English Version
This Site Is Available In English

فرمانبرداری در کنگره60 ما را به آرامش و موفقیت می‌رساند

فرمانبرداری در کنگره60 ما را به آرامش و موفقیت می‌رساند

جلسه دهم از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پرند به استادی همسفر خدیجه، نگهبانی همسفر زلیخا و دبیری همسفر سمیرا با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز سه‌شنبه ۱۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا بر حسب وظیفه تشکر می‌کنم از خدای خودم برای این‌که امروز در این‌ جایگاه هستم و کنگره را در مسیر زندگی من قرار داد تا آموزش بگیرم و ارتقاء پیدا کنم. از راهنما همسفر مرضیه تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم، همچنین از راهنمای سفر اول خودم همسفر لیلا تشکر می‌کنم و از خداوند برای این عزیزان بهترین‌ها را خواستارم، از ایجنت و گروه مرزبانی سپاسگزار هستم که زحمات خیلی زیادی برای نمایندگی می‌کشند و یک تشکر ویژه از مسافر خودم دارم که باعث ورود من به کنگره60 شد. دستور جلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی است.

به نظر من فرماندهی یک نعمت الهی است که خداوند در وجود انسان‌ها قرار داده و برای این موهبت انسان را از سایر موجودات فراتر کرده است. انسان‌ها از زمان خردسالی، فرماندهی را خیلی دوست دارند؛ ولی اگر بخواهید به فرماندهی برسید بدون داشتن اطلاعات و آگاهی نمی‌شود؛ باید فرمانبردار باشید تا بتوانید به فرماندهی برسید. انسان وقتی یک کاری را انجام می‌دهد که در آن شادی باشد احساس لذت می‌کند و این حس به دلیل فرمانبرداری است که انجام می‌دهد. انسان‌هایی که توانایی خودشان را ارتقاء می‌دهند به آن احساس لذت و شادی می‌رسند و این به دلیل چشم گفتن و حرکت در راه مستقیم است. در ادامه این افراد با تزکیه و پالایش می‌توانند به آن فرماندهی برسند.

انسان‌هایی هم وجود دارند که خیلی ناامید و ناراحت هستند، به هیچ کسی نزدیک نمی‌شوند و حتی از کنگره و راهنما هم دوری می‌کنند. این دسته از افراد نمی‌توانند فرمانبردار باشند و تا وقتی فرمانبردار نباشند قطعاً نمی‌توانند فرمانده خوبی هم شوند. خداوند در قرآن می‌فرمایند: ما همه انسان‌ها را هدایت می‌کنیم خواه انسان شاکر باشد یا کافر، خواه بخواهد یا نخواهد؛ اگر بخواهد که لذت آن‌را خودش می‌برد؛ اگر هم نخواهد باید خودش تاوان آن‌را بدهد. ما به کنگره می‌آییم که فرمانبرداری را به دست بگیریم، به همین دلیل هم کسانی را انتخاب می‌کنیم تا چراغ راه ما شوند و به ما کمک کنند. راهنماهای مسافران کسانی هستند که خودشان اعتیاد را تجربه کرده‌اند و پیچ‌وخم این مسیر را می‌دانند برای همین به هر فرمانی که برای رهجو صادر می‌کنند ایمان دارند و به شرایط رهجو هم کاملاً آگاه هستند.

فرمانبرداری در کنگره60 و بیرون از کنگره با هم متفاوت است. فرمانبرداری کنگره ما را به آرامش و موفقیت می‌رساند؛ ولی اگر نافرمانی کنیم باعث می‌شود که به مسلخ و تاریکی کشیده شویم؛ پس اگر می‌خواهید فرمانده خوبی باشید؛ باید فرمانبردار خوبی شوید تا بتوانید این حس را درک کنید. این‌ را باید بدانیم که همه ما به کنگره بدهکار هستیم؛ اگر این حس را داشته باشیم می‌توانیم فرمانده جسم و جان خود باشیم و کنترل همه امور را به دست بگیریم. در ابتدای ورود به کنگره60 و زمانی‌که وارد لژیون می‌شویم راهنما یک‌ سری کارهایی را از من رهجو می‌خواهد که انجام دهم و می‌گوید سی‌دی بنویس که من به عنوان یک رهجو باید با جان و دل گوش به فرمان باشم و سی‌دی‌های خودم را بنویسم نه کمتر نه بیشتر؛ وقتی می‌خواهید به فرماندهی برسید سر دوراهی قرار می‌گیرید زمانی‌که سر دوراهی قرار گرفتید بر حسب اختیاری که دارید یکی از این 2 راه را انتخاب می‌کنید و وقتی راه را انتخاب کردید؛ یعنی از فرمانبرداری تا فرماندهی هزاران فاصله است و به یک‌باره نمی‌شود به فرماندهی برسید.

بعضی مواقع باید هم فرمانبردار و هم فرمانده باشید. یک رهجوی فرمانبردار دنبال چرا نیست، هر چه را که راهنما می‌گوید بدون چون و چرا می‌پذیرد، چشم می‌گوید و دنبال چراها نمی‌گردد. راهنما گذشته‌ خود را در رهجو و رهجو آینده خود را در راهنما می‌بیند و گره‌های راهنما با گره‌های رهجو باز می‌شود؛ وقتی تا این‌جای مسیر آمدیم پس بهتر است صور آشکار و صور پنهان خود را بشناسیم. صور پنهان همان آرشیو ذهن و صور آشکار همان جسم فیزیکی ما است؛ وقتی من صور پنهان خود را شناختم و فرماندهی جسم خود را فهمیدم آن وقت است که مسیر برای من باز می‌شود و با آموزش‌های کنگره، نوشتن سی‌دی‌ها و 3 پارامتر عدالت، معرفت و عمل سالم می‌توانم به جلو حرکت کنم و جهان‌بینی خود را قوی کنم. در این زمان نگرش و دید من نسبت به خودم و دنیای درون و بیرون مشخص می‌شود؛ وقتی این‌ موارد را شناختم می‌توانم گره‌های درونی خود را بشناسم.

از فرمانبرداری تا فرماندهی یک مسیر و یک راهی است که این راه توأم با درد است، درد هم که شکافنده فهم انسان است؛ وقتی راهنما به من می‌گوید سی‌دی بنویس، راهنما خودش همه این راه‌ها را رفته که به من می‌گوید این کارها را انجام بدهم؛ چون قدرت انسان در نوشتن به وجود می‌آید. یک وقت‌هایی خواسته‌هایی دارید و می‌خواهید به خواسته‌‌های خودتان برسید، این موضوع تجربه شخصی خود من است که با نوشتن به آن خواسته‌ خواهید رسید؛ وقتی فرمانبردار خوبی بودید می‌توانید به فرمانده‌ لایقی تبدیل شوید. زمانی‌که گره‌های درونی شما مشخص شد می‌توانید این گره‌ها را با فرماندهی درونی باز کنید.

فرمانبرداری در کنگره این نیست که بگویم من اگر الان این‌جا بخواهم به کسی چشم بگویم چیزی از من کم می‌شود یا در بین انسان‌ها کوچک می‌شوم؛ بلکه فرمانبرداری در کنگره یک پله است که از طریق آن می‌توانم یک پله بالاتر بروم. آموزش‌هایی که من در کنگره می‌گیرم و ارتقایی که کسب می‌کنم را می‌توانم به یک بذر تشبیه کنم به نظر من فرمانبرداری یک بذری است که من در درون خود می‌کارم؛ وقتی به فرماندهی رسیدم زمان برداشت آن بذر می‌شود که محصول داده است. حالا کیفیت آن بذر بستگی به اطلاعات و آگاهی‌های من دارد که به چه درجه‌ای رسیده است. من اگر در این مسیر فرمانبردار خوبی باشم می‌توانم از مرحله نفس اماره خارج شوم و مرحله نفسانی خود را ارتقاء بدهم.

من رهجو می‌توانم پله‌پله با آموزش‌های کنگره بالاتر بروم؛ زیرا آموزش‌ها و اطلاعاتی که من در این‌ مکان می‌گیرم در بیرون از کنگره هم برای من کاربرد دارد. تنها با چشم گفتن و سخن گفتن نمی‌شود پیشرفت کرد من باید آگاهی‌هایی را که در کنگره به من داده می‌شود و آموزش‌هایی که از راهنما می‌گیرم کاربردی کنم. زمانی‌که وارد لژیون تغذیه‌ سالم شدم خیلی چیزها را نمی‌دانستم؛ ولی وقتی وارد لژیون شدم با فرمانبرداری توانستم بعد از چند ماه 12 کیلو کاهش وزن داشته باشم. در واقع با کاهش این 12 کیلو و هر چقدر که از وزن من کم شود اطلاعات و آگاهی سلول‌های من بالا می‌رود. هفته پیش فکر می‌کردم که شاید رهایی تغذیه‌سالم من نزدیک باشد؛ ولی راهنما همسفر فاطمه تشخیص دادند که قد و وزن من باید یکی باشد و من به خودم گفتم که باید باز ادامه سفر خود را داشته باشم.

گاهی اوقات از خودم سؤال می‌کنم که خدیجه آیا تو بعد از این‌که 12 کیلوگرم کاهش وزن داشتی در حال حاضر روش زندگی‌، تغذیه‌ و روش خواب تو با قبل از ورود به لژیون تغذیه‌سالم یکی است؟ نه! مسلماً یکی نیست. در بیرون از کنگره هم به همین شکل است من دیگر همان روال سالم غذا خوردن را یاد گرفتم و عادت کردم که روال زندگی من به همان شکل باشد. با این روش برای من که 12 کیلو کاهش وزن داشتم سخت نیست که بخواهم 2 کیلوگرم دیگر هم وزن خودم را کم کنم؛ وقتی راهنما به ما می‌گوید که می‌توانید در لژیون سردار عضو شوید، راهنما خودش عضو لژیون سردار شده است و من نباید استاد و راهنمای خودم را قضاوت کنم. ان‌شاءالله بتوانم به آن فرماندهی برسم. از خداوند می‌خواهم که به فرمان عقل نزدیک شوم؛ زیرا وقتی به فرمان عقل رسیدیم می‌توانیم به دانایی و دانایی مؤثر و از فرمانبرداری به فرماندهی برسیم.

اهداء لوح به اعضاء لژیون سردار

مرحله 30 سی‌دی همسفر آتوسا، همسفر مرضیه و رهجویان همسفر فاطمه (لژیون سوم)

نفرات برتر آزمون مردادماه نمایندگی پرند

مرزبانان کشیک: همسفر آرزو و مسافر عرفان
تایپیست: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی پرند

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .