جلسه هشتم ازدوره پانزدهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰نمایندگی جواد گلپایگان، بااستادی راهنمای مسافر احسان ونگهبانی مسافر حمید ودبیری مسافرحسین با دستورجلسه (از فرماندهی تا فرمانبرداری )درروز یکشنبه۹شهریور ماه۱۴۰۴راس ساعت۱۷اغاز به کارنمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر
خداوند بزرگ را شاکرم که اذن ورود به کنگره را برای من صادر کرد تا در خدمت شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم.
جلسات همانند کلیدهایی میباشند که راهگشای زندگی ما میباشند؛ البته هر کس بر مبنای خواستهاش کلیدهای بیشتری به دست میآورد.
دستور جلسه این هفته از فرمانبرداری تا فرماندهی میباشد.
کنگره ۶۰ به ما یاد داد که در هر کاری ابتدا باید صورت مسئله را دانست ،به طور مثال ما در صورت مسئله اعتیاد همیشه به دنبال راه حل درمان بودیم اما نمیدانستیم که اعتیاد چیست و چه تاثیری روی جسم میگذارد؛ همچنین عدهای تصور میکنند که افرادی که معتاد هستند افرادی خودخواه و لذت طلب هستند در صورتی که ما به عنوان یک فرد مصرف کننده درک کردیم که دو سال اول مصرف تنها به ما لذت داد و بعد از آن دیگر باید آنقدر مصرف میکردیم تا تبدیل به یک انسان معمولی میشدیم.
ما برای درمان اعتیاد ابتدا باید آن را بشناسیم. در کنگره ۶۰ معتقد هستیم که اعتیاد از ازدواج انسان با مواد مخدر متولد میشود؛ در نتیجه برای شناخت اعتیاد باید انسان و مواد مخدر را شناخت وبرای شناخت انسان باید بدانیم که انسان از یک تن و یک من تشکیل شده است.
فرمانده جسم انسان مغز انسان میباشد و جسم ما برای تولید مواد شبه افیونی نیازمند فرمان فرمانده یعنی مغز میباشد. همه ما در ابتدا دارای سیستم ایکس متعادل هستیم ؛یعنی مواد شبه افیونی به میزان لازم در بدن ما تولید میشود اما ما در مسئله اعتیاد با دستان خود فرماندهی را از مغز گرفتیم ،اما همانطور که در قرآن گفته شده است« فا الهمها فجورها و تقواها »ما بین کارهای ارزش و ضد ارزش، ضد ارزشها را انتخاب کردیم و سیستم جسم خود را از حالت تعادل طبیعی خارج نمودیم.
جایی که روشناییها آبستن تاریکی بود اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. در زمان گذشته و جهانهای قبلی ما دارای عقل بودیم و فرمانده جسم ما عقل ما بود ؛ در نتیجه از زندگی خوبی برخوردار بودیم اما وقتی که وارد این جهان شدیم در بین دو عمل خیر و شر باقی ماندیم؛ زیرا نمیدانیم که به فرمان اهریمن گوش کنیم یا فرمان عقل را اجرایی کنیم، به طور مثال آخر شب تصمیم میگیریم که مسواک بزنیم اما اهریمن به ما میگوید: یک شب هزار شب نمیشود. وقتی به ما سیگار تعارف کردند و ما سیگار استفاده کردیم فرماندهی را از عقل گرفتیم.
فرماندهی انسان در صور آشکار و پنهان از او گرفته شده است ما باید این فرماندهی را پس بگیریم اگر میخواهیم فرماندهی کامل را در جسم خود به دست بیاوریم باید فرمانبردار باشیم.
در سی دی بازی پازل جناب آقای مهندس در مورد پوکهای تریاک صحبت میکردند در زمان گذشته که شربت اوتی وجود نداشت مجبور بودیم در پلههای پایینتر که تریاک با ترازو قابل اندازهگیری نبود میزان پوکهای تریاک را کم کنیم ،اما این عمل بسیار سخت بود و نیاز داشت که ما کاملاً به فرماندهی عقل رسیده باشیم.
حال باید با خود تفکر کنیم که آیا به فرماندهی عقل رسیدهایم یا نه کسی که امروز صندلی او در کنگره ۶۰ خالی است به فرماندهی عقل نمیرسد.
همانطور که میدانید عقل ما فرمان اشتباه صادر نمیکند و یکی از نشانههای عقل این است که همیشه سخن خود را یک بار به ما میگوید اما نفس بارها به ما اصرار میکند.
همانطور که میدانید انرژیهای کیهانی از ساعت ۹ شب تا اذان صبح میباشد فردی که دیر به رختخواب میرود و صبحها تا ظهر میخوابد انرژی کیهانی خود را هدر میدهد در صورتی که میتواند به پارک برود ورزش کند و از انرژی خود بهترین استفاده را ببرد. اگر توانستیم از این انرژی بهترین استفاده را ببریم یعنی به فرمان عقل رسیدهایم. ما در این جهان تمرین میکنیم که چگونه به فرمان عقل برسیم تا در جهان دیگر بتوانیم به بهترین نحو زندگی کنیم.
رهایی شعبه:

تایپ وویرایش مسافر رضا لژیون هفتم
عکس مرزبان خبری مسافر جواد
تنظیم و ارسال مسافر محمد لژیون سوم
مسافران نمایندگی جواد گلپایگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
139