گاهی در مسیرِ زندگی با انسانهایی روبهرو میشویم که خودشان را فراموش کردهاند تا ما خود را به یاد آوریم. کسانی که از آسایش و لحظههای شیرینِ زندگیشان گذشتهاند تا ما طعمِ آرامش را بچشیم.
ایجنتِ عزیز و مرزبانانِ مهربان، شما همان کسانی هستید که بیهیچ ادعایی، ستونهای محکمِ این خانهاید، خانهای که در آن، دلهای زخمی آرام میگیرد، اشکها معنا مییابند و امید دوباره زنده میشود. شاید ما تنها لبخندهای شما را دیده باشیم؛ اما حقیقت این است که پشتِ آن لبخندها، چه شبهای بیخوابی، چه خستگیهای پنهان و چه اشکهای ناگفتهای نهفته است. شاید هیچوقت نفهمیم چند بار دلِ خود را شکستهاید تا دلهای ما التیام یابد، چند بار از خواستههای خود گذشتید تا ما به خواستههایمان برسیم. شما آینهای هستید از عشق و ایثار. فرشتگانی هستید بیبال، که بیصدا؛ اما پررنگ، بالهای امید را بر جانِ ما گستردهاید. اگر امروز چراغِ کنگره روشن است، اگر این مسیر همچنان پابرجاست، اگر ما هنوز میتوانیم دست در دستِ هم بگذاریم و از تاریکی عبور کنیم، همه و همه از وجودِ پربرکتِ شماست.
ایجنتِ مهربان و مرزبانانِ دلسوز، دستهای شما همیشه خسته بود؛ اما دلهایتان خستگیناپذیر. شانههای شما همیشه سنگین بود؛ اما نگاهتان سرشار از آرامش و این حقیقتی است که هیچ واژهای قادر به بیانِ تمامِ عظمتِ آن نیست. ما در برابرِ عظمتِ خدمتهای شما تنها میتوانیم سرِ تعظیم فرود آوریم و با دلهای خالص، برایتان دعا کنیم: که همانگونه که آرامش را در وجودِ ما جاری ساختید، خداوند آرامشی بیپایان در زندگیتان عطا کند؛ همانطور که چراغِ دلهای ما را روشن کردید، نورِ وجودتان هرگز خاموش نگردد. شما نهتنها خدمتگزارانِ کنگره، بلکه چراغهای جاودانِ انسانیت هستید و ما تا همیشه، با اشکِ شکرگزاری و با دعای صمیمانه، قدردانِ حضورتان خواهیم بود.
نویسنده: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر انسیه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر انسیه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر شهرزاد رهجوی راهنما همسفر انسیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
269