تعادل یعنی هم پیوند محبت در شما قوی باشد و هم قوانین و اصول را بتوانید به خوبی اجرا کنید و تعادل بین این دو به دانش خوب و تزکیه و پالایش مداوم نیاز دارد و این حاصل نمیشود مگر اینکه انسان آن ظرفیت لازم را در خود بوجود بیاورد. انسانهایی که میتوانند بین محبت و اجرای قوانین تعادل بوجود بیاورند انسانهایی هستند که هم خیلی مهربان و خوشخلق و هم خیلی جدی و سختکوش هستند. خیلی وقتها انسانها مفاهیم را تنها در ذهن و عقل خود آموختهاند؛ ولی هنوز در دل آنها راه باز نکرده است. اگر بخواهیم تعریفی از انسان خوب و بد بیاوریم این است که انسانهای دانا و خوب همیشه این احتمال را میدهند که بلد نیستند و اشتباه میکنند و عذرخواهی کردن برای آنها خیلی راحت است؛ وقتی اشتباهی از آنها سر میزند، عذرخواهی میکنند و وقتی خرابکاری میکنند، درستش میکنند؛ ولی انسانهای بد همیشه فکر میکنند خیلی خوب هستند و همه چیز را میدانند.
آنجایی که قدرت به انسانها داده میشود و خرابکاری میشود به این دلیل است که فقط توان انجام کار وجود دارد و توان انجام ندادن کار شکل نگرفته است. جایی که فرد میتواند ضربهای به یک نفر وارد کند، وارد نمیکند، آن وقت تعادل شکل میگیرد و آموختن این مطلب و رسیدن به آن تلاش و زحمت زیادی نیاز دارد. در جهانبینی مبحثی به نام پیوندهای نامیمون داریم یعنی تاریکی یا نیروی منفی به تنهایی نمیتواند رشد کند و باید خودش را به انسان پیوند بزند و برای این کار به انسان ضربه روحی و عاطفی وارد میکند این ضربه باعث پیوند انسان با نیروی منفی میشود برای این که نیروی منفی رشد کند و به خواسته نهایی خودش برسد بایستی انرژی جذب کند.
اگر فرد آسیب دیده به دیگران آسیب بزند و این روند ادامه پیدا کند، باعث میشود نیروی منفی انرژی بگیرد و رشد کند؛ اما اگر دانش آن قضیه را داشته باشیم میتوانیم آن زخم را خوب کنیم و دوباره برگردیم به نقطه قبل از زخم و قویتر از قبل شویم به شرط اینکه فرآیند انرژی که از ما به نیروی منفی منتقل میشود را بتوانیم متوقف کنیم. مکانیزم احساس گناه، مکانیزم هشدار دهنده است و برای این است که به اشتباه خود پیببریم و آن را اصلاح کنیم، اگر تکرار شود دیگر جنبه بیداری ندارد و ما را به هم میریزد؛ چون از ما انرژی میگیرد. نقشه کیهان و آفرینش موجودات زنده همه بر اساس مدل درخت است و هر جا که بخواهد حیات و زندگی شکل بگیرد؛ باید از این درخت الگوبرداری شود.
اگر درختی متعادل و متقارن باشد میوه خوبی میدهد برای تعادل درخت یکی از کارهایی که باید انجام داد هرس کردن درخت است؛ زیرا هرس کردن باعث میشود که درخت بیشترین نور خورشید را دریافت کند؛ چون اگر نور نباشد میوهای در کار نیست. دومین کاری که باید انجام داد آب دادن سر وقت و به اندازه به درخت است. نمودار درخت مهم است شاخهها خواستههای انسان هستند که در هر جهتی میروند، خواستههای نامعقول را باید هرس کرد تا نور که در انسان همان علم است بیشتر جذب شود. توجه و محبت هم مثل آبی است که به درخت داده میشود؛ باید به اندازه و به موقع باشد خواستهها باید متعادل باشند.
انسان، انسان چند بعدی باشد یعنی در همه جهات باید رشد کند. ریشهها باید بگردند و آب را پیدا کنند. انسان با اصل و نصب یا انسان با ریشه انسانی است که زحمت کشیده و در سختیها کار کرده بزرگ شده و در نتیجه در برابر طوفانها از جایش تکان نمیخورد؛ چون ریشهای قوی دارد. پس اگر ما درخت خودمان را خوب پرورش نداده باشیم میتوانیم آن درخت را ظرف چند سال با متد DST کنگره هرس کنیم و ریشههای آن را اصلاح نماییم و نباید ناامید شویم. ما میتوانیم فرزندانمان را هم اصلاح کنیم، ممکن است زمان ببرد؛ ولی در نهایت به نقطهای خواهیم رسید که میتوانیم از کمترین امکانات بیشترین محصول را تولید کنیم و هر چقدر بتوانیم به مدل درخت نزدیکتر شویم در تعادل بهتری قرار داریم.
منبع: سیدی«هرس»
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
25