سلام دوستان قدسی هستم همسفر
در ابتدا از خداوند سپاسگزارم که اجازه حضور در کنگره را برای من صادر کرد تا بتوانم آموزش بگیرم و جایگاه واقعی خود را در هستی پیدا کنم. هفته ایجنت و مرزبان را خدمت آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و خدمت تمام ایجنتها و مرزبانان که در نمایندگیهای کنگره خدمت میکنند تبریک میگویم . اجرای تمام کارها و قوانین کنگره توسط مرزبانان و زیر نظر ایجنت نمایندگی انجام میگیرد که کاری بسیار مهم و در عین حال سخت است. آقای مهندس درباره خدمت مرزبانی میفرمایند: «مرزبانی یعنی پای برهنه روی گداخته آتش راه رفتن». یک مرزبان فقط با عشق به خدمت و محبتی که نسبت به سایر افراد شعبه دارد میتواند در این جایگاه به بهترین نحو خدمت کند و سختی آن را با جان و دل بپذیرد. ایجنت بر کار مرزبانان نظارت کرده و آنها را راهنمایی میکند تا کار خود را به شایستگی انجام دهند.
یک رهجو فقط زمانی که در شعبه حضور دارد شاهد زحمتهای این عزیزان است؛ درصورتیکه این عزیزان قبل از شروع کارگاه آموزشی در نمایندگی حضور دارند و آخرین نفری هستند که شعبه را ترک میکنند. این عزیزان هم مانند تمام افراد، زندگی شخصی و مشکلات خود را دارند؛ ولی با تمام وجود، از صمیم قلب، بدون هیچ مزد و منتی این خدمت را انجام میدهند. این کار آنها بسیار مهم است و کمتر کسی پیدا میشود که بدون هیچ انتظاری چنین کار با ارزشی را انجام دهد. جناب مهندس در طول سال دستور چهار جشن را در جلسات قرار دادهاند. جشن راهنما، جشن ایجنت و مرزبان، جشن گلریزان و جشن همسفر. من رهجو طبق آموزشهای کنگره و به رسم ادب با دادن پاکت در حد توانم با یک دلنوشته میتوانم گوشه کوچکی از زحمات این عزیزان را جبران کنم. البته این کار اجباری نیست؛ ولی من رهجو باید یاد بگیرم در قبال خدمتی که دیگران به من میدهند قدردان باشم و ممکن نیست مگر با دادن بخشی از مالم که برایم با ارزش است.
اگر کسی توان مالی ندارد میتواند در حد نوشتن یک دلنوشته و تشکر قدردان زحمات آنان باشد؛ درصورتیکه تمام این قدردانیها روزی به خودمان برمیگردد. من هم به نوبه خودم این هفته را خدمت مرزبانان نمایندگی هاتف و ایجنت محترم تبریک و از زحمات این عزیزان کمال تشکر و قدردانی را دارم و امیدوارم که خداوند برکات این زحمات را در زندگی شما جاری گرداند و من هم به عنوان یک همسفر بتوانم با انجام وظیفه و رعایت کردن حرمتهای کنگره فردی نمونه و لایق برای کنگره باشم. (دستانی که دیگران را یاری میکنند مقدستر از لبهایی هستند که دعا میخوانند).
سلام دوستان هاجر هستم همسفر
یکی برای همه، همه برای یکی. دستهایی که کمک میکنند، بسیار مقربتر از لبهایی هستند که دعا میکنند. ابتدا معنای کلمه ایجنت و مرزبان چیست؟ چرا ما به این اسامی میخوانیم و میشناسیم؟ ایجنت یک کلمه با ریشه انگلیسی است و به معنای نماینده است. شخصی که تا حدودی اختیارات لازم به او داده شده تا به نمایندگی از یک شخص یا شرکتی فعالیت کند. ایجنتها همواره در تلاش هستند که بهترین ارتباط را برقرار کنند، بیشترین بهرهوری را داشته باشند، بالاترین بازخورد را دریافت کنند و مسیر و راه عبور را کوتاه و آسان کنند. در واقع ایجنت هر نمایندگی، نمایندهای است از طرف بنیان کنگره۶۰ جناب مهندس دژاکام که در حیطه خاص، اختیاراتی به او داده شده و میتواند قوانین را به اجرا در بیاورد. وظیفه اصلی ایجنت نظارت بر عملکرد مرزبانان و اجرای کامل و صحیح قوانین کنگره۶۰ توسط آنان است.
مرزبان یعنی حاکمی که در سر حد باشد. سرحددار، صاحبنظر، حافظ مرز است. مرزبانان ادارهکنندگان نمایندگی و مجریان اصول قوانین و حرمت کنگره۶۰ هستند. شال مرزبانی زرد رنگ است که در جایی از کتاب۶۰درجه هم آمده، پرچم زرد رنگ نشان ژرفای محبت بوده و سلاح مرزبانان عشق و محبت است.آنها زودتر از بقیه در نمایندگی حاضر و آخرین افرادی هستند که نمایندگی را ترک میکنند، همیشه حواسشان به مرزها است که کسی خارج از مرز حرکت نکند.انسان موجودی است که بیشترین نیاز را به همنوع خود دارد و اینجا است که کلمه خدمت شکل میگیرد و خلق میشود. هر کمک و یاری که در راستای فرمانهای الهی یا ارزشهای انسان و با هدف تکامل و یا رشد و بقا مخلوقین صورت پذیرد و منطبق با قوانین هستی باشد، خدمت نام دارد. ایجنت و مرزبانان با خدمت کردن در جهت رشد و ارتقای انسانیت خود گام برمیدارند و چون این خدمت در جهت فرمانهای الهی است بیشترین و بهترین حال خوش را برای خود به ارمغان میآورند، که هیچ جا نمیتوان مانند آن را پیدا کرد.
ما باید قدردان آنها باشیم، هر چیزی که خدا به انسان میدهد به واسطه بندگانش است؛ پس باید قدردان بندگان خداوند باشیم، برای اینکه رهایی در کنگره ارزشمند باشد؛ باید قدردان و شکرگزار باشیم و همین قدردانیها ارزش کنگره را بیشتر میکند. قدردانی از کسانی که با تمام وجود خدمتگزار مردم هستند، نه تنها انجام وظیفه است؛ بلکه برای خود انسان سرشار از انرژی مثبت، حس و حال خوب است. بینای نابینا نباشیم و بدانیم تمام این قدردانیها روزی به خودمان برمیگردد. من همسفر با انجام وظایف و رعایت حرمتها میتوانم فرد لایقی برای کنگره باشم و به عنوان عضو کوچکی از این مجموعه خود را موظف میدانم که با احترام و نهایت قدردانی با این عزیزان برخورد نمایم. در این هفته عزیز با دادن پاکت از این عزیزان قدردانی کنم تا ذرهای از خدمات این عزیزان را جوابگو باشم. انشاءالله من هم روزی بتوانم شیرینی و حلاوت این جایگاه را تجربه کنم. از خداوند برای این عزیزان که خدمتگزار هستند و بیوقفه برای اهداف کنگره تلاش میکنند، آرزوی بهترینها را دارم. انشاءالله خیر و برکت این خدمت به زندگیشان برسد.
سلام دوستان اکرم هستم همسفر
به نام خدایی که لوح و قلم را آفرید تا من همسفر بتوانم از کسانی که یاریرسان آشفتگی و ناآرامیهای زندگی من بودند، این قلم و لوح را در دست گیرم و از این خوبان روزگار تشکر و قدردانی کنم. مرزبان و ایجنت دو تکیهگاه مطمئن در نمایندگیهای کنگره۶۰ هستند. زمانیکه من وارد نمایندگی شدم، آنان با روی خوش و با مهربانی به پیشواز من آمدند و حتی قدم گذاشتن من حال خراب را به این مکان تبریک گفتند. بعدها که در کنگره ماندم، فهمیدم آن عزیزان با محبت که با شال زرد رنگ بودند، همان مرزبانان و ایجنت با شال سفید هستند و در ساختار کنگره۶۰ نقش کلیدی و مهمی دارند. آنها حامی و پشتیبان افرادی هستند، که در حال تلاش برای درمان اعتیاد هستند. اولین درسی که مرزبانان و ایجنت در ابتدا به یک تازه وارد نشان میدهند، این است که رها شدن از بند اعتیاد و رسیدن به یک زندگی سالم، امری کاملاً ممکن است.
آنها همانند یک نگهبان نظم و انضباط، قوانین کنگره۶۰ را حفظ میکنند که بتوانند برای یک مسافر و یا همسفر محیطی امن و آرام فراهم کنند تا او بدون هیچ دغدغهای سفر کند و به حال خوش برسد. مرزبانان و ایجنت هر دو مکمل یکدیگر هستند و با همدیگر همکاری دارند تا یک سفر اولی با انگیزه و هدف رسیدن به رهایی در این مسیر درمان حرکت کند. چهقدر زیبا گفتهاند: «دستانی که کمک میکنند، مقدستر از لبهایی هستند که دعا میکنند». من به نوبه خودم واقعاً در این مسیر که قرار گرفتم با تمام وجود این جمله را در این انسانهای باگذشت دیدم که چگونه و با چه زحمتی تلاش میکنند؛ حتی از وقت و زمان زندگی کردن خود میگذرند تا بتوانند یک انسان حال خراب را به حال خوش برسانند و بدون گرفتن هیچ مزد و پاداشی این خدمت را انجام میدهند.
من همسفر با خودم همیشه فکر میکردم که من کار بزرگی کردهام که در کنار مسافر نشستهام و زندگی را حفظ کردهام؛ درصورتیکه وقتی به کنگره۶۰ آمدم، با دیدن این همه عشق ومحبت وعلاقه در چهرههای ماندگار کنگره از آقای مهندس و خانواده گرامیشان و مرزبانان، دیدهبانان و ایجنت و راهنماها که چهقدر زیبا وقت میگذارند و با چه عشق و شوری بدون هیچ مزد و پاداشی از خود میگذرند، تازه فهمیدم که من همسفر با مجبور بودن در کنار یک مسافر هیچ محبت و عشقی را به خانواده نداشتهام. عشق و محبت آنجایی است که من با آگاهی و شناخت و آموزش بتوانم یک زندگی خوب را برای خود و خانوادهام رقم بزنم. این علم را مدیون کسانی هستم که به من عشق و محبت را هدیه کردند.
در آخر از آقای مهندس و خانواده گرامیشان و مرزبانان و ایجنت محترم نمایندگی سپاسگزارم که با لبخند مهربان خود همیشه ما را در جلسه یاری میکنند. دستان پر مهر این عزیزان را در قلب خود میفشارم و برای آنها آرزوی موفقیت، پیروزی و برداشتن در گامهای بالاتر و استوارتر را از خداوند خواهان هستم. این هفته را به مرزبانان و ایجنت تبریک میگویم و امیدوارم که همگی بتوانیم، با دادن پاکت ذرهای از خدمات این بزرگواران را جبران نماییم تا ما هم از بخشش درآمد خود مانند آنان که از همه چیز خود میبخشند و به حال خوش میرسند، ما نیز به حال خوش برسیم.
رابط خبری: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون یازدهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروا (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
362