تا زمانی‌که فرمانبرداری نکنیم هرگز به فرمانده‌ای لایق تبدیل نخواهیم شد

این دستور جلسه به اهمیت فرمانبرداری در مراحل اولیه درمان، رسیدن به حال خوش و رهایی اشاره دارد؛ باید از خودم سؤال کنم زمانی‌که وارد کنگره60 شدم این دستور جلسه چه چیزهایی را برای من رهجو روشن می‌کند؟ در ابتدا 3 جلسه مشاوره شدیم که راهنمای تازه‌واردین یک‌سری مسائل را برای ما شکافت که باید با تلاش به خواسته خودتان برسید و این‌که بعد از جلسات مشاوره باید راهنما را با حس انتخاب کنید که این موضوع خیلی برای من جالب بود. زمانی‌که وارد لژیون شدم راهنما اولین موضوعی را که به ما گفت این بود که با پشتکار و فرمانبرداری می‌توانید به هر چیزی که اراده کنید برسید.

یک مدت که گذشت با آموزش‌ها، نشریات، گوش کردن و نوشتن سی‌دی‌ها آموختم که غیر از چشم گفتن نباید چیز دیگری بگویم یا بهانه داشته باشم؛ چون این چشم گفتن خود یک نوع جهان‌بینی است و باید به جایگاه‌ها احترام گذاشت. رهجو در ابتدای مسیر دچار ناخالصی‌هایی شده که بر اثر اعتیاد مسافرش به وجود آمده است که باید با جهان‌بینی‌، کسب آگاهی و دانش خود را تزکیه کند تا بتواند فرامین را اجاره نماید؛ زیرا هر مکانی قوانین خودش را دارد. کنگره بر پایه عشق، محبت، معرفت، عمل سالم  و عدالت بنا شده است که عدالت از عدل می‌آید.

تعادل به معنی این است که هر چیزی در جایگاه خودش باشد؛ پس باید با کسب دانایی، آگاهی را فرا بگیریم. در گذشته در خانواده چالش‌های زیادی داشتیم و بدون آگاهی و تفکر همه چیز را قبول می‌کردیم؛ چون در جهل و نادانی بودیم و انجام دادن کارها بدون تفکر ما را به بیراهه می‌کشاند؛ ولی در کنگره فرد باید به راهنمای خود گوش کند و آموزش‌های او را اجرا کند تا بتواند به تدریج فرماندهی زندگی خود را به دست بگیرد و از نیروهای درونی و بیرونی خودش به درستی استفاده کند. فرد باید خدمت کند تا به آن حال خوب برسد؛ چون بهترین عبادت خدمت کردن به خلق است. افراد در کنگره باید به غیر از راهنما به ایجنت، مرزبان‌ها و کسانی که در آن‌جا خدمت می‌کنند چشم بگوید.

تا زمانی‌که فرمانبرداری نکنیم هرگز به فرمانده‌ای لایق تبدیل نخواهیم شد. ‌استاد سردار بیان می‌کنند که ما برای 2 چیز به این دنیا آمده‌ایم یکی آموزش گرفتن و دیگری خدمت کردن که باید روش حل مشکلات خود را با کسب آگاهی و دانایی پیدا کنیم؛ پس برای رسیدن به توانایی فرماندهی و کنترل زندگی خود ابتدا باید یاد بگیریم که چگونه فرمانبردار باشیم، سی‌دی‌های خود را سر موقع بنویسیم و اگر خدمتی به ما محول شد درست آن‌را انجام بدهیم که این باعث رشد و ارتقاء من رهجو می‌شود؛ چون برای فراگیری جهان‌بینی باید قوانین زندگی را یاد بگیریم.

در خدمت کردن یک‌سری از گره‌های درونی ما باز و ظرفمان بزرگ می‌شود و نقطه تحمل ما بالا می‌رود تا ساخته شویم که باعث می‌شود برای قبول مسئولیت‌های بزرگ زندگی آماده شویم. با تزکیه و پالایش کمتر به مشکل برمی‌خوریم و با دانایی راه حل پیدا می‌کنیم. هر چه بیشتر در این مسیر قرار بگیریم خیلی چیزها را آموزش می‌بینیم و می‌توانیم به مقام فرماندهی و فرمان عقل نزدیک شویم؛ چون انسان چیزی جز سعی و تلاش خودش نیست. از فرمانبرداری تا فرماندهی از نظر مکانی یک تار مو است؛ ولی از نظر زمانی هزاران هزار سال به طول می‌انجامد؛ پس آن کنیم که فرمان است.

نویسنده: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرند