جلسه سیزدهم از دوره سی و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی رودهن، با استادی مرزبان محترم مسافر سعید، نگهبانی مسافر محمدمهدی و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» روز شنبه 22 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، خداوند را بسیار شاکرم که استادی این جلسه را روزی من قرارداد، و اما در مورد دستور جلسه، هفته ایجنت و مرزبان، ابتدا از ایجنت و مرزبانان شعبه قسمت همسفران و مسافران دوره قبل تشکر میکنم.
در کنگره چهار جشن داریم، جشن دیدهبان، جشن همسفران، جشن هفته راهنما و جشن ایجنت و مرزبان، این چهار جشن برای من سعید مهم هستند، برای اینکه به من میگویند اکنون در زندگی کجای کار قرار دارم، من روزی باحال خراب با آن وضعیت اسفناک وارد کنگره شدم، آن روز افرادی این بستر را برای من فراهم کردند و حال که آمدهام آموزش گرفتهام و تغییر کنم، این جشن به من میگوید، آقا سعید تغیر کرده ایی؟ آیا سپاس گذاری را یاد گرفته ایی؟ ما میخواهیم در کنگره به دانایی خودمان اضافه کنیم، این سؤال پیش میآید که چرا میخواهیم به دانایی خودمان اضافه کنیم؟ برای اینکه ظرف خود را بزرگتر کنیم، یک شعری را جناب مهندس در این سیدیهای اخیر فرمود از مولانا؛ آب کم جو تشنگی آور به دست، تا بجوشد آبت از بالا و پست، من سعید یکی از مواردی که باید در کنگره یاد بگیرم بخشش و سپاسگزاری است، وگرنه حساب ایجنت و مرزبان جدا است، حساب عاشق با عشق است با معشوق هیچ حسابی ندارد، ولی فرمان آقای مهندس است که من باید سپاسگزار باشم، از ایجنت، مرزبان، راهنمایان، دیدهبان و قدردان همه این افراد باشم.

و یک صحبتی دراینباره بگویم مخصوصاً برای کسانی که جزوه شرح وظایف را نخواندهاند، ایجنت کیست؟ کسی است که شال کرمرنگ میاندازد، پیشکسوت و آزادمرد است، از طریق دیدهبان رابط و دیدهبانان انتخاب میشود تا در یک شعبه ریشسفید آن شعبه باشد، ایجنت خود بهتنهایی باید شورای حل اختلاف آن شعبه باشد.
اما مرزبانان توسط اعضای خود شعبه انتخاب میشوند، شال زردرنگ دارند و حافظ امنیت، اصول و قوانین کنگره 60 هستند، مرزبان هیچ حرفی را از جانب خودش نمیگوید هر آنچه میگوید از جانب دیدهبان رابط و ایجنت است، از سختی کار مرزبان این است که مرزبان باید همزمان هم قاطعیت داشته باشد و هم محبت، مرزبانی که بخواهد کار کند و این دو پارامتر را باهم در تمامکارها لحاظ کند، به مشکل میخورد به قول مهندس مرزبانی بر روی آتش راه رفتن است. از شما عزیزان تشکر میکنم که به صحبتهای من گوش کردید.
عکاس: مسافر مجتبی
تنظیم و ارسال: مسافر منصور
- تعداد بازدید از این مطلب :
41