English Version
This Site Is Available In English

کنگره ۶۰، تنها یک نام نیست، بلکه خانه‌ای از امید است

کنگره ۶۰، تنها یک نام نیست، بلکه خانه‌ای از امید است

سلام دوستان میترا هستم یک همسفر

درخشش این جشن، تنها بهانه‌ای است تا از سر مهر، دستان پرمهرتان را بفشارم و بگویم: سپاس.

شما مرزبانان عزیز، نگهبانان بی‌ادعای مسیری هستید که بسیاری از ما روزی در آن گم شده بودیم. شما با چراغ دانایی و عشق، تاریکی‌ها را زدودید و راه رهایی را نمایان کردید. شما ایجنت‌های گرامی، یاوران بی‌منت هستید که بی‌وقفه و با صبری بی‌پایان، قدم به قدم در کنار ما هستید تا بار سنگین دشواری را سبک‌تر کنیم.

یادم می‌آید روزهایی که ترس و تردید، قلبم را می‌فشرد؛ اما حضور اطمینان‌بخش شما، پناهگاهی امن برای من بود. یادم می‌آید لبخندهای پرمهرتان را، که همچون خورشید، در سرمای ناامیدی، وجودم را گرم می‌کرد. شما الگوی ایثار و گذشت هستید. از خود گذشتید تا من بیاموزم چگونه خود را بازیابم. شما آنقدر قوی هستید که به من قدرت مبارزه می‌دهید. مهربان هستید تا مهربانی را به من هدیه دهید. صبر شما، شکیبایی را به من آموخت.

کنگره ۶۰، تنها یک نام نیست، بلکه خانه‌ای از امید است و شما مرزبانان این خانه هستید. به مناسبت این جشن، می‌گویم که وجودتان موهبتی الهی و نعمتی است که راه زندگی کردن را به من آموخت. باشد که این قدر‌دانی کوچک، گواهی باشد بر عشق بزرگ من به شما. از اعماق قلبم، سپاسگزارم برای هر ثانیه، هر نگاه و برای هر حمایت بی‌دریغ شما. شما همیشه در قلب من جاودانه هستید.

سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر

روزی که برای اولین بار با حال خیلی بدی وارد کنگره60 شدم و از همه چیز گله داشتم، تنها کسانی که دیدن آن‌ها حال مرا خوب کرد، مرزبانان و ایجنت شعبه بودند.

مسیر را پیدا کرده بودم؛ ولی چگونه سفر کردن را بلد نبودم. وقتی تلاش‌های بی‌منت و با عشق مرزبانان و ایجنت را برای خوب شدن حال خودم و طی کردن سفرم می‌دیدم، حس خوبی به من دست می‌داد. آن‌ها هر کاری می‌کردند که من همسفر، آن چند ساعتی را که در کنگره ۶۰ هستم، آرامش داشته باشم و به چیز دیگری فکر نکنم. مرزبانان عشق را فقط در خدمت به خلق می‌دانند و این در اعمال آن‌ها مشخص است.

تمام اعضای کنگره ۶۰ هر کدام جایگاهی دارند: سفر اول، سفر دوم، جایگاه راهنمایی و یکی هم در جایگاه مرزبانی قرار دارد؛ ولی جایگاه آن‌ها با بقیه فرق دارد، زیرا آن‌ها برقرارکننده نظم و آرامش در شعبه و اجرای صحیح قوانین کنگره ۶۰ هستند تا اعضا در تعادل و آرامش بتوانند آموزش ببینند و خودشان را پیدا کنند. سپاسگزار زحمات بی‌دریغ مرزبانان و ایجنت هستم که با عشق، عمل سالم و معرفت باعث می‌شوند انسان‌ها به آرامش برسند.

سلام دوستان مژگان هستم یک همسفر

یک انسان زمانی می‌تواند سپاسگزار خداوند باشد که ابتدا سپاسگزار خلق او باشد. تشکر و قدردانی کردن، کمترین کاری است که ما می‌توانیم نسبت به زحمات و تلاش‌های بی‌وقفه و بی‌منت مرزبانان و ایجنت انجام دهیم.

انسان زمانی می‌تواند زندگی خود را وقف کمک به دیگران نماید که معنی واقعی محبت را بداند و طعم حقیقی خدمت و عشق ورزیدن به دیگران را چشیده باشد. در اینجا، من به نوبه خود به این عزیزان، خدا قوت می‌گویم و آرزو می‌کنم همیشه نور و برکت خداوند در زندگی‌شان جاری و مثل همیشه خنده بر لب‌های‌شان باشد. سپاسگزار آن‌ها هستم که واقعاً با بغل کردن‌شان، انرژی و حال خوب را به ما منتقل می‌کنند.

سلام دوستان سارا هستم یک همسفر

درود بر مرزبانان و ایجنت، عزیزانی که با عشق و خلوص نیت، برای آرامش و بهبود دل‌های زخم‌خورده و روح‌های آسیب‌دیده‌ی ما، بدون هیچ چشم‌داشتی در تلاش هستند.

روزی که وارد کنگره شدم، تمام چهره‌ها برای من غریبه بودند و ترس عجیبی که ناشی از شروع یک تغییر بزرگ و ترک مکان امنی که سال‌ها به اشتباه فکر می‌کردم امن است، تمام وجودم را فرا گرفته بود؛ که ناگهان چشمم به صورتی پر از عشق و مهربانی، همراه با لبخندی که سراسر آرامش و امنیت بود، افتاد و این باعث شد که به مسیر پیش رو اعتماد بیشتری کنم.

آری، شما با همان موهای جوگندمی و لبخندی پر از دعوت به عشق و آرامش بودید که من را در مسیر ثابت‌قدم کردید و علاقه‌ی من به ادامه‌ی مسیر را سبب شدید. هر بار که به کنگره آمدم، به طرز عجیبی هنگام دعا کنار شما قرار گرفتم و بعد از آن، آغوش شما در پایان دعا بود که گویی برایم حکم اجابت دعاهایم را داشت.

مرزبان مهربان و خوش‌قلب من، از تمام حمایت‌ها و عشقی که بی‌دریغ نثار ما می‌کنید، سپاسگزارم و در این مسیر عشق و محبت، از خداوند بزرگ برای شما آرزوی بهترین لحظات را در زندگی دارم. خداوند همیشه یار و یاور زندگی شما باشد.

سلام دوستان راضیه هستم یک همسفر

دل‌نوشته‌ای از دل، برای ایجنت و مرزبانان کنگره ۶۰.

در مسیر تاریکی که از ناامیدی و ناتوانی پوشیده شده بود، نوری پدیدار شد؛ نوری به وسعت عشق، به بزرگی ایمان و به گرمای رهایی. کنگره ۶۰، تنها یک مکان نیست؛ خانه‌ای است برای جان‌های خسته، پناهی است برای آنان که روزی در بند بودند. و در قلب این خانه، ایجنت‌ها و مرزبانانی ایستاده‌اند که با عشق، فداکاری و نظم، ستون‌های این بنای مقدس را استوار نگه می‌دارند.

شما عزیزان ایجنت و مرزبانان، با سکوتی پر از معنا و با حضوری آرام اما قدرتمند، مسیر ما را روشن می‌کنید. شما فقط مسئول نظم نیستید، بلکه نگهبانان عشق، امید و رهایی هستید. با نگاه‌تان، با کلام‌تان و با عمل‌تان، درس بزرگی از خدمت و فروتنی می‌آموزیم.

سپاس برای آن‌ همه صبوری، دلسوزی و  تلاش بی‌منت باشد که دعای دل‌هایی که به آرامش رسیده‌اند، همیشه بدرقه راه‌تان باشد.

سلام دوستان سودابه هستم همسفر

خانم سحر، ایجنت محترم، خانم لیلا و خانم دریا، مرزبانان عزیز، مراتب تقدیر و تشکر خودم را بابت زحمات بی‌دریغ‌تان اعلام می‌نمایم.

امیدوارم که ثواب این خدمت بدون چشم‌داشت، نصیب خود و عزیزانتان شود و همواره در پناه ایزد متعال، موفق و سربلند باشید.

رابط خبری: همسفر فریبا رهجوی راهنما  همسفر مهری (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر پرنیان رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی باغستان کرج

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .