همسفر معصومه :
دستور جلسهای که در کنگره 60 برگزار میشود، به روشنی نشان میدهد که تمامی اعضای موفق که در جایگاههای خدمتی قرار دارند، به این نکته تأکید میکنند: برای رسیدن به فرماندهی، باید فرمانبرداری کرد. این فرمانبرداری، به معنای پیروی از فرمان عقل و داشتن آگاهی و دانش، و همچنین بودن در مسیر ارزشهاست تا بتوانیم به خواسته درونیمان، یعنی رسیدن به فرماندهی، دست یابیم.اگرچه در نظام هستی و جهان خلقت، هیچکس بر کسی برتری ندارد و تنها قدرت مطلق است که از همه بالاتر است، اما منظور از فرماندهی، همان فرمانروایی عقل و تسلط بر نیروهای درونی و بیرونی خودمان است؛ و به دست گرفتن نیروهایی که از اختیار ما خارج شدهاند.زمانی که من از نفس اماره عبور کنم و تصمیم یا عملی را در جهت درستش انجام دهم، مسلماً احساس خوبی پیدا میکنم و آنگاه است که درمییابم به فرماندهی رسیدهام و بر خودم مسلط شدهام.در کنگره 60 بر این موضوع تأکید زیادی میشود که اگر میخواهی سفری خوب داشته باشی، چه مسافر و چه همسفر، باید فرمانبردار خوبی باشی و گوش به فرمان راهنما باشی. زیرا راهنما همین مسیر را طی کرده و به این جایگاه رسیده است پس بدون تردید و با ایمان کامل به مسیر و روش درست، باید فرمانبرداری کرد تا بتوان از تاریکی عبور کرد
همسفر زینب :
به نظر من یک فرمانده خوب، کسی است که اول فرمانبردار خوبی باشد. وقتی در کنگره من فرمانبردار خوبی باشم و به قوانین کنگره و دستورات راهنمای خود توجه کنم، حتماً در آینده فرمانده عالی خواهم بود. زیرا آموزشها را به نحو احسنت انجام دادهام. از فرمانبرداری تا فرماندهی یعنی حرکت از یک نقطه به یک نقطه دیگر. فرمانده، کسی است که فرمانی را صادر میکند و فرمانبرداری یعنی اطاعت از امر فرمانده یا خداوند.جملهای از استاد امین وجود دارد که میفرمایند: "من از جنس کسی میشوم که از او فرمان میگیرم." اگر فرمان الهی را اجرا کنم، به سمت پاکیها و زیباییها میروم و اگر فرامین شیطانی را اجرا کنم، دقیقاً از جنس شیطان شده و در سپاه او خدمت خواهم کرد. این جمله برایم بسیار زیبا و تأثیرگذار بو۵د.
همسفر اعظم:
در کنگره 60 نه کلانتری داریم و نه نیروی انتظامی، زیرا آقای مهندس در همان ابتدا که کنگره 60 را تشکیل دادند، قوانینی وضع کردند. این قوانین به خوبی پیش رفت و هیچ مشکلی پیش نیامد، و به همین دلیل به خوبی اجرا شدند. وقتی مرزبان در کنگره تذکری میدهد، همه باید آن را اجرا کنند و به قوانین عمل نمایند. هیچ فرقی نمیکند که فرد، سفر اولی باشد یا ایجنت یا راهنما؛ همه باید به دستورات مرزبان گوش دهند.ما تا زمانی که فرمانبرداری خوبی نداشته باشیم، نمیتوانیم فرمانده خوبی باشیم. فرمانبرداری به این معنا نیست که وقتی به یک جایگاه بالاتری رسیدیم، خود را مافوق دیگران بدانیم. در هر جایگاهی که باشیم، یک مافوق دیگر داریم که باید از او دستورات را دریافت کرده و به آنها عمل کنیم. اگر من اصول قوانین را به درستی اجرا نکنم و فرمانبردار خوبی نباشم، جایگاهم از من گرفته میشود و شخص دیگری جایگزین من خواهد شد.اگر من فرمانبردار خوبی نباشم و حرمت ها را جدی نگیرم، لباس نامناسب بپوشم و سی دی ها را به درستی ننویسم، قطعاً نمیتوانم فرمانده لایقی باشم. وقتی سی دی هایم را به موقع مینویسم، وظیفه خود را به درستی انجام میدهم و به طور کلی به هدف و ارزشهای کنگره احترام میگذام و الگوی خوبی برای دیگرانی خواهم بود که وقتی کسانی که تازه وارد میشوند و ممکن است در نوشتن سیدی با مشکل مواجه باشند یا زیر بار نوشتن و وقت گذاشتن برای خودشان نروند. این موضوع باعث میشود که هم الگوی خوبی باشم و هم فرمانبردار مناسبی تا بتوانم با دریافت آموزشها، گوش دادن به سیدی ها و انجام مطالب یادگرفته شده، به فرمانده لایقی تبدیل شوم. هر جای دنیا قوانین خاص خودش را دارد و هر کسی که بخواهد کاری را آغاز کند، باید آن قوانین را رعایت کند. تا زمانی که انسان این قوانین را اجرا نکند و فرمانبردار نباشد، نمیتواند به هدف خود برسد.
ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره رنجوری راهنما همسفر ساناز لژیون یکم کیش
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
4