هفته ایجنت و مرزبان بر تمام مرزبانان و ایجنتهای محترم مبارک. وقتی به گذشته فکر میکنم، با خود میگویم اگر نبودی و شرایط را برای من مهیا نمیکردی، اکنون من هم این حال خوش را نداشتم. چگونه بزرگی تو را وصف کنم که جهانیان تو را بشناسند؟ گاهی کلمات برای وصف بزرگی دل تو کم میآورند. تو با مهربانی و کمکهایت، نه فقط زندگی دیگران که قلبشان را هم روشن میکنی. هر بار که دست نیازمندی را گرفتی، درختی از امید کاشتی. از تو ممنونم، نه فقط برای کاری که انجام میدهی؛ بلکه برای اینکه با وجودت، دنیا را جای زیباتری ساختهای.
کسی که دست دیگران را میگیرد، درحقیقت دل خودش را به آسمان گره میزند. تو هر بار که لبخندی را بر لب کسی مینشانی، خودت زیباتر میشوی و هر اشکی که پاک میکنی، آن اشک به دریایی از آرامش در وجودت تبدیل میشود. تو مثل شمعی هستی که میسوزد تا روشنی ببخشد، درست مثل نسیمی آرام که بیصدا خستگیها را میبرد.
بودنت امیدی برای دلهای بیپناه است. تو شبیه بارانی هستی که بیهیچ منتی میبارد، شبیه نوری که راه را روشن میکند؛ حتی اگر خودش در تاریکی بماند. کمکهایت، دستهای مهربانت و دل بزرگت برای همه پناه است. تو به آدمها امید میدهی، وقتی که خودشان دیگر امیدی ندارند. چه زیباست وجود کسی مثل تو که بیتوقع میبخشد و جهان را جای بهتری برای نفس کشیدن میسازد.
خداوند مهربانیهایت را بیپاسخ نخواهد گذاشت و تو همان فرشتهای هستی که در لباس انسان قدم بر زمین گذاشتهای. در میان همهی خوبیهای جهان، مهربانی تو روشنتر میدرخشد. هر دستی که گرفتی و هر لبخندی که بخشیدی، ردی از عشق در دلها گذاشتی. سپاس از بودنت که بودنت، خود آرامش است.
نویسنده: راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
66