English Version
This Site Is Available In English

فرمانبردار خوب تبدیل به فرمانده عاقل می‌شود

فرمانبردار خوب تبدیل به فرمانده عاقل می‌شود

سلام دوستان راضیه هستم، همسفر و مسافر نیکوتین؛
طبق صحبت استاد رعد که می‌فرمایند: این احیاء دوباره کاری است بسیار سخت که اگر با توان و نیروی الهی همراه نباشد، رو به زوال می‌رود. فرمانبرداری از نیروهای منفی و قدم گذاشتن در مسیر مصرف موادمخدر باعث شد که ما فرماندهی خویش را به شیطان بسپاریم؛ ولی در کنگره یاد گرفتیم که اکنون باید مسیر بر عکس طی شود. برای رسیدن به فرماندهی خویش بایستی ابتدا از فرمانبرداری شروع کنیم و برای درمان اعتیاد در کنگره۶٠ باید فرمانبرداری از عقل را آغاز نمائیم. در این عبور از گذرگاه سخت مسئله‌ای به عنوان خودفرمانی وجود ندارد و از خودفرمانی تا فرماندهی تفاوت زیادی هست.
با خودفرمانی تاریخ تکرار می‌شود و بسیاری از مسائل گذشته که با آن‌ها دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم و چیزی به جز تاریکی نبود را تجربه می‌کنیم. در این مقطع از زمان و با آموزش‌های دریافتی باید برای رسیدن به روشنایی تابع فرمان باشیم. فرماندهی مصرف‌کننده موادمخدر، سیگار و قلیان در مرحله درمان بر عهده کنگره۶۰ و دستان پرقدرت راهنمایان می‌باشد و راهنما یک فرمانده پرقدرت و آموزش دیده در مسیر درمان و عبور از گذرگاه سخت است؛ چراکه خود این مسیر پر از سنگلاخ را در گذشته پیموده است.
در ادامه بایستی فرمانبردار نیروی مافوق و قدرت مطلق باشیم. دستورات قدرت مطلق مانند روز روشن است و همه ما خوب می‌دانیم که صراط مستقیم چیست؛ حتی در وادی‌های کنگره بارها به این فرامین که مانند تابلوهای پر از رنگ و نشانه راهنمایی و رانندگی برای حرکت در صراط مستقیم باعث راهنمایی افراد می‌شود، اشاره شده است. فرماندهی شهر وجودی و نزدیک شدن به فرمان عقل که شکل‌گیری آن از درون آغاز می‌شود، در نهایت عملکرد بیرونی ماست. افرادی که فرمانبردار فرامین الهی هستند غیر از این‌که فرمانده با کفایتی برای شهر وجودی خویش هستند، فرمانده خوبی برای کمک به دیگران می‌باشند.
من به عنوان یک رهجو اگر فرمانبردار نباشم اولین آسیب متوجه خود من است و همین مسئله سبب می‌شود از درمان نیکوتین دور شوم. فرمانبرداری به این مفهوم است که با دل و جان به آموزش‌های کنگره گوش بدهم و آن‌ها را عملی کنم؛ همچنین گوش به فرمان راهنمای خود باشم و هرگز علم او که از آموزش‌های ناب کنگره است را قضاوت نکنم یا زیر سوال نبرم. آقای مهندس می‌فرمایند: ما در کنگره۶٠ چرا نداریم! ایشان کنگره را بسان یک ارتش مثال زده‌اند که در آن محبت وجود دارد و هر کسی خواسته داشته باشد می‌تواند به این مکان امن وارد شود.
من در کنگره۶٠ به عنوان یک همسفر برای مسافرم، برای فرزندان خود نقش یک مادر و در خانه پدرم به عنوان یک دختر می‌توانم از فرمانبرداری به فرماندهی برسم و نقش خود را به خوبی ایفا کنم؛ به‌عبارتی این من هستم که بایستی تشخیص بدهم کجا فرمانبردار و کجا فرمانده باشم. بدون شک با حضور در لژیون ویلیام وایت، فرمانبرداری از راهنمای خوبم و رسیدن به رهایی می‌توانم به اعضای خانواده یادآوری کنم راهی که انتخاب کرده‌ام درست‌ترین مسیر است. نکته مهم این است که در کنگره۶۰ قانون فرمانبردار خوب تبدیل به فرمانده عاقل می‌شود، وجود دارد. در آخر خداوند را شاکر و سپاسگزارم که کنگره را پیش روی من قرار داد تا آموزش‌های آن را سرلوحه زندگی خود قرار بدهم.

نویسنده: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون ویلیام وایت)
رابط خبری: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون ویلیام وایت)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر امیره (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .