جلسه پنجم از دور هفتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی الوند با استادی مسافر راهنما حسین، نگهبانی مسافر حمید و دبیر مسافر علی با دستور جلسه " دانایی، دانایی موثر و سواد " و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر مصطفی روز پنجشنبه ۶ شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر محترم تشکر میکنم که اجازه دادند تا اولین مشارکت را داشته باشم. دستور جلسه دانایی، دانایی مؤثر و سواد است؛ اما امروز دستور جلسه از دو قسمت تشکیلشده است. تلاشی که در کنگره توسط آقای مهندس و استاد امین صورت گرفته اینگونه است که مطالب را به سادهترین شکل قابل فهم و درک برای عموم ارائه کنیم. به قول استاد امین، هنر نیست که یک صحبتی داشته باشی و از نود نفر، فقط ده نفر متوجه شوند؛ بلکه باید به گونهای مطرح شود که همه متوجه مسئله شوند.
دستور جلسه دانایی همین موضوع را برای ما شکافته است. من فکر میکردم دانایی یعنی دانستن، اما در کنگره دانایی به معنی تشخیص خواستههاست. یعنی چیزهایی به عنوان افکار منفی و مثبت به ما القا میشود و ما باید تشخیص دهیم که کدام به نفع ماست و کدام به ضرر ما.
.jpg)
معمولاً دانایی با سواد اشتباه گرفته میشود. وقتی به کنگره آمدم مسافرانی با مدرک کارشناسی و دکترا میدیدم و تعجب میکردم که مصرفکننده شدهاند، اما جلوتر که آمدم، دیدم همه باسوادها اینجا هستند و اعتیاد دلیل بر بیسوادی نیست. فقط رفتارهایی که بلد نبودیم را گردن بیسوادی میانداختیم. دانایی یعنی تشخیص ماهیت خواستهها.
آیا وقتی به تشخیص رسیدم کافی است؟ در اینجا دانایی مؤثر وارد میدان میشود و باید روی چیزهایی که میدانیم، تأثیرگذار باشد. مثلاً مصرفکننده مواد مخدر بودیم و سیگار میکشیدیم، میدانستیم به ضرر ماست اما چون دانایی ما مؤثر نبود، تأثیری نداشت.
دانایی شامل سه ضلع است:
تفکر: برای انجام هر کاری اول باید فکر کنیم. مثلاً اگر مصرفکننده هستم، تفکر کنم که برای چه مصرف میکنم و از روی ناآگاهی عمل نکنم.
تجربه: در اعتیاد تجربیات زیادی کسب میکنیم. واقعاً فهمیدم دانایی که مؤثر نباشد، فقط اطلاعات خالی است.
آموزش: ضلع مهم مثلث دانایی، آموزش است. داناییای که در کنگره داریم، آموزش است. در کنگره آموختیم بهترین علم، علم زندگی کردن است. جهانبینی ضلعی از درمان ماست؛ جهانبینی یعنی یادگیری قوانین زندگی و زندگی به گونهای که به خود و دیگران آسیب نزنیم. این امر فقط با آموزش امکانپذیر است.
.jpg)
و اما قسمت دوم دستور جلسه دوم؛
مصطفی آمده بود که بگوید کنگره برای من کاری نکرد. بعضی انسانها وقتی آموزشهای کنگره را دریافت میکنند، نمیتوانند بیتفاوت از کنار آن عبور کنند. مصطفی از کسانی بود که راه را بلد بود، حرف گوش کرد و هرچه گفتم، عمل کرد. از بدو ورود در لژیون خدمت گرفت و همچنان در شعبه در حال خدمت کردن است. من تولد اولین سال رهایی مصطفی عزیز را تبریک میگویم و امیدوارم شال راهنمایی را دریافت کند و ادامه خدمتهایش را به انجام برساند. همچنین به همسفر و راهنمای همسفرشان تبریک میگویم و امیدوارم همیشه خدمتگزار باشند و در کنگره حضور مستمر داشته باشند.

اعلام سفر مسافر مصطفی:
سلام دوستان، مصطفی هستم مسافر. با بیست سال تخریب وارد کنگره شدم. مواد مصرفی شیره و تریاک بود. روش درمان DST و داروی درمان OT، مدت یازده ماه و ده روز سفر کردم، به راهنمایی حسین آقا در لژیون ششم شعبه الوند. در ادامه سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقای رسول، لژیون یکم پارک پامچال. هماکنون یک سال و دو ماه و پنج روز است که از بند مواد و یک سال است که از بند نیکوتین آزاد و رها هستم.
آرزو مسافر مصطفی:
آرزو میکنم یک شعبه برای خودمان در الوند داشته باشیم.
سخنان مسافر مصطفی:
سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم و در حقیقت فکر نمیکردم روزی برسد که بدین شکل بتوانم این جایگاه را تجربه کنم. این یک سال رهایی، حال خوب و تولد دوباره خود را مدیون آقای مهندس هستم و از ایشان تشکر میکنم. همچنین از راهنمای عزیزم که زحمات بسیاری کشیدند، و از ایجنت و گروه مرزبانی تشکر میکنم. همینطور از راهنمای همسفرم کمال تشکر را دارم.
همانطور که راهنمای عزیزم گفتند، باحال خرابی که حتی ماسک از صورت برنمیداشتم آمده بودم که بروم و به واسطه اتفاقی که برای من و خانوادهام افتاده بود و عزیزانی که از دست داده بودم، به اعتیاد بازگشتم. اما طی چند سالی که بهصورت سقوط آزاد مصرف مواد را ترک کرده بودم، مشروب میخوردم و سیگار میکشیدم. امروز خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به واسطه آموزشهایی که در کنگره فراگرفتم و به لطف آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، در حال گرفتن جشن یک سال رهایی خود هستم.
من با موادی که مصرف میکردم، روند بسیار بدی برای زندگی خود پیش گرفته بودم. کار میکردم، اما لحظهای که به خانه میرسیدم یا در حال تهیه مواد بودم و یا در حال مصرف مواد، خدا را شکر مواد مخدر از زندگی من کنار رفت. حال خود و همسفرم خوب است و در زندگی من آرامش جاری شده است. تمام سعی خود را خواهم کرد تا آموزشهای کنگره را کاربردی کنم.
سخنان راهنمای همسفر اعظم:
سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر. تولدها ماندگاریهایی هستند که در زندگی برای ما یادآوری میکنند که خدا هست و در مشکلات و سختیها، راههایی را برای ما نمایان میکنند. کنگره باغی است که ما در زندگی خود، شبانهروز به دنبال خداوند میگردیم. باشد که خداوند مسیر کنگره را برای ما نمایان گرداند و قدردان آن باشیم.
من هم به نوبه خود این روز زیبا را خدمت آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و راهنمای محترم حسین آقا تبریک عرض میکنم. در روز رهایی همسفر شهربانو، وقتی در تهران بودیم، گفتند بعد از رهایی ادامه برایشان سخت است و قصد داشتند کنگره را ترک کنند، ولی خدا را شکر ادامه آموزشها را دریافت کردند و در کنگره ماندگار شدند. امیدوارم بعد از این خدمتگزار باشند و آرزو میکنم هرچه زودتر شال راهنمایی را دریافت کنند و از برکات خدمت آن بهرهمند شوند.

سخنان همسفر شهربانو:
سلام شهربانو هستم یک همسفر. خدا را شکر که در کنگره هستم. من بهشدت کنگره را دوست دارم و هیچوقت دوست ندارم از کنگره دور باشم. از آقای مهندس، خانم آنی و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که باعث حال خوش ما همسفران هستند. همینطور از کلیه کسانی که ما را در مسیر رشد و رهایی کمک کردند، تشکر میکنم و از راهنمای مسافرم حسین آقا تشکر میکنم که با آموزشهای خود توانستند مسافر من را به رهایی برسانند. همچنین از راهنمای خودم، راهنما همسفر اعظم و راهنمای تازهواردین، راهنما همسفر خدیجه تشکر میکنم. همینطور از پسرم آقا ابوالفضل تشکر میکنم که اگر آنها ما را یاری نمیکردند، ادامه مسیر در کنگره برای ما بسیار دشوار بود.
مرزبان کشیک: مسافر محمد
تایپ: مسافر آرش
ویراستار و تنظیم: مسافر ابراهیم
- تعداد بازدید از این مطلب :
313