خدمت در جایگاه مرزبانی، سفری تازه در درونم بود

وقتی می‌گوییم هفته ایجنت و مرزبان، من نا‌خودآگاه یاد روزهایی که خودم مرزبان بودم می‌افتم. روزهایی که شاید ظاهرش فقط خدمت و نظم بود؛ اما در عمق وجود از درس‌های بزرگ زندگی من بود.

خدمت در این جایگاه برای من فقط نگه‌داشتن حرمت‌ها و قوانین نبود؛ بلکه سفری تازه در درونم آغاز شد، سفری برای شناخت خود، برای تمرین صبر، برای یاد گرفتن مهربانی همراه با قاطعیت. درک کردم که مرزبانی یعنی؛ ایستادن در خط اول، جایی که باید حواست به آرامش اطرافیان، حرمت جمع، آموزش‌ها و به حال خوش دیگران باشد. گاهی سکوت لازم است، گاهی مهربانی، گاهی قاطعیت و این‌ها همه تمرینی است برای زندگی بیرون از کنگره‌۶۰ برای خانواده و جامعه.

امروز که به پشت سرم نگاه می‌کنم، می‌بینم چه جایگاهی مرا رشد داد و چه فرصت‌های نابی را برایم فراهم کرد. مرزبانی به من آموزش داد؛ که عشق بدون عمل معنایی ندارد. یاد داد؛ که خالصانه بودن چگونه می‌توان قلب انسان را نرم کند و روحش را جلا دهد. به‌راستی که ایجنت‌ها و مرزبان‌ها ستون‌های کنگره هستند؛ کسانی که در سکوت و بی‌هیاهو بار سنگینی را به دوش می‌کشند تا رهجویان در امنیت و آرامش، مسیر درمان و رهایی را طی کنند. ثمره زحماتشان در حال خوش رهجوها و آرامش دیده‌ها به نمایان است.

من امروز با تمام وجودم سر تنظیم فرود می‌آورم در برابر ایجنت‌ها و مرزبانانی که عاشقانه خدمت می‌کنند. این هفته برای من فقط یک مناسبت نیست؛ همانا یاد‌آوری است از عهدی که با خودم بسته‌ام، برای ادامه دادن مسیر خدمت و برای این‌که هیچ کاری در کنگره بی‌‌ثمر نمی‌ماند.

در مرزبانی آموختم؛ عشق فقط گفتن نیست، عمل می‌خواهد و اگر واقعاً می‌خواهی خدمت کنی؛ باید از خودت بگذری و همیشه اول جمع را ببینی.

مرزبانی به من یاد داد؛ که خدمت یعنی دل دادن نه فقط نظم و قانون. خیلی وقت‌ها قلبم پر از دغدغه و مشکلات بود؛ ولی تمام تلاشم این بود که لبخندی بر لبانم باشد. هر روزی که رهجویی با چشمانی پر از تردید وارد می‌شد می‌گفتم شاید همین لبخند کوچک پل ورود او به مسیر تغییر باشد. آموزش گرفتم؛ که خدمت به معنای عشق بی‌منت و حضور یعنی امید. درک کردم که سختی‌ها، خستگی‌ها و درد‌ها هیچ‌وقت نمی‌توانند لبخند و مهربانی را از ما بگیرند؛ اگر بخواهیم چراغ راه دیگران باشیم.

من این هفته را از صمیم قلبم تبریک می‌گویم به همه ایجنت‌ها و مرزبان‌هایی که با عشق و صبر خدمت می‌کنند امیدوارم خداوند به زندگی آن‌ها برکت بده و همیشه حال خوش نصیبشون بشود.

نویسنده: مرزبان همسفر نوشین
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی امیر اراک