در سیدی «هیچی» ما را با دو دیدگاه حکمت اشراق و حکمت مشاء آشنا میسازد. مؤسس حکمت اشراق شیخ شهابالدین سهروردی است و معنای لغوی کلمه اشراق منشاء نور است و این حکمت در قرن هفتم بهوجود آمده است. آقای مهندس در این باره میگویند هیچ دانشمندی، شاید به گرد پایش هم نرسیده باشد. به عبارتی کشف شهود است و یا همان پنج حس درون و پنج حس برون که در اصل کشف شهود برمبنای حقیقت است. در حکمت مشاء نیز ارسطو بر این باور است که همهچیز برمبنای دیدن یا ظاهر و لمسکردن است و معتقد به عقلگرایی است و طرفداران این حکمت دانشمندانی از جمله ابنسینا و فارابی میباشند. در اصل این دو در تقابل هم بودند؛ ولیکن بهطور کلی نظریه هر دو درست بوده است. در باب درمان اعتیاد هم میتوانیم بگوییم که در کنار همدیگر هستند. بهطور مثال «NA» روی معنویات یا دوازده قدم باور دارند و پزشکان بهبودی و درمان را در دارو و روانشناسان نیز به شکلی دیگر معتقدند و همگی در نهایت درست میگویند. در مثالی دیگر میتوانیم بگوییم گروهی از انسانها، مانند آب زلال و پاک هستند و گروهی دیگر، مانند آب لجن؛ برای وارد شدن به جهان اشراق باید زلال و پاک بود. کسانیکه در مسیر صراط مستقیم هستند به آرامش خواهند رسید و کسانیکه در راه ضدارزش باشند در رنج و عذاب خواهند بود.
انسان باید به دیگران انفاق کند؛ چراکه ما مالک چیزی نیستیم و پول، مال و طلا اینها تنها امانتی در اختیار ما در مدت کوتاهی هستند. انسانهایی که حقیقت را فهمیدهاند؛ حتی از جان خود نیز هم میگذرند و هدف خود را با خدمت به خلق خدا و کمک رساندن به نیازمندان و دردمندان میگذارند. این افراد بر این باورند که مرگ پایان زندگی نیست؛ بلکه یک سفر به جهان دیگر است و همچنین غم عزیزان نیز به ما یادآوری میکند که نفر بعدی نوبت من است؛ پس باید مواظب اعمال خود باشم. اگر یک فرد معتاد را بخواهند به درمان برسانند، مانند این است که شما میخواهید یک خانه خراب را تعمیر کنید، فرض کنید که پنجره ندارد و دیوار آن خراب است و حالا آیا میشود بدون مصالح درست کرد و یا اینکه ما آن خانه را سیمکشی و لوله آب کشیدیم؛ اما برق و آبی ندارد. اعتیاد هم اینچنین است سیستم ایکس بدن از تنظیم خارج شده است. سیستم پزشکی تا به حال نتوانسته کاری انجام بدهد درحالیکه باید همه در کنار هم باشند، نه در مقابل هم. در مورد غم نیز و یا از دست دادن عزیز که باعث میگردد انسان را به بالاترین مقام برساند و صعود کند و یا ممکن است او را منزوی و در نهایت سقوط کند. منظور این است که از تفکرات منفی باید فاصله بگیریم و تلاش خود را زیاد کرده و به سمت صراط مستقیم حرکت کنیم تا اینکه به آن آرامش واقعی برسیم. همچنین نباید به دنبال نیرویهای خفته درون خود باشیم و آنها را بیدار کنیم؛ چراکه ممکن است به ضرر خود ما تمام شود.
افرادی هم که از راه نادرست اموالی جمعآوری کردهاند شاید خوشی آنها لحظهای باشد؛ اما هیچگاه در آرامش نخواهند بود. در مثال عقاب نیز گفته شد که در پرهای خودش گیر افتاده است منظور این است که از همنوع خودش لطمه میخورد. انسانها با گرانفروشی در واقع عمل را به خودشان بر میگردانند و جهان اشراق به ما نزدیک است. کسانیکه راه صراط مستیم را پیش میگیرند قطعاً رستگار خواهند شد و در آرامش هستند و آنهایی که راه را گم کردن گمراه و به سمت شیطان میروند. ما تابع سه نیرو هستیم که تشکیل شده از خاص، تقدیر و فرمان الهی. حال میخواهیم بدانیم تقدیر و فرمان الهی چه هستند؟ ما درصورتیکه فرمان را عمل کنیم به بهترین نتیجه خواهیم رسید؛ چون وعده خداوند و هستی و جهان آفرینش در این باره داده شده است و همیشه تقدیر و فرمان الهی کنار ما هستند و راه برای ما نمایان بوده است. بهطور مثال به ما گفته شده است که دروغ نگویید، غیبت نکنید، تجاوز نکنید و ... هر کس هر جایی کار حق انجام داده پایدار، رستگار و جاودانه است و برعکس آن هم اگر به اعمال شیطانی بپردازیم و در مسیر نادرست قرار بگیریم، در نهایت از گمراهان خواهیم بود و هیچگاه به مقصد و آسایش و آرامش هم نخواهیم رسید. ما در مسیر سعی میکنیم آنچه اعتقاد داریم به کسانیکه تسلیم مسیر میشوند هدیه کنیم، مانند کاری که برای مسافران انجام میدهند.
انسانهای پاکسرشت میدانند که هیچ چیزی برای ما نیست، بنابراین حتی از خود نیز میگذرند تا دیگران را نجات دهند. ما مالک چیزی نیستیم فقط در دستان ما قرار دارند تا به دیگرای یاری برسانیم و چیزی که میتوانیم بگوییم مالکش هستیم تنها محبت است. پس هیچ چیز متعلق به انسان نیست. در اصل باید از این مهرهها بهترین استفادهها را داشته باشیم و به دیگران و جامعه در کنار عزیزان خود کمک کنیم که همه آنها امانت هستند. زندگی با مرگ به پایان نمیرسد وقتی تو انفاق انجام میدهی نباید از هیچ چیزی خوف داشته باشی؛ چراکه با این کار به خداوند نزدیک میشوی و این تنها پول نیست مثل کسیکه زمین خورده است کمک کنی، یک خسته نباشید به فردی بگویی و یا حتی با لبخندی به او انرژی بدهی. اگر این انفاقها را با افکار و زبان انجام دهیم، در نزد خداوند تقرب مییابیم. کلیدیترین جمله و یا غم بزرگ «لعنت خداوند» نیستند، بلکه میتواند آن رحمت و هم لعنت خداوند باشد و این! تو هستی که چگونه از آن استفاده میبری. هر چه برای ما پیش میآید یا آموزش است و یا حسابی که باید تصفیه کنیم که هر دو برای ما خیر است. ما با تقدیر کاری نباید داشته باشیم تنها باید خود را جلو ببریم و تقدیر هم کار خودش را انجام میدهد اگر میخواهید نیروهای درونی خودتان را بیدار کنید باید حتماً پالایش کنید تا بتوانید نیروهای منفی را از خودتان دور کنید.
منبع: سیدی «هیچی»
رابط خبری: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
نویسنده: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
203