دارد، به فرمودهی آقای حکیمی دیدهبان محترم، نباید بعد از رهایی فکر کنیم که درب فقس باز شده و همه چیز تمام شده است، باید در کنگره بمانیم و خدمت کنیم تا ظرفیت خود را بالا برده و به قوهی تشخیص برسیم.
در جایگاه مرزبانی همانطور که حافظ حرمتها و قوانین کنگره هستم، به همان مقدار در حال یادگیری و آموزش هستم؛ برای همهی دوستان این جایگاه را خواستارم، این هفتهی عزیز را به آقای مهندس و خانوادهی محترم ایشان، همچنین به ایجنت محترم آقا صمد و مرزبانان نمایندگی تبریک میگویم.
خلاصه سخنان مرزبان مسافر شهرام:
سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر؛ خداوند را بابت تمامی نعمتهایی که به من عطا فرموده و من قادر به دیدن آنها هستم و نعماتی که به من داده شده و من قادر به دیدن آنها نیستم، شاکر و سپاسگزارم.
زمانی که آقای مهندس کنگره را بنا کردند، من کودکی بیش نبودم و در ذهن من واژهی اعتیاد معنایی نداشت، آقای مهندس و احساس مسئولیت ایشان در قبال انسانها برای من الهامبخش است و امیدوارم که من هم امروز بتوانم نقش خیلی کوچکی در این سیستم عظیم داشته باشم.
وقتی یک نفر به رهایی میرسد، من تنها یک فرد را نمیبینم، بلکه یک پدر، یک مادر و یک خانواده را میبینم که لبخند بر لب دارند و این باعث خوشحالی من میشود.
هفته، هفتهی قدردانی است، من هم بر حسب وظیفه به آقای مهندس، خانوادهی محترم ایشان و به آقا صمد و مرزبانان نمایندگی تبریک میگویم و قدردان زحمات این عزیزان هستم، همچنین از آقا سینای عزیز سپاسگزارم که بودنشان برای من یک نعمت است و از آقا صابر عزیز صمیمانه متشکرم که اگر اکنون در این جایگاه هستم، مدیون زحمات و آموزشهای ایشان هستم؛ همچنین سالروز دهمین سال رهایی ایجنت محترم آقا صمد را صمیمانه به ایشان تبریک عرض میکنم.
من در زمان تخریب، هیچ یک از کارهای روزمرهی خود را نمی توانستم انجام بدهم، اما امروز به برکت جایگاه مرزبانی تمام مسئولیتهای خود را سعی میکنم که به درستی انجام دهم و بهترین مزیت مرزبانی برای من این است که مرزبانی بهترین بستری است که من میتوانم در آن تعادل را در زندگی خود کاربردی کنم و بین مسئولیتهای فردی، خانوادگی، کاری و کنگره تعادل ایجاد کنم. از این که به صحبتهای من توجه کردید متشکرم.
گزارش تصویری از برگزاری جشن هفتهی ایجنت و مرزبان:
.jpg)

.jpg)
.jpg)
.jpg)

.jpg)
.jpg)



.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
خدمتگزاران سایت نمایندگی زنجان:
تایپ: مسافر سعید از لژیون دوم، مسافر مجید از لژیون سوم و مسافر علیرضا از لژیون چهارم
عکس: راهنمایان تازهواردین مسافر یحیی، مسافر مهرداد و مسافر مرتضی
ارسال: مرزبان خبری مسافر شهرام
- تعداد بازدید از این مطلب :
470