من هم خدای خود را شاکر هستم که مسیر کنگره را برای من نمایان کرد. از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان بابت چنین بستری بسیار سپاسگزارم. روز اولی که آمدم کنگره حس خیلی عجیبی داشتم که نمیتوانم توصیفش کنم مرتب با خودم میگفتم چقدر با همدیگر صمیمی هستند و همدیگر را دوست دارند. وقتی دو سه جلسه آمدم متوجه شدم چیزی وجود دارد اینجا که در هیچجا ندیدم! آن هم محبت و عشق است و فهمیدم در اینجا مسافر من به رهایی خواهد رسید.
قبل از کنگره خیلی آدم ناامیدی بودم یعنی امید داشتم؛ ولی خیلی ضعیف بود با یک تلنگر به هم میریختم و ناامید میشدم با ورودم به کنگره امید داشتن، صبور بودن را یاد گرفتم و قبول کردم من نمیتوانم مسافرم را تغییر دهم و او باید خودش بخواهد و تغییر کند که خدا را شکر، خودش خواستار تغییر است. از راهنما همسفر فرشته یاد گرفتم که صبور و امیدوار باشم به مسافرم گیر ندهم تا خودش تصمیم بگیرد.
هیچوقت کسی نمیتواند شخص دیگری را تغییر دهد مگر آنکه شخص خود بخواهد و یاد گرفتم به فکر خودم باشم به اشتباهات خود فکر کنم، همیشه فکر نکنم دیگران مقصرند و به فکر تغییر دادن مسافرم نباشم او خودش تغییر خواهد کرد به فکر تغییردادن خودم باشم. ناامیدی، ضدارزشها و منیت را از خودم دور کنم و هر وقت که ناامید میشوم این راهنمای عزیزم هستند که به من امید میدهد و خیلی از ایشان تشکر میکنم و امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق و مؤید باشند.
دلنوشته: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
49