داستان حضرت ابراهیم(ع) روایت انسانی است که با انجام آزمونهایی سخت، از شرک خارج میشود. این داستان الگویی برای تمام انسانهاست که اگر میخواهند رستگار شوند، باید از این مسیر پیروی کنند. این داستان نقطه مقابل داستان حضرت آدم(ع) است؛ زمانی که به حضرت آدم(ع) فرمانی داده شد و او آن را نقض کرد، اما حضرت ابراهیم(ع) تمام فرمانها را اجرا کرد. حتی آخرین فرمان که نیازمند قربانی کردن عزیزترین کس خود بود، با فرمان خداوند اجرا شد و در نهایت به جای ذبح اسماعیل، گوسفندی برای قربانی فرستاده شد.
اشتباه رایجی که درباره بزرگان وجود دارد، این است که فکر میکنیم خداوند به آنها امتیاز ویژه داده یا آنها را بزرگ کرده است؛ در حالی که اینگونه نیست. بزرگان به این جایگاه دست یافتهاند زیرا آزمونهای سختی را پشت سر گذاشتهاند و به درجاتی مانند مقربین، سابقون، محسنین یا متفکرین رسیدهاند.
تمام افرادی که مواد مصرف میکنند، معتاد محسوب میشوند. اگر کسی بعد از ۲۰ سال مصرف بگوید «من معتاد نیستم»، معنای اعتیاد را نمیداند. انسانی که در تاریکی زندگی میکند، گرفتار مشکلات و وابستگیهاست و این نیز نوعی شرک است.
فردی که به کنگره میآید و میخواهد از تاریکی و اعتیاد رها شود، ابتدا مشاوره میشود و راهنما میگیرد. وقتی سفر خود را شروع میکند، به جای «معتاد»، لقب «مسافر» به او داده میشود. انسانها زمانی که بخواهند از تاریکی خارج شوند، شرک از آنها برداشته میشود. شرک اثر کلی بر اختیار انسان دارد. برای مثال، اگر شریکی داشته باشیم و مالکیت به نسبت ۵۰ به ۵۰ باشد، اختیار کامل نداریم و تنها نیمی از آن در اختیار خودمان است. یا فردی که در عشق ورزیدن تنها ۲۰ درصد احساس واقعی دارد، بقیه آن ۸۰ درصد را باید جبران کند.
نافرمانی یا شرک اغلب به دلیل تمایل به کسب لذت یا قدرت است. زمانی که انسان نافرمانی میکند، با نیروهای منفی معامله میکند و قدرتی موقت دریافت میکند، اما در مقابل، آزادی و اختیار خود را از دست میدهد. وقتی فرد در تاریکی قرار دارد، نیروهای منفی از او حمایت میکنند و دسترسی به مواد یا منابع برایش آسان است. اما وقتی بخواهد از تاریکی خارج شود، همان نیروهای منفی سد راه او میشوند و مشکلاتی ایجاد میکنند.
قانون شیاطین این است که پیش از آن که کسی را تحت نفوذ یا آسیب قرار دهند، خودشان باید تسخیر یا آسیب دیده باشند. اما قانون الهی این است که اگر بخواهی کسی را آزاد یا درمان کنی، ابتدا باید خودت رها، شفا یافته و آزاد شده باشی.
اینها قوانینی هستند که در پسزمینه جهان جاریاند و انسان باید با آگاهی انتخاب کند. زمانی که فرد مواد مصرف میکند، لذت و شعف موقت دریافت میکند. اما زمانی که این مصرف بهطور ناگهانی قطع میشود، شوک فیزیولوژیک ایجاد میشود و فرد از هر لذت و تجربهای محروم میشود. وقتی وارد کنگره میشود، در قبال چیزی که ارزشمند است، مواد را کنار میگذارد.
در نهایت، قدرت محبت و عشق بلاعوض، کلید رهایی انسان است. اگر بتوان محبت را درک و احساس کرد، انسان میتواند از وابستگیها و لذتهای موقت دل بکند و به محبت حقیقی و عشق بلاعوض برسد. این بخشش مانند بارانی است که میبارد و انتظار تشکر ندارد.
نویسنده: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر امالبنین رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
66