دومین جلسه از دور سوم جشن هفتهی ایجنت و مرزبان به نمایندگی اردبیل به استادی ایجنت محترم آقا طیب به نگهبانی مرزبان محترم آقا یاشار و دبیری مرزبان محترم آقا حبیب با دستور جلسه"هفتهی ایجنت و مرزبان"روز سهشنبه 25 شهریور ماه 1404 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
امروز جشن ایجنت و مرزبانه حالا همانطور که همتون میدانید ما چهار جشن داریم من این هفته را خدمت جناب آقای مهندس،همه ایجنتها و مرزبانان عزیز که بیمنت در حال خدمت هستند و شما اعضای نمایندگی اردبیل تبریک عرض میکنم.ابتدا میخوام تعریف کنم از کجا به کجا رسیدیم و چقدر باید قدر کنگره را دانست امروز راهنمای عزیز آقا حجت اینجا تشریف دارند که جایگاه ویژهای برای ما دارند. چندین سال قبل خانواده اعتقادی به کنگره نداشت شما که اینجا نشستید یا همسفر دارید یا خانواده شما میدانند در کنگره درمان وجود دارد،قبلا سفر با تریاک انجام میگرفت که واقعا سخت بود حالا آقا حجت رفتند درمان شدند با کلی سختی راهنما شدند و 5 سال در تبریز راهنما بودند بعد پیام کنگره را به بنده دادند بعد راهنماهای محترم آقا بهزاد و آقا یعقوب آمدند وقتی دوره راهنمایی آقا حجت تموم شد و بعد از کلی تلاش و سختی به ما اجازه دادند در پارک شورابیل جلساتمان را شروع کنیم بعد اومدیم کشاورزی و بعد در این مکانی که هستیم ،تاسیس یک نمایندگی به این راحتی نیست کلی سختی دارد قبلا سخت بود و الان سختتر شده است و به راحتی اجازه نمیدهند یک زمانی جناب مهندس را گرفتند گفتند راهنمای شما تریاک پخش میکنند ولی امروز جناب مهندس مقالههایشان در امریکا منتشر میشود و همه ما مدیون آقای مهندس و کنگره 60 هستیم اینها را گفتم تا بدانید از کجا به کجا رسیدیم.امروز من اینجا نشستم با حال خوش مسوولیت یک شعبه به من سپرده شده است مسوولیت خانواده خود را دارم حال خوبی دارم و زندگی خوبی دارم اما موقعی که شیشه مصرف میکردم یک هفته نمیخوابیدم و توهمها و سختیهای مصرف شیشه و سایر مواد مخدر که مهگی با آن آشنا هستید.
بحث اصلی بحث سپاسگزاریه جناب مهندس میفرمایند در کلاس هستی شاگرد اولها اونهایی هستند که سپاسگزارند،آیا من سپاسگزارم؟سپاسگزار خانوادهام هستم که چندین سال مواد مصرف کردم ولی من رو ول نکردند و همسفر شما کنار شماست و ما باید سپاسگزار باشیم چه از کنگره و چه از خانواده

در مورد بحث ایجنتی و مرزبانی ما پلیس نداریم نیرو از دولت نمیگیریم از ارگانی پولی دریافت نمیکنیم و روی پای خود ایستادهایم و یک زمانی جلسات ما در پارک بود و الان در بهترین جای شهر و در حال آموزش گرفتن قبلا کنگره یه این صورت نبود شعبات کم تعداد بودند و دیدهبانها را مسوول میکردند بعد مرزبانی اومد؛مرزبانان کسانی هستند که بعد رها شدند با شرایطی که داشته باشند انتخاب میشوند.در بخش مسافران باید 5 نفر مرزبان و یک ایجنت باشد و در بخش همسفران دو مرزبان خانم و یک ایجنت خانم و شعبه ما چون تعداد کم بود انتخابات برگزار نشده و نفرات انتصابی بودهاند و انشالله روزی با انتخابات نفرات انتخاب بشوند.مرزبان کسی است که مصرفکننده مواد بوده وارد سفر دوم شده برای حال خوب خودش و ادامه مراحل درمان خودش یک جایگاه خدمتی رو میگیره و خدمت میکنه و پولی هم دربافت نمیکنه و اتفاقا پول هم پرداخت میکند. مرزبانها ساعت یک و نیم شعبه را باز میکنند و ساعت هشت شعبه را میبندند،هر مرزبان مسوولیت خاص خودش را دارد یک نفر مرزبان انضباطی ،مرزبان تازهواردین،مرزبان خدمت و ....و هر مرزبان وظیفه خود را انجام میدهد.

امروز اینجا جمع شدیم تشکر کنیم از همدیگر شما هستید که ما هستیم و تکامل در جمع اتفاق میافتد بنده چیزی به دست آوردم در کنگره که ول نمیکنم و من برای کنگره کاری نکردم؛کنگره ساختاری داره که ریشهاش جناب مهندسه علمش،محبتش،ما همه چیز را مدیون آقای مهندس هستیم .اینجا یک چیزی حکم میکند محبت و قوانین همه چیز با محبت حل میشود کسی نمیتونه اگر سفر درست کنه اگر محبت داشته باشه میتونه محبت به خودش،محبت به انسانیت؛محبت به اینکه من درمان شم و دست کسی را بگیرم من اطمینان دارم روزی شعبه ما قویتر خواهد شد اما باید دست به دست هم بدهیم در کنار هم با احترام به قوانین و محبت در کنار هم حرکت کنیم اعتیاد سختی زیادی داره اگر یک نفر احیا بشود مانند اینکه کل نفسها احیا شده است و در آخر تجربه خودم رو میگم اگر همسفر دراید حتما بیارین به کنگره که همسفر بال پرواز مسافر است.




.jpg)
تهیه و ارسال گزارش: مسافر حامد (لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
73