اولین جلسه از دوره اول جشن هفته ایجنت و مرزبان همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسلامشهر تهران به استادی ایجنت همسفر سمیه، نگهبانی مرزبان همسفر لیلا و دبیری مرزبان همسفر زهرا با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز سهشنبه ۲۵شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شکر میکنم بعد از مدت طولانی توفیق به من حاصل شد و روزی من شد که در این جایگاه باشم خدمت کنم و از حضور همه شما عزیزان انرژی بگیرم. من هم این هفته را خدمت تمام ایجنتها و مرزبانهای کلیه شعب به ویژه همسفران شعبه اسلامشهر تبریک میگویم. انشاءالله که نور این خدمت در زندگی آنان جاری و ساری باشد. همینطور که میدانید کسانی که در کنگره خدمت میکنند، از اول حال آنها خوب نبوده و از همان ابتدا شال نداشتند همه ما یک انسان حال خراب بودیم که به کنگره آمديم. کنگره مانند یک کارخانه انسان سازی است که از یک انسانی که حال خراب بوده در مسیر قرار میگیرد آموزش دریافت میکند و خدمتگزار کنگره میشود. ایجنت، مرزبان، راهنما و دیدهبان میشود. همه اینها بهخاطر آموزشهایی است که جناب آقای مهندس طراحی کردند و بعد این حاصل ما شد و استفاده میکنیم.
مرزبانی به نوبه خود خدمتی بسیار سخت است؛ یعنی وقتی که یک نفر میآید در جایگاه مرزبانی قرار میگیرد مانند یک مدیر مدرسه است و این مدیر باید آنقدر از خود اقتدار داشته باشد که همه گوش به فرمان باشند؛ یعنی چه؟ یعنی اینکه مدیریت و اداره یک شعبه بر عهده مرزبانها است و مرزبانها قدرت اجرایی دارند و تمام افرادی که در کنگره میباشند، هم از کسانی که شال دارند و کسانی هم که شال ندارند؛ باید مطیع و فرمانبردار جایگاه مرزبانی باشند. من یاد دارم، خود من که رهجو بودم خدا شاهد است آنقدر که از مرزبان حساب میبردیم از راهنما نمیبردیم؛ یعنی آنقدر مرزبانی جایگاه ایشان محترم بود. آقای مهندس گفتهاند: «مرزبان کسی است که با پای برهنه روی گداخته آتش راه میرود.» میآیید و روی این صندلیها مینشینید، آرامش دارید و آموزش میبینید. پشت قضیه خیلی خدمات است، این دو عزیز واقعاً پتانسیل خیلی زیادی دارند. من بعضی مواقع میبینم که خانم لیلا و خانم زهرا اصلاً روی پاهایشان نمیتوانند بایستند مسئولیت ایشان سخت است.
چگونه زباناً تشکر و شکرگزاری میکنید؛ باید عملی هم ما شکرگزاری کنیم و از اینجا از عزیزان تشکر کنیم و قضاوت نکنیم. اگر یک زمانی مرزبان میگوید؛ مثلاً خانم فلانی این کار را انجام دهد از خودش در نیاورده که این حرف را به من بزند، حالا یا من گفتم یا به من هم از بالا گفتند.از خودمان حرف در نمیآوريم؛ باید همه ما فرمانبردار باشیم. همانطور که یک رهجو باید فرمانبردار راهنما باشد و یک راهنما باید فرمانبردار ایجنت باشد؛ چون ایجنت رفیق شعبه است مدیریت و هدایت میکند ایجنت راهنمای مرزبانها است. همانطور که یک رهجو در لژیون به راهنما چشم میگوید، به همین صورت تمام جایگاهها؛ باید این چشم را نسبت به مرزبانی داشته باشند. همه ما باید از مرزبانها، راهنمایان و از کسانی که در جایگاه خدمتی میباشند تشکر و قدردانی کنیم.
یک انسان متدین بود که در کوه تنهایی با خدا نجوا میکرد میگفت: خدایا من انسان خیلی خوبی میباشم، غیبت نمیکنم، قضاوت نمیکنم و ... علیهالسلام هستم. وقتی در جامعه قرار میگیرد یک استاد برای خود انتخاب میکند و طی مراحل عملکرد او عوض میشود و شروع به قضاوت کردن انسانها میکند یعنی چه؟ یعنی وقتی ما در یک جایگاهی قرار میگیریم و شروع به قضاوت کردن میکنیم. یک مرزبان میآید میگوید که خانم ایکس فلان کار را انجام بدهید، نباید ناراحت شود که چرا مرزبان به من این حرف را زد. مرزبان قدرت اجرایی این شعبه است، ایجنت هم در عملکرد راهنماها نظارت دارد.
و این دو نفر این دو تا عزیز که دارند صادقانه خدمت میکنند. این دو تا عزیز چهار ماه بیشتر از خدمتشان نمانده است خدا قوت به این عزیزان میگویم. قبلاً خود خانم آنی کماندار یا چهارده تا دیدهبان میآمدند در شعب رسیدگی میکردند و ماهی یکبار هم مرزبان میرفت گزارش و عملکرد لژیون را به آنها میداد؛ ولی الان طی یک سری برنامهریزیها که عوض شده، ایجنت میآید رابط میشود. همه با هم دستبهدست هم میدهيم تا بتوانیم یک شعبه خوب، با عشق و حس خوب انشاءالله داشته باشیم.
رهایی سی سیدی و سفر تغذیه سالم همسفر مینا

برگزاری جشن مرزبانان و ایجنت




مرزبانان کشیک: همسفر لیلا، مسافر احمد
عکاس: همسفر زهرا
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
144