مرزبانان فرشته‌هایی بی‌بال هستند

همسفر ژاله؛

در ابتدا این هفته سراسر شور و عشق را به مرزبانان و ایجنت‌های تمامی نمایندگی‌های کنگره‌۶۰ علی‌الخصوص هر ۳ مرزبان محترم نمایندگی امیر تبریک می‌گویم.

باید بگویم که این دستور جلسه از جهاتی به دستور جلسه هفته قبل وصل می‌شود یعنی؛ از فرمان‌برداری تا فرماندهی. مرز‌‌های زندگی یک همسفر در دوران اعتیاد مورد هجوم نیرو‌های‌منفی قرار گرفته و فرماندهی زندگی و خانواده کوچک او از دستانش خارج شده است، به‌همین دلیل در کنگره، مرزبانی از زندگی خود را می‌سپارد به دست یک‌سری افراد جدید که تا قبل از این نا‌شناس و غریبه بودند و تمام‌ و‌‌ کمال فرمان‌بردار آن‌ها می‌شود. این افراد از راهنما تازه‌واردین شروع می‌شوند تا راهنما شخص، مرزبانان، ایجنت، دیده‌بانان و شخص شخیص آقای مهندس حسین دژاکام.

به این امید که آن‌ها امنیت گریخته از زندگی او را دوباره به آشیانه بر‌گردانند. قدری که جلو‌تر می‌آید همان افراد خدمتگزار، آرام‌آرام به او آموزش می‌دهند و یاد می‌گیرد که مرزبانی از حد‌ و‌‌ مرز‌های زندگی خویش را خود به دست بگیرد.

انسانی که تا قبل از آمدن به کنگره‌۶۰ درمانده و نا‌امیدی بیش نبود؛ حالا با ثابت‌قدم بودن در کنگره، قطره‌قطره آموزش دیدن، دریا‌دریا محبت چشیدن و به رهایی رسیدن به جایی می‌رسد که مرزبانی یک قلمرو بزرگ‌تری مانند؛ یک نمایندگی را می‌پذیرد. او که توانسته است، آرامش را به زندگی نا‌امن خویش دعوت کند؛ قطعاً در کسوت مرزبانی این آرامش را با رویی گشاده، اجرای کامل قوانین به اعضاء نمایندگی هدیه می‌کند و البته که مرزبانی تمرینی است تا بتواند ساختار‌های بزرگ‌تری مثل: ایجنتی را در آینده تجربه کند.

در این اثنا چه رنگ شال او زرد باشد و چه کرم، چه مرزبان باشد و چه ایجنت فقط و فقط حافظ اصول، قوانین و حرمت‌های کنگره است تااین مکان امن پا‌بر‌جا و مستحکم بماند. برای عزیزانی همانند او که یارای مرزبانی از زندگی‌های‌ را ندارند و روزی دعوتنامه کنگره به دست‌ آن‌ها خواهد رسید.

همسفر مریم؛

خوشا به حال کسی‌ که عشق می‌ورزد و به دنبال باز‌پس ‌گرفتن نیست، بی‌دریغ همچون قدرت مطلق، منتظر نمی‌ماند؛ بلکه ناظر است، دیگر برای او ظلمت، تاریکی و سیاهی بی‌معنی می‌شود، هر لحظه شاکر آفریننده عشق و محبت است و به آنچه مشاهده می‌نماید سجده‌ می‌کند.

در هفته پیش‌رو جشن اینجت و مرزبان را داریم که وظیفه داریم به بهترین شکل ممکن از این عزیزان تشکر و قدردانی کنیم.
آقای مهندس حسین دژاکام فرمودند: «قدردانی باید با پاکت پول و یک دلنوشته باشد، البته کسی که بضاعت‌مالی ندارد می‌تواند با همان دلنوشته وظیفه خود را ادا نماید؛ زیرا هدف دیدن کسانی است که برای ما زحمت می‌کشند».

مرزبانان فرشته‌هایی بی‌بال هستند‌ که با پوشش سفید و نورانی زحمات بسیاری برای نمایندگی متحمل می‌شوند، چه در صور‌آشکار که ما می‌بینیم و چه در صور‌پنهان که مشغول کار و تلاش هستند تا بتوانند آمار و عملکرد نمایندگی را خدمت اسیستانت مربوطه و مراجع بالا‌تر برسانند تا نمایندگی را در بهترین حالت ممکن خود هدایت نمایند.

آقای مهندس حسین دژاکام می‌فرمایند: «مرزبانی با پای برهنه بر روی آتش راه رفتن است».
من‌‌ چون‌ تجربه خدمت مرزبانی را داشته‌ام فکر می‌کنم این به این معنی باشد که یک مرزبان باید حافظ قوانین، مقررات، حرمت‌ها باشد و هم نسبت به افراد، عشق و محبت بورزد که در واقع کار سختی است.

کسانی‌ که در جایگاه مرزبانی خدمت می‌کنند؛ به‌خاطر این‌که قوانین را اجرا می‌کنند و مدیریت نمایندگی‌ را به عهده دارند، توانایی‌‌های بسیاری را در زندگی شخصی خود به دست می‌آورند و افرادی منظم با توان مدیریتی بالا که به نحوی آب‌‌بندی می‌شوند و این یک موهبت الهی است.
شما با اندیشه ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ دارید و پاداش شما، دست‌ همیاری شما ‌را خواهد داد.

نویسندگان: ایجنت همسفر ژاله، راهنما تازه‌واردین همسفر مریم
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) دبیر‌ سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک