قدم در پی آبادی درون

در خدمت مرزبان همسفر آمنه از نمایندگی رودهن هستیم، گفتگوی کوتاهی را با ایشان ترتیب داده‌ایم که توجه شما را به خواندن آن جلب می‌کنیم.

لطفاً به رسم کنگره خود را معرفی کنید؟

سلام دوستان آمنه هستم همسفر داوود مسافر من بعد از سال‌ها تخریب با آخرین آنتی‌ایکس هروئین، شیشه و متادون وارد کنگره شد، با راهنمایی مسافر کیان و راهنمای خودم همسفر آذر مدت ۱۲ ماه و ۱۹ روز سفر کردیم و الان با دستان پرمهر جناب مهندس و لطف خدا یک سال و چهار ماه است که آزاد و رها هستیم.

در مدت حضور در کنگره چه جایگاه خدمتی را تجربه کردید؟

دو دوره دبیری لژیون سردار، خدمت در بخش‌های مختلف سایت، سرداری، دنوری و در حال حاضر مرزبانی.

از نظر شما مرزبانی چه حس و حالی دارد؟

برای من مرزبانی شبیه حس مادری است. رنگش سبز و سفید و زرد، حس زلالی آب رودخانه‌ای در گذر،  تو می‌بینی و می‌شنوی و شاداب می‌شوی، هر روز عشق را تجربه می‌کنی، هر روز دعا می‌کنی، دلواپس می‌شوی، چشم به راه می‌مانی و ... ولی همیشه به خودت نهیب می‌زنی که حواست را جمع کن، مواظب قدم‌هایت باش، مواظب امانتی که به تو برای ۱۴ ماه داده شده باش.

آیا جایگاه مرزبانی در زندگی شما تأثیری داشته است؟

قطعاً بله، به نظر من کنگره یک منشور کامل ارتقاء انسان و رسیدن به جایگاه حقیقی شخص است. اگر آگاهانه به سیستم نگاه کنم و گذشته‌ام را فراموش نکنم با یک نگاه کلی می‌توانم به این حقیقت پی ببرم هر  خدمتی انجام دادم مرا به خود نزدیک‌تر کرده و گویی چراغی در من روشن شده تا بتوانم بخشی از درون خودم را ببینم. کنگره آموزشگاه بوده من درس از آن می‌گیرم تا شخصی بهتر برای خودم و خانواده‌ام و اطرافیانم باشم و همیشه این سخن جناب مهندس آویزه گوشم می‌باشد که من آمده‌ام تا علم درست زندگی کردن را بیاموزم و چگونه با خودم و اطرافیانم در صلح زندگی کنم که خدمت مرزبانی در این جهت به من کمک کرده و خدا را شاکرم.

در کنار ایجنت جایگاه اجرایی شما و ایشان چگونه است؟

در نوشتارهای کنگره می‌خوانیم که مرزبانان کارهای اجرایی شعبه را برعهده دارند و ایجنت نظارت بر کار ایشان را، ایجنت به عنوان بزرگتر و پیشکسوت و کسی که تجربه بیشتری نسبت به مرزبان دارد و چراغ راه بوده تا مسیر بهتر دیده شود تا در کنار یکدیگر در پیشبرد هرچه بهتر اهداف کنگره قدم برداریم.

در مورد دستور جلسه هفته ایجنت و مرزبان صحبت کنید؟

قطعاً پشت این دستور جلسه هم مثل همه‌ دستورجلسات کنگره۶۰ تفکر عمیقی بوده که نشان از اهمیت موضوع دارد تا اعضا بیشتر و بهتر با این جایگاه‌ها و سختی و مسئولیت آن آشنا شوند. از اینجا این هفته را اول خدمت جناب مهندس که خالق این چنین سیستمی بودند بعد خدمت تمامی ایجنت‌ها و مرزبانان و تمامی اعضای کنگره‌۶۰ در اقصی نقاط جهان تبریک عرض می‌کنم.

آیا جایگاه مرزبانی از دور و یا عمق کار با هم فرقی می‌کند؟

وقتی سفر اولی بودم و مرزبانان را با لباس سفید و آراسته با شال زرد می‌دیدم که با عشق و مهربانی در سالن قدم می‌زنند و یا روی سکو پیام می‌خوانند؛ احساس آرامش پیدا می‌کردم و هیچ توجهی به مسئولیت ایشان نداشتم. بعدها که بیشتر آشنا به جزئیات کارشان شدم، از سنگینی خدمت می‌ترسیدم، اما حالا که ۱۰ ماه از خدمتم می‌گذرد، خدمت را مانند اقیانوسی زیبا و پر از گوهر که در عمق آن هم زیبایی‌های زیادی و هم موجودات خطرناکی وجود دارد که اگر غافل شوی و یا حمایت‌‌ نیروهای مافوق را از دست بدهی، معلوم نیست چه سرنوشتی خواهی داشت.

در پایان با سخنی ماندگار ما را مهمان کنید؟

شعری از مولانا را که خیلی دوست دارم با خودم مرتباً زمزمه می‌کنم؛ امید است بتوانم روزی آن را درک کرده و متوجه قدرت عشق و معجزات آن شوم و باور کنم که هر آنچه هست از درون من است که تراوش می‌کند و در پی آبادی درون محکم‌تر قدم بردارم.

ره آسمان درون است
پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد
غم نردبان نماند

مصاحبه‌کننده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن