English Version
This Site Is Available In English

رسیدن رهجو به فرماندهی، یک مسیر تدریجی است

رسیدن رهجو به فرماندهی، یک مسیر تدریجی است

در خدمت راهنمای محترم مسافر مجید رسام بودیم و در خصوص دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی، مصاحبه‌ای با ایشان داشتیم که در ادامه توجه شما را به آن جلب می‌نمائیم.

لطفاً به رسم کنگره، خودتان را معرفی کنید.
سلام دوستان، مجید هستم، مسافر آنتی ایکس مصرفم شامل شیره، تریاک و قرص بوده است. سفر اولم به مدت ده ماه و بیست و هفت روز با راهنمایی راهنمای عزیزم آقای امیر موذنی، به روش D.S.T و با داروی OT انجام شد. هم‌اکنون  ۷ سال و ۶ ماه است که آزاد و رها هستم.

به نظر شما، فرمانبرداری واقعی یعنی چه و چه تفاوتی با اطاعت کورکورانه دارد؟
به نظر من فرمانبرداری واقعی، بستگی به خواست و انگیزه شخص فرمان‌پذیر دارد. یعنی فرمان باید در جهت رشد و خواست فرد باشد. اگر شخص، خواست انجام فرمان را نداشته باشد، اطاعت آن کورکورانه است. در اطاعت کورکورانه، فرمان بدون در نظر گرفتن توانایی یا خواست فرد داده می‌شود و ممکن است اصلاً قابل اجرا نباشد. فرمانبرداری واقعی باعث می‌شود فرد در مسیر خواست و آرامش زندگی خود قرار گیرد. همان‌طور که آقای مهندس فرمودند، قوانین کنگره و قوانین الهی در حقیقت راه درست زندگی کردن و رسیدن به آرامش هستند.

چه چیزی باعث می‌شود یک رهجو بتواند از مرحله فرمانبرداری عبور کرده و به فرماندهی برسد؟
رسیدن رهجو به فرماندهی، یک مسیر تدریجی است. در سفر، با اجرای فرمان‌های کوچک در جهت درمان و کاهش مصرف، فرد به مرور قدرت فرماندهی خود را بازمی‌یابد. به عنوان مثال، کاهش مصرف OT در ۲۱ روز، یک تمرین برای فرمانبرداری است که نهایتاً منجر به فرماندهی کامل مصرف نکردن دارو می‌شود. همان‌طور که آقای مهندس فرمودند، در سفر اول، رهجو با افزایش دانایی و اجرای فرمان‌ها، به مرحله فرماندهی می‌رسد.

شخصی شما از فرمانبرداری در کنگره ۶۰ چه بوده و چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
برای من، فرمانبرداری در سفر اول باعث شد قدم‌به‌قدم کاهش مصرف دارو را تجربه کنم و با گوش دادن به سی‌دی‌ها و نوشتن، به آرامش و توانایی عمل کردن رسیدم. در سفر دوم نیز با اجرای فرامین و خدمت کوچک، توانستم جایگاه خدمتی خود را پیدا کنم و با افتخار آن را انجام دهم.

چرا گفته می‌شود کسی که فرمانبرداری را درست انجام ندهد، هرگز فرمانده خوبی نخواهد شد؟
فرماندهی زمانی معنا پیدا می‌کند که خود فرد، فرمان‌ها را تجربه کرده و اجرا کرده باشد. همان‌طور که در کتاب «۶۰ درجه» آمده، قاضی تنها زمانی می‌تواند حکم صادر کند که خود به آن حکم عمل کرده باشد. اگر فرد فرمانبرداری نکرده باشد، نمی‌تواند دیگران را فرماندهی و هدایت کند یا برای آن‌ها مسیر درست را ترسیم نماید.

آموزش فرمانبرداری چه نقشی در ایجاد نظم و انضباط شخصی دارد؟
تمام فرمان‌ها در سفر اعتیاد و زندگی، در واقع تمرین نظم و انضباط هستند. فرد با اجرای فرمان‌ها، نظم و انضباط را در رفتار، کلام و زندگی روزمره خود تمرین می‌کند. مثلاً وقتی فرد سر ساعت در جلسات حاضر می‌شود، این نظم به زندگی شخصی و حرفه‌ای او نیز منتقل می‌شود.

آیا بین فرمانبرداری در کنگره و زندگی روزمره تفاوتی وجود دارد؟
تفاوت زیادی وجود ندارد. همان‌طور که آقای مهندس فرمودند، کنگره یک مهد یادگیری است. فرد در کنگره یاد می‌گیرد چگونه با دیگران رفتار کند، کلام درست داشته باشد و احترام بگذارد. این تمرین‌ها در زندگی روزمره نیز کاربرد دارند.

به نظر شما، یک فرمانده خوب در کنگره ۶۰ چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
فرمانده خوب باید ظرفیت جایگاه خود را داشته باشد و از طریق فرمانبرداری و تجربه عملی، توانایی فرماندهی را کسب کند. در ساختار کنگره، هر شخص در جایگاه خود هم فرمانده و هم فرمان‌پذیر است. مثلاً ایجنت شعبه فرمانده شعبه است، اما خود فرمان‌پذیر دیده‌بان‌ها و دفتر مرکزی است.

چگونه می‌توان فهمید زمان عبور از فرمانبرداری به فرماندهی برای یک رهجو رسیده است؟
عبور از فرمانبرداری به فرماندهی بستگی به گذراندن دوره‌های مختلف سفر و اجرای درست قوانین و فرمان‌ها دارد. وقتی دوره‌ای کامل و با موفقیت طی شود، فرد آماده پذیرش جایگاه بالاتر و فرماندهی است.


- خیلی ممنون که وقت گذاشتید و پاسخ‌های جامع و کاملی به سوالات دادید.


طراح سوال و انجام مصاحبه: مسافر محمد امین خدمتگزار سایت
عکاس: مسافر محمدحسین لژیون دوم
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .