English Version
This Site Is Available In English

برای موفقیت در زندگی باید فرمانبردار باشیم

برای موفقیت در زندگی باید فرمانبردار باشیم


همسفر عاطفه به همراه مسافر خود با آنتی‌ایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند، مدت ۱۱ ماه و ۱۱ روز سفر کردند، به راهنمایی راهنما مسافر مجید و راهنمایی راهنما همسفر اکرم به روش DST با داروی OT، اکنون یک سال و هشت ماه است که با دستان پر مهر آقای‌مهندس آزاد و رها هستند.


اینک در باب دستور‌جلسه؛ « از فرمانبرداری تا فرماندهی » با همسفر عاطفه مصاحبه‌ای ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه می‌نمائیم.

با توجه به این‌که در کنگره تأکید می‌شود؛ برای این‌که بتوانیم فرمانده لایقی باشیم ابتدا بایستی فرمانبردار خوبی باشیم، آیا فرمانبرداری در کیفیت فرایند درمان تأثیر دارد؟

طبق آموزش‌های کنگره یاد گرفته‌ایم که فرمانده لایق فردی است که اگر کاری از دیگران می‌خواهد، خود بتواند آن کار را به نحو احسنت و به‌ درستی انجام دهد، بیشتر مسافران و همسفران به دلیل تجربه تاریکی‌ که داشته‌اند دچار منیت هستند و آموزش‌پذیر نیستند، مانند خودِ من که همیشه فکر می‌کردم، چرا من باید به اینجا بیایم و آموزش بگیرم، این به دلیل منیت و وجود در تاریکی‌ها بود که باعث آموزش‌پذیر نباشم و نتوانم با کنگره کنار بیایم؛ اما پس از شروع به آموزش، دریافتم که اگر می‌خواهم در زندگی موفق شوم باید حتماً فرمانبردار خوبی باشم، یک همسفر با اعتماد و گوش کردن به صحبت‌های راهنمای خود قطعاً در ادامه می‌تواند به حال خوش برسد و به توانایی‌هایی که شاید به صورت نهفته در درون خود وجود دارد دست پیدا کند و به‌ فعل تبدیل کند و کم‌کم با فرمانبرداری و گرفتن آموزش‌ها، ابتدا در زندگی فرمانده جسم و اعمال خود و سپس این فرمانبرداری را از کارهای روزمره خود آغاز کند و کار امروز را به فردا نیندازد تا زمانی که به فرمان عقل برسد و  در کنگره بتواند انسان مفیدی باشد و بتواند با به دست آوردن جایگاه راهنمایی به دیگران خدمت کند.

لطفاً در مورد جمله استاد امین که می‌فرمایند؛ « دروازه ورود به تاریکی‌ها نقض فرمان و دروازه ورود به روشنایی‌ها فرمانبرداری است » توضیح دهید؟

با توجه به سخن استاد امین؛ دروازه ورود به تاریکی و سقوط انسان زمانی آغاز می‌شود که انسان فرامین الهی را نقض کند، اکنون چگونه این فرامین نقض می‌شود؟ این‌که انسان نتواند دستورات خداوند را اجرا کند و این راه آغازی است برای سقوط انسان؛ زمانی‌که انسان دچار تاریکی شد آن‌چنان تاریکی‌ها او را احاطه می‌کند که درگیر نفس‌اماره می‌شود و دیگر نمی‌تواند فرامین را اجرا کند، زمانی‌که دچار شرک، کبر و منیت شویم توانایی‌‌های درون از ما سلب می‌شود و روز‌به‌روز در عمق تاریکی فرو می‌رویم، شرط خارج شدن از تاریکی فرمانبرداری است، انسان‌ها در بعضی از شرایط دچار نقض فرمان می‌شوند، مانند انسانی که دچار اعتیاد شده فرمانبرداری از او گرفته شده است، استاد امین می‌فرمایند؛ فرمانبرداری هم در صورآشکار و صورپنهان وجود دارد، صورپنهان در درون ما است، یعنی انسانی که دچار اعتیاد شده دوست دارد صبح زود از خواب بیدار شود؛ اما به دلیل خماری این کار امکان‌پذیر نیست، گاهی روده انسان مصرف‌کننده تحت فرمان او نیست، در صورتی که جسم انسان سالم فرمانبردار است. انسان‌های عادی آسان‌تر فرمانبردار اعمال و رفتار خود هستند و کارهای خود را راحت‌تر انجام می‌دهند، مانند شخصی که آزمون دارد؛ اما تعادل ندارد و نمی‌تواند فرمانبرداری کند، اگر ما نفس اماره را کنار بگذاریم و با وجدان تصمیم‌گیری کنیم و وارد نفس لوامه شویم و بسیاری از کارهای ضدارزش را انجام ندهیم کم‌کم روشنایی را خواهیم دید و می‌توانیم از تاریکی خارج شده و وارد روشنایی شویم.

چگونه احترام به ساختار و قوانین کنگره‌۶۰ می‌تواند به رشد و رسیدن ما به فرماندهی کمک کند؟

در بدو ورود به کارگاه‌آموزشی اولین نوشتار حرمت کنگره۶۰ است که در هر جلسه دو بار خوانده می‌شود در این‌جا آموزش گرفته‌ایم که حرمت‌ها را حفظ کنیم در لژیون احترام گذاشتن به راهنما را آموزش می‌گیریم، سی‌دی نوشتن نیز یک اصل از حرمت می‌باشد در سفر دوم به ما گفته می‌شود برای رسیدن به حال خوش بایستی خدمت کنیم؛ زیرا خدمت به خلق یک نوع عبادت است و باعث می‌شود ما به حال خوش برسیم، اگر قوانین و احترام گذاشتن در کنگره را به درستی و در جای خود انجام دهیم باعث می‌شود انسان به فرمانبرداری برسد و این در ادامه به فرمانده شدن ما نیز کمک می‌کند، استاد امین در سی‌دی؛ از فرمانبرداری تا فرماندهی می‌فرمایند: رهجویی می‌تواند فرمانبرداری را درست و صحیح درک کند و انجام دهد که به صحبت‌ راهنمای خود گوش دهد و هیچ‌زمان راهنما را قضاوت نکند؛ زیرا راهنما نیاز رهجو را می‌داند، به راهنما و مرزبان و ایجنت احترام گذاشتن جزء قوانین است؛ زیرا با این کار توانسته‌ایم فرمانبرداری را به درستی اجرا کنیم و در ادامه فرمانده خوبی باشیم.

از فرمانبرداری تا فرماندهی، داشتن الگو و یا وجود رب یا مربی تا چه اندازه می‌تواند مؤثر باشد؟

برای فرمانبرداری باید الگوی مناسبی برای خود پيدا کنیم، فرمانبرداری یعنی انسان به یک تعدادی از نیروهای درون و برون خود احاطه داشته باشد تا بتواند فرمانده لایقی شود؛ بنابراین باید دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کند و این اتفاق رخ نمی‌دهد مگر با آموزش گرفتن، انسان از بدو تولد، مدرسه، دانشگاه و در همه مراحل زندگی باید الگویی مناسب برای خود انتخاب کند از او آموزش بگیرد تا بتواند دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کند، دانایی مؤثر یعنی آن‌چه تاکنون فرا گرفته‌ایم در زندگی خود کاربردی کنیم، روح از جنس علم است، انسان زمانی که دچار تاریکی می‌شود و در مرحله نفس اماره قرار می‌گیرد نفس به او دستور می‌دهد و اختیار در دست شخص نیست، چنین انسانی با رفتن به تاریکی‌ها با دست و پای بسته چگونه خوب را از بد تشخیص دهد و یا فرمانده دیگری شود؟ چنین انسانی نمی‌تواند فرمانده جسم خود باشد، با آموزش و کنار گذاشتن منیت می‌توان نفس لوامه را به جای نفس اماره قرار داد و از استاد تبعیت کرد، استاد یک الگویی مناسب است که او نیز با آموزش جهت سازندگی خود قدم برداشته و شاگرد می‌تواند از الگوی مناسب آموزش بگیرد و در زندگی خود کاربردی کند، انسان همیشه با وجود رب و مربی می‌تواند راه خود را پیدا کند و آموزش‌پذیر باشد.

لطفاً بفرمایید چه چیزی باعث می‌شود که انسان فرماندهی صو‌ر‌آشکار و صور‌پنهان خود را از دست دهد؟

استاد امین همه چیز را به دو صورآشکار و صورپنهان تقسیم می‌کنند، فرماندهی را نیز به صورآشکار و صورپنهان تقسیم کرد‌ه‌اند، برای مثال؛ صو‌ر‌آشکار، کاری که قرار است در طول روز انجام دهیم را به مرحله عمل درآوریم، صورپنهان این‌که در درون انسان چه اتفاقاتی رخ می‌دهد که بتواند اختیار داشته باشد، برای مثال؛ به چشم فرمان دهد که چه چیزی را ببیند یا چه چیزی را نبیند، چگونه انسان فرماندهی درون خود را از دست می‌دهد؟ انسان زمانی که فرامین الهی را نقض کند فرماندهی از او گرفته می‌شود، هر فردی که از قوانین الهی سرپیچی کند دچار شرک می‌شود، طبق قانون عمل و عکس‌العمل زمانی که انسان یک سری قوانین را نقض می‌کند و زیر پا می‌گذارد و اجرا نمی‌کند در آنجا توانایی‌هایی از ما گرفته می‌شود، در سی‌دی مثلث تاریکی گفته شده که انسان گاهی خواسته‌های معقولی دارد؛ اما به دلیل این‌که درگیر مسائل ضد‌ارزشی شده است خواسته‌های معقول در ذهن او فراموش می‌شود و پس از مدتی طولانی دوباره به خاطر می‌آورد که من خواسته معقولی داشته‌ام که فراموش کردم، بنابراین یک سری توانایی‌ها با نقض فرمان الهی از انسان گرفته می‌شود و از آن دور می‌شود.

کلام پایانی:

در مورد دستور جلسه "از فرمانبرداری تا فرماندهی" انسان از زمان و هزینه‌های خود شاید سال‌ها می‌گذرد تا به توانایی‌هایی دست پیدا کند؛ زیرا در حال خودشناسی است، تجربه من در مورد این دستورجلسه این است که من هنر سوزن‌دوزی را بسیار دوست داشتم، به دنبال این هنر رفتم، هزینه کردم و وقت گذاشتم، آقای‌مهندس می‌فرمایند؛ خداوند بسیاری از قابلیت‌ها را در درون انسان نهاده است، حتی زبان خارجی در درون انسان هست، انسان باید این توانایی‌ها را کشف کند و آموزش ببیند؛ زمانی‌که انسان به توانایی‌های خود دست پیدا کند باعث شعف و شادی او می‌شود و همین‌طور انگیزه‌ای برای ادامه دادن، از این‌که وارد کنگره شدم خوشحال هستم، با گرفتن آموزش‌ها تا حدودی توانستم دانایی کسب کرده را در زندگی خود کاربردی کنم، از آقای مهندس و خانواده محترم‌ ایشان تشکر می‌کنم که در راه کنگره قدم برداشتند و سختی‌ها را پذیرفتند و ماندند و راه را برای بقیه افراد دردمند باز کردند، کنگره با گروه عظیمی روز به روز در حال گسترش است، امیدوارم همین‌گونه که ما آمدیم و به حال خوش رسیدیم و درون خود را شناختیم دیگران نیز که خواستار رهایی هستند این مسیر را پیدا کنند و حتی این مصاحبه چراغ راهی باشد برای افرادی که در بیرون از کنگره مسیر خود را گم کرده‌اند.

طراح سؤال: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبه کننده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر خدیجه ( لژیون نوزدهم)
عکس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر خدیجه ( لژیون نوزدهم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون یازدهم)
همسفران نمایندگی سلمان فارسی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .