English Version
This Site Is Available In English

مرزبانان باید مهر مادری و جذبه پدری داشته باشند.

مرزبانان باید مهر مادری و جذبه پدری داشته باشند.

همسفر نرگس به همراه مسافر خود با آنتی‌ایکس مصرفی تریاک، شیره و قرص‌های اعصاب و روان وارد کنگره شدند، ۱۴ ماه سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر مجید و راهنمایی راهنما همسفر زهره به روش DST با داروی OT اکنون ۹ سال و ۱۰ ماه است که با دستان پر مهر آقای‌مهندس آزاد و رها هستند.

همسفر سهیلا به همراه مسافر خود با آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند، ۱۰ ماه سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر علی و راهنمایی راهنما همسفر نسیم به روش DST با داروی OT ، اکنون ده سال است که با دستان پر مهر آقای‌مهندس آزاد و رها هستند.

ه‍مسفر مهدیه به همراه مسافر خود با آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند ۱۰ ماه و ۲۰ روز سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر مجتبی و راهنمایی راهنما همسفر زیبا به روش DST با داروی OT، اکنون شش سال و ده ماه است که با دستان پر مهر آقای‌مهندس آزاد و رها هستند.

همسفر رضوان به همراه مسافر خود با آنتی‌ایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند، ۱۱ ماه و ۱۷ روز سفر کردند به راهنمایی راهنما مسافر مهدی و راهنمایی راهنما همسفر سپیده به روش DST با داروی OT، اکنون دو سال و دو ماه است که با دستان پر مهر آقای‌مهندس آزاد و رها هستند.

اینک در باب دستور‌جلسه « هفته ایجنت و مرزبان » با ایجنت محترم همسفر نرگس و مرزبانان گرامی همسفران « سهیلا، مهدیه و رضوان » مصاحبه‌ای ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه می‌نمائیم.

ایجنت همسفر نرگس:

جایگاه‌های کنگره‌۶۰ صرفاً با آموزش و تلاش به دست می‌آید، با توجه به جایگاهی که در آن قرار گرفته‌اید بفرمایید؛ چگونه می‌توانید آموخته‌های خود را در مورد علم کنگره‌۶۰ در اختیار دیگران قرار دهید؟

آقای امین در سخنان خود بیان کردند؛ برای انتقال یک حس یا دانش، اولین موضوع، واقعی و حقیقی بودن آن است زمانی‌که دانش و حس واقعی و حقیقی باشد قطعاً ادامه‌دار خواهد بود در پاسخ به این سؤال، به سی‌دی موج و ذره از استاد امین استناد می‌کنم، جایی که ایشان توضیح می‌دهند؛ دریافت و انتقال حس به دو صورت موجی و ذره‌ای امکان‌پذیر است موجی مربوط به کلام، اعمال و رفتار من است به این‌ صورت‌که از طریق گفتار، رفتار و عمل‌ بتوانم این علم را به افرادی که نیازمند آن هستند انتقال بدهم، از طریق ذره‌ای به حس من ارتباط دارد هر اندازه حس من پالایش شده و خالص باشد توانایی بیشتری برای انتقال این علم به دیگران و کمک به حل مشکلات آن‌ها خواهم داشت، میزان خواسته و نیت من برای شخصی که می‌خواهد از علم کنگره بهره ببرد به خاصیت موجی ارتباط دارد که چگونه این حس را بیان کنم من همیشه در جلسات تأکید می‌کنم رفتار من کوبنده‌تر از کلام من و حس من کوبنده‌تر از رفتار من است.

مهم‌ترین سد و مانعی که در طول خدمت، سر راه شما بوده و توانسته‌اید از آن عبور کنید چه بوده است؟

آقای مهندس و استاد امین همواره تأکید دارند هر ساختاری چه منفی و چه مثبت یک تعداد نیرو دارند و هیچ کدام نمی‌خواهند نیروهای خود را از دست بدهند به همین دلیل زمانی‌که در ساختاری قرار می‌گیریم که موجب رشد و افزایش علم و آگاهی ما می‌شود قطعاً نیروهای منفی همیشه در کنار ما حضور دارند و نمی‌خواهند اجازه دهند که ما به علم و آگاهی برسیم، بنابراین موانعی را در مسیر ما قرار می‌دهند، همسفر زهره بارها در لژیون بیان نمودند؛ زمانی که در سفر اول هستیم شیطان در ابتدا دخالتی ندارد؛ زیرا تصور می‌کند فرد پس از مدتی ادامه نمی‌دهد و مسیر را رها خواهد کرد، ابتدا نوه‌ و نتیجه‌های خود را سد می‌کند تا مانع از دریافت آموزش و رسیدن به حال خوش بشوند؛ اما در ادامه که فرد ماندگار می‌شود و در مسیر باقی می‌ماند خود شیطان وارد عمل شده و از موانع بزرگتری استفاده می‌کند، برای من نیز این چنین بود به هر شکل ممکن تلاش می‌شد تا از حضورم در کنگره۶۰ جلوگیری شود؛ اما همیشه با خود می‌گفتم باید از این موانع عبور کنم، برای نمونه روزی در مسیر حرکت به سمت شعبه دچار سانحه رانندگی شدم و خودروی من به طرز فجیحی آسیب دید با این حال چون می‌دانستم این حادثه مانعی برای حضورم در شعبه است به هر نحوی بود خود را به شعبه رساندم و آموزش‌های لازم را دریافت نمودم همیشه و هر لحظه با خود می‌گفتم باید بروی و ببینی به واسطه اعضا چه چیزی را می‌توانی بیاموزی، چراکه تعداد اعضای شعبه سلمان‌فارسی بسیار بالا است و هر کدام از این افراد برای من آموزشی را به همراه دارند راهنمایان، تازه‌واردین، راهنمای تازه‌واردین، مرزبانان و سایر اعضا هر یک درسی برای آموختن دارند نباید اجازه دهیم چیزی مانع آموزش و رشد ما بشود، زمانی‌که انسان خواسته‌ مهمی داشته باشد می‌تواند در برابر همه موانع که در مسیر او قرار می‌گیرد ایستادگی کند و به آن خواسته دست یابد، بسیاری از مواقع از خواسته معقول خود گذشتم تا بتوانم در کنگره حضور داشته باشم و خدمتگزار اعضا باشم چراکه خداوند توفیق خدمت و آموزش را به هر شخصی نمی‌دهد اکنون که خداوند این توفیق را شامل حال من نمود باید بتوانم در حفظ و نگهداری آن کوشا باشم چراکه که رسیدن به قله مهم است؛ اما حفظ و نگهداری و استقامت در این مسیر بسیار مهم‌تر از آن است، این‌ موضوعات را به واسطه آموزش‌‌های کنگره۶۰ دریافت کردیم و به خوبی تشخیص می‌دهیم این موانع سدهایی هستند که مانع آموزش و رشد ما می‌شود، هر چه انسان‌ها در مراتب و جایگاه‌های مختلف قرار می‌گیرند قطعاً موانع و سدها نیز بزرگتر می‌شوند امیدوارم بیدار و هوشیار باشیم و موانع را ببینیم چراکه همان نیروهای باز‌دارنده هستند که نمی‌خواهند ما به رشد تکامل برسیم.

مرزبان همسفر سهیلا:

با توجه به خدمت راهنمایی قبل از رسیدن به خدمت مرزبانی و درک این دو جایگاه مهم توسط شما در کنگره‌۶۰، لطفاً بفرمائید؛ خدمت‌ها چه تفاوت‌هایی دارند و چه دست آوردهای تازه‌ای نسبت به گذشته برای شما به ارمغان آورده است؟

در مورد تفاوت‌ در خدمت‌های کنگره باید بگویم در این چند سال که در کنگره هستم و با توجه به تجربه‌هایی که کسب کرده‌ام متوجه شده‌ام هر خدمتی بار آموزشی خود را دارد، زمانی که یک همسفر وارد کنگره می‌شود از خدمت‌های کوچک آغاز می‌کند تا به خدمت‌های بزرگ برسد، همان خدمت‌های کوچک و ناچیز که شاید به چشم نیایند می‌تواند در هر زمینه‌ای به من همسفر کمک‌های زیادی بکند، زمانی‌ که وارد کنگره شدم منیت داشتم؛ اما با گذشت زمان و شروع به انجام خدمت‌های کوچک، باعث شد منیت در من کمتر شود و زمانی‌ که در جایگاه راهنمایی قرار گرفتم آموزش‌های بسیار و جدید در کنار رهجو‌های لژیون و راهنمایان دیگر کسب کردم و این حس مسئولیت باعث می‌شد که بتوانم رهجوهای خوبی را تحویل دهم.

لطفاً بفرمایید؛ عمل سالم از نگاه یک مرزبان چیست و چه نقشی در درمان دارد؟

در ابتدا این هفته را به تمامی ایجنت‌ها و مرزبانان کنگره ۶۰ به‌ خصوص نمایندگی بنیان تبریک عرض می‌کنم از خداوند سپاسگزارم بابت فرصتی که در اختیار من گذاشت تا بتوانم خدمت کنم، امیدوارم بتوانم با عشق، محبت و عمل سالم این خدمت را به نحو احسنت انجام دهم، یک مرزبان ابتدا باید بتواند حافظ حرمت‌ها و قوانین کنگره ۶۰ و همچنین اَمین دیگران باشد، طبق لوگوی کنگره‌۶۰ عدالت، معرفت و عمل سالم عمل نماید، عمل سالم یعنی حرکت در جهت راستی و درستی، ما در هر جایگاهی که قرار بگیریم اگر عمل سالم داشته باشیم از آن خدمت به حال خوش و لذت خواهیم رسید، اکنون که در جایگاه مرزبانی خدمت می‌کنم و شاهد عملکرد صحیح همسفران هستم و این‌که وظایف خود را به درستی انجام می‌دهند، سر موقع در شعبه حضور پیدا می‌کنند و در همه حال خواسته خدمت دارند، باعث حال خوش در آن‌ها می‌شود و همین موضوع باعث کمک بیشتر همسفران به مسافران خود خواهد شد؛ زیرا با عملکرد صحیح و عمل سالم هیچ‌ زمان گلایه‌ای ندارند و مراقب هستند رفتار اشتباهی از آن‌ها سر نزند که باعث دور شدن مسافر از درمان شود، فقط به اهداف خود که آموزش صحیح و رفتار درست است فکر کنند، قطعاً یک همسفر می‌تواند نقش مؤثری در درمان مسافر خود داشته باشد؛ اما همسفرانی که به وظایف خود عمل نمی‌کنند، به موقع سی‌دی نمی‌نویسند، غیبت‌های بسیاری دارند و به بهانه‌های متعدد از آموزش‌ها دور می‌شوند و در اکثر مواقع گلایه می‌کنند که چرا مسافر من درست سفر نمی‌کند، باید بدانند که مسافر آن‌ها یک بیمار است و باید با گرفتن آموزش‌ها در کنار او بمانند و به درمان او کمک کنند، قطعاً عمل‌سالم می‌تواند در درمان مسافر مؤثر باشد از نظر من عمل سالم این است که از بدو ورود به لژیون تازه‌‌ واردین چَشم گفتن را آغاز کنیم که این امر بسیار مهمی است، به گفته آقای‌مهندس که می‌فرمایند؛ چه مسافر و چه همسفر باید در هر زمینه‌ای حتی اگر از نظر او سخنان راهنما غلط هم باشد نباید چَشم گفتن را فراموش کند و مؤظف است به وظایف خود عمل کند؛ زیرا اگر به این قوانین و حرمت‌ها عمل کند به حال خوش می‌رسد؛ زیرا وعده خدا دروغ نیست.

مرزبان همسفر مهدیه:

جایگاه‌های کنگره‌۶۰ صرفاً با آموزش و تلاش کسب کردنی است، لطفاً آنچه که منجر به انتخاب فرد در جایگاه مرزبانی می‌شود را بیان کنید؟

جایگاه‌های کنگره۶۰ با آموزش و تلاش کسب می‌شوند، هر شخصی در مدت سفر اول، اکثراً حرمت‌ها و قوانین را توسط راهنما آموزش می‌بیند و یاد می‌گیرد که برای رسیدن به خواسته‌های خود باید سختی های زیادی را متحمل شود و در همه حال تلاش و کوشش کند، در این صورت رهجو نقطه تحمل را در لژیون فرا می‌گیرد، راهنما به رهجو آموزش می‌دهد که طبق قوانین و مقررات کنگره عمل نماید و بتواند مشکلات خود را به آسانی حل کند، زمانی که به مرحله خدمت می‌رسد تنها موضوعی که باعث انتخاب جایگاه مرزبانی می‌شود این است که فرد مقابل من، محبت را درک کرده باشد، من شخصاً همین ‌گونه هستم به سراغ کسی می‌روم که بتوانم راحت‌تر با او صحبت کنم، بنابراین سلاح او ابتدا بایستی هم علم و هم عشق و محبت باشد و مطلب دیگری که برای من حائز اهمیت می‌باشد این است که قوانین و حرمت‌ها برای خود شخص مهم باشد و آن‌ها را رعایت کند، برای مثال؛ نحوه خدمت کردن او، طرز برخورد و رفتار او با دیگران و آیا در جهت اهداف کنگره حرکت می‌کند، یا خیر، تمام این مسائل ملاک انتخاب ما و اعتماد ما به آن شخص است، تمام این موارد باعث می‌شود من در کنار چنین فردی احساس آرامش و امنیت بیشتری کنم و او را برای مرزبان بودن انتخاب کنم، به گفته آقای‌مهندس ؛ « در هر جایگاهی که قرار می‌گیریم بایستی کدورت‌ها را کنار گذاشته و دشمنی‌ها را به دوستی تبدیل کنیم، این موضوع برای من مهم است که تا چه اندازه می‌توانم در آن جایگاه خدمتی که قرار گرفته‌ام دایره محبت خود را وسعت بدهم، مطلب دیگر این‌که همه افرادی که در کنگره۶۰ خدمت می‌کنند تلاش می‌کنند که از طرف قهر به مهر هدایت شوند، بسیاری از ما از خود و اطرافیان دور بوده‌ایم؛ زیرا شخصی که خود را نبیند اطرافیان خود را نیز نخواهد دید، آرزوی این را داشتیم که با خود آشتی و بتوانیم پیوند محبت عمیق‌تری که خود و دیگران از وجود آن لذت ببریم داشته باشیم، حال خدمت مرزبانی باشد یا هر خدمت دیگری فرقی نمی‌کند، مهم این است که این خدمت‌ها ما را با خود آشتی و نزدیک‌تر می‌کند، جایگاه مرزبانی باعث می‌شود بسیاری از جنبه‌های شخصیتی خود را پیدا کرده و تلاش کنیم که اگر در بین اعضا کدورتی به وجود آمد آن کدورت را برطرف کنیم و تلاش کنیم تا عشق و محبت در شعبه برقرار باشد و این عشق را ابتدا بایستی در خود و سپس در بقیه افراد به وجود آورد، بایستی این را بدانیم؛ انسان اگر طبیب دل خود نباشد، هیچ شخصی نمی‌تواند حال دل او را خوب کند.

با توجه به این‌که خدمت در کنگره‌۶۰ زمان‌بر است و با توجه به تجلیل شدن خدمت راهنمایی خود، آیا با خود فکر نکرده‌اید، حال که مسئولیت خود را به نحو احسنت انجام داده‌ام، زمان آن رسیده است که به امورات زندگی خود بپردازم؟ برای ما دلیل شرکت در انتخابات مرزبانی را بیان کنید؟

آرزوی من این است که در جایگاه راهنمایی مسئولیت خود را به نحو احسنت انجام داده و البته تمام تلاش خود را نیز کرده‌ام تا بتوانم محصول خوبی به کنگره تحویل دهم، به قول آقای‌مهندس؛ « از هر فردی به اندازه توان او توقع است » پس از تجلیل شدن با خود چنین فکری نکردم که دیگر کارم تمام شده، زیرا زندگی کردن را در کنگره آموختم و همچنان نیاز به آموزش بیشتری دارم و نمی‌توانم بدون وجود کنگره از پس مشکلات زندگی خود برآیم، برای خدمت مرزبانی ابتدا فرم ایجنتی را کامل کردم؛ اما آقای‌مهندس فرمودند؛ « قبل از ایجنت شدن ابتدا بایستی مرزبان و سپس سلسله مراتب را تجربه کنید» زمانی که به درون خود مراجعه کردم، متوجه شدم از نظر مدیریت و آگاهی نسبت به قوانین و همچنین از لحاظ صبر و نقطه تحمل نیاز به آموزش دارم، خدمت مرزبانی به نحوی آماده بودن برای رسیدن به جایگاه ایجنتی است و باعث می‌شود تمام ضد‌ارزش‌ها از بین برود و می‌توانم بگویم که مهدیه در واقعیت عمل، کیست؟ پر مشغله بودن این خدمت باعث می‌شود که فرد نقاب از چهره برداشته و با خود آشنا شود، موضوعی که از این جایگاه دریافت کرده‌ام این بود که به توانایی‌های درون خود که تاکنون از آن ناآگاه بوده دست پیدا کرده‌ام.

مرزبان همسفر رضوان:

لطفاً بفرمایید خدمت مرزبانی چه مسئولیت‌هایی برای شما دارد، آیا این خدمت در زندگی شما تأثیر داشته است؟

زمانی که در جایگاه مرزبانی قرار می‌گیریم، ابتدا بایستی با فرد تازه وارد به گونه‌ای برخورد کنیم تا او جذب کنگره شود در این خدمت بایستی مسئولیت کار خود را بپذیریم و با تمام وجود وظایف خود را به سرانجام برسانیم و در جهت پیشبرد اهداف کنگره۶۰ نظم و انضباط را به صورت کامل اجرا نماییم در خدمت مرزبان خبری با توجه به مسئولیتی که در آن قسمت بر عهده‌ من می‌باشد بایستی تصاویر مربوط به شعبه را با حس خوب به مخاطبان منتقل کنم، ابتدا در این تصاویر باید حرمت‌های کنگره۶۰ را به درستی رعایت و خود یک الگو باشیم تا دیگران هم از ما الگوبرداری نمایند، باید در مسئولیت‌هایی که به ما واگذار شده، کمترین خطا و اشتباه را داشته باشیم، تأثیر خدمت مرزبانی در زندگی شخصی من این‌گونه بود که نقطه تحمل بسیار بالایی پیدا کردم و یاد گرفتم ابتدا چگونه تفکر نمایم و با مشکلات به گونه‌ای برخورد نمایم تا کمترین آسیب به من وارد شود، عمل ما باید با علم باشد؛ زیرا عمل بدون علم مانند تقلید کردن است در زندگی بایستی به گونه‌ای رفتار کنم تا اطرافیان تغییرات را در من نظاره‌گر باشند، خدمت مرزبانی نگاه من را به زندگی تغییر داد و آموختم نباید هیچ شخصی را در هر جایگاهی که باشد قضاوت نمایم و قطعاً دوری از ضدارزش‌ها می‌تواند آرامش کامل را به زندگی ما بازگرداند.

نظر خود را در مورد جایگاه مرزبانی بیان کنید و برای ما بگویید؛ انتظارات شما از همسفران در این جایگاه چیست؟

مرزبانی مانند راه رفتن روی گدازه‌های آتش است، یک مرزبان باید مهر مادری و جذبه‌ پدری داشته و به گونه‌ای رفتار کند که شخص مقابل از رفتار ما آموزش بگیرد و تبدیل به فردی فرمانبردار و شخصیت او حفظ شود، باید در این خدمت از انتقاد و سرزنش هراسی نداشته، بلکه با دید سازندگی و آموزش به آن‌ها نگاه کند و در جهت ساختن ساختار خود و محیط پیرامون به کار‌‌ گیرد، آقای‌مهندس دژاکام می‌فرمایند: « اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند بنا کم‌کم روبه خرابی و نابودی می‌رود اما ساکنین آباد در بناهای خراب و ویرانه می‌توانند آن‌ بنا را احیا نمایند » انتظار گروه مرزبانی از همسفران این است که عزیزان در سفر‌اول ابتدا با رعایت حرمت‌ها و فرمانبرداری از راهنما و مسئولین برای رسیدن به درمان و آرامش خود و مسافر خود به نحو احسنت تلاش نمایند از عزیزان سفر دوم انتظار می‌رود که در ادامه‌ مسیر با حضور در جایگاه خدمتی آن‌چه که در سفر اول برداشت نموده‌اند را کاربردی و با خدمت صادقانه در پیشبرد اهداف کنگره۶۰ قدم بردارند، البته ما نمی‌توانیم جبران نعمت‌هایی که در این مکان مقدس به ما شده جبران نماییم، بایستی ما در این مسیر بازیگر باشیم نه تماشاچی و بایستی بهترین الگو برای یک فرد سفر اول باشیم.

کلام پایانی:

ایجنت همسفر نرگس:

در کلام آخر می‌خواهم بگویم که زندگی متعلق به انسان‌هایی است که بیدار هستند؛ زیرا انسان‌هایی که خواب هستند از زندگی بهره‌مند نمی‌شوند، بذر کنگره‌۶۰ در سال ۱۳۷۵ کاشته شده و تک‌تک ما که در این مسیر قرار گرفته‌ایم بایستی بتوانیم درختان تنومند و میوه‌های بسیار زیبایی را به وجود آوریم؛ زیرا انسان‌هایی که در کنگره بیدار شد‌ه‌اند، آینده و نیز خود آن‌ها تغییر کرده‌اند، همه ما سوار بر کشتی کنگره هستیم و قرار است به تکامل برسیم، انشالله که بتوانیم هر دقیقه بیدار و هوشیار باشیم، از راهنمای عزیزم بسیار سپاسگزارم، ایشان بذر خدمت را در دل من کاشتند، از مسافر عزیزم که همیشه همراه من بودند سپاسگزارم، هفته ایجنت را خدمت تمام ایجنت‌ها و مرزبانان کل کنگره‌۶۰ تبریک عرض می‌کنم، همچنین خدمت سه مرزبان عزیز قسمت همسفران و ایجنت و مرزبانان قسمت مسافران و نیز مسافر خود تبریک میگویم، از تک‌تک شما اعضای سایت که پشت پرده خدمت صادقانه انجام می‌دهید بسیار بسیار سپاسگزارم، همچنین تشکر می‌کنم از آقای‌مهندس و خانم آنی و خانواده محترم ایشان که ما را وارد این بازی زیبا کرده تا بتوانیم رشد کنیم و گره‌های درونی خود را پیدا کنیم، از خداوند بابت فرصت خدمتی که در اختیار من قرار داده بسیار تا بسیار سپاسگزارم.

مرزبان همسفر سهیلا:

کلام آخر؛ در هر جایگاه خدمتی که قرار می‌گیریم ابتدا با عشق آن جایگاه را بپذیریم،درست عمل کنیم و رفتار درست داشته باشیم، با لبخند و آغوش باز در کنگره به همسفران و دیگر اعضا خدمت کنیم، این موضوع‌ می‌تواند برای من همسفر بسیار مفید و کاربردی باشد، اگر من در خدمت‌های کوچک بتوانم وظیفه خود را به نحو احسنت انجام دهم، مطمئن هستم در خدمت‌های بزرگتر نیز می‌توانم صحیح عمل کنم، با وجود این‌که خدمت‌ها در کنگره برای همه آزاد است؛ اما کسی که در هر جایگاه خدمتی قرار می‌گیرد باید جهان‌بینی خود را کاربردی کند تا بتواند صحیح خدمت کند؛ زیرا خدمت ستون کنگره است و اعضا با خدمت‌های خود می‌توانند این ستون‌ها را محکم نگه‌ دارند.

مرزبان همسفر مهدیه:

در پایان با توجه به این‌که هفته ایجنت و مرزبانان است، باید بگویم فردی که شاید شیفته خدمت مرزبانی یا ایجنتی را داشته باشد از لحظه‌ای که وارد کنگره می‌شود، زمانی که شال زرد یا کرم رنگ را مشاهده می‌کند، اگر واقعاً خواسته داشته رسیدن به این جایگاه‌ها را داشته باشد قطعاً با رعایت حرمت‌ها و توجه به قوانین کنگره و اهداف آن، می‌تواند خود را به این خدمت نزدیک کند، از نظر من فردی که دوست دارد مرزبان باشد از لحظه‌ای که این محبت در دل او شکل می‌گیرد باید در مسیر او حرکت کند و همان مقدار برای حرمت و قوانین و اهداف کنگره احترام قائل شود و با ایجاد تلاش و امنیت، آن جایگاه را جذب کند، به گفته آقای مهندس که می‌فرمایند: یک رهجوی کنگره‌ای باشید، تلاش کنیم در پیشبرد اهداف کنگره حس خود را به حس آقای‌مهندس نزدیک کنیم تا بتوانیم به قول؛ مسافر بهروز ( پهلوان لژیون سردار) عضو قبیله کنگره ۶۰ باشیم، نه این‌که فقط در مسیر رفت و برگشت کنگره باشیم، از آقای‌مهندس به خاطر تمام آموزش‌های ناب ایشان تشکر می‌کنم و آرزو می‌کنم که همیشه علم و عشق ایشان روز افزون باشد و بتوانند روز به روز به عشق و محبت خود شعاع اضافه کنند و باعث اگاهی دیگران شوند.

مرزبان همسفر رضوان:

این هفته‌ زیبا را خدمت آقای‌مهندس دژاکام، خانواده محترم ایشان و تمامی دیده‌بانان، ایجنت‌ها و مرزبانان کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم، از خداوند متعال بابت چنین بستری که در آن قرار گرفته‌ام شاکر و سپاسگزارم، امیدوارم بتوانم در این مسیر ثابت قدم و همیشه خدمتگزار باقی بمانم.

طراح سؤال: اعضای گروه مصاحبه
ویرایش: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبه کننده: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر سمیه ( لژیون بیستم )
عکس: همسفر فریناز رهجوی راهنما همسفر زهره ( لژیون سوم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا  (لژیون یازدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .