تعدادی از رهجویان لژیون بیستوسوم نمایندگی آکادمی در خصوص دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» اینگونه نوشتند:
سلام دوستان مهسا هستم یک همسفر
استاد امین میفرمایند: «من از جنس کسی میشوم که از او فرمان میگیرم؛ اگر فرمان الهی را اجرا کنم، به سمت پاکیها و زیباییها میروم و اگر فرامین شیطانی را انجام دهم، دقیقاً از جنس شیطان شده و در سپاه او خدمت خواهم کرد». انسان با افزایش آگاهی و خودشناسی میتواند مانع از تکرار مشکلات شود؛ اما تا زمانیکه فرماندهی در دست نیروهای اهریمنی است، شیطان در وجود او نفوذ کرده و نیروهای الهی نمیتوانند ورود کنند. با فرمانبرداری کمکم دانایی در من رشد میکند و درنتیجه فرمانده خوبی خواهم شد.
از کتاب «ادموند و هلیا» آموختم که دلایل محرومیت از نعمتی که از آن بهرهمند بودهام، نافرمانی و نقض قانون است. با ورود به کنگره۶۰ متوجه شدم؛ برای اینکه فرمانده خوبی شوم؛ باید فرمانبردار خوبی باشم. درک این کلمات در ماههای اول برایم سخت و غیرمنطقی بود؛ چون مشکلاتم زیاد بود و منیت، نادانی، کینه، جهل، قیاس و … وجودم را فراگرفته بود. ذرهذره آموزشها در من نفوذ کرد و آموختم، مسائل و مشکلاتی که دائماً بر سر راهم قرار میگیرند، بهعلت جهل و ناآگاهی خودم است.
آموختم که برای فرمانده شدن؛ باید فرمانبرداری را از كارهای كوچک آغاز کنم. در سیدی «ذرهذره» آقای مهندس میفرمایند: «هرچيزی ذرهذره ايجاد میشود؛ حتی كهكشانها، خورشيد و اقيانوسها هم به اینصورت ايجاد شدهاند. بيماریها هم به همین شکل ايجاد شده و از بين بردنشان هم ذرهذره اتفاق میافتد». من به عینالیقین رسیدهام که آقای مهندس هر امری که میفرمایند را ابتدا خودشان تجربه کردهاند و سپس در اختیار ما قرار میدهند.
برای مثال برنامه درمان اعتیاد، درمان سیگار و کاهش وزن که انجام دادند و هیچکدام هم یکشبه اتفاق نیفتاد. من میدانم اگر چيزی را ذرهذره بهدست آورم، بهآسانی هم از دست نخواهم داد. درنتیجه میتوانم با فرمانبرداری از نفس اماره خارج شده و به نفس لوامه و سپس به نفس مطمئنه نزدیک شوم و از تاریکیها به طرف روشناییها رهسپار شوم.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
یکی از مهمترین مراحلی که انسان را به مقصد خود میرساند، رسیدن به فرمان عقل است. از نقطه فرمانبرداری تا رسیدن به فرماندهی، مسير حرکت ما مشخص میشود.
هدف در اینجا، رسیدن به فرماندهی است. انسانی که در مقولهای صاحبنظر است؛ یعنی در آن مقوله دارای جایگاه فرماندهی است و شرط لازم برای رسیدن به این جایگاه، فرمانبرداری کامل است.
فرماندهی در صورآشکار و پنهان قابل مشاهده است. فرماندهی در صورپنهان و احاطه بر نیروی درون؛ یعنی جسم و صور پنهان انسان از فرمان او تبعیت کنند. اگر خواسته انسان اجرا نشود؛ یعنی فرماندهی او در آن زمینه دارای نقص بوده و يا اصلاً اجرا نمیشود. افراد سالم در فرماندهی درون، خیلی به مشکل برنمیخورند، مگر در شرایط خاص؛ اما در اعتیاد این وضعیت کاملاً مشهود است.
فرماندهی جزء خواستههای وجود انسان است. زمانیکه ما در كار جديدی به فرماندهی میرسیم؛ آن عمل را راحتتر انجام میدهیم و رسیدن به این توانمندی در ما شادی به وجود میآورد؛ زیرا توانستهایم فرماندهی یکسری از نیروهایی كه خداوند در اختیارمان قرار داده است را بهدست بگیریم. درواقع فرماندهی، پیدا کردن شناخت و مسلط شدن بر نیروی خود بوده و در این جایگاه اختیار انسان معنی پیدا میکند.
من در كنگره ياد گرفتم كه باید فرمانبردار راهنمایم باشم. ابتدا این دانایی را نداشتم و نيروهای منفی به من اجازه این کار را نمیدادند؛ اما ذرهذره در تمام تجربههای کوچک، فرمانبرداری را در خودم تقویت کردم تا كمكم از نیروهای منفی فاصله بگیرم و بتوانم به فرمان عقل نزدیک شوم و برای خود و دیگران فرمانروای شایستهای باشم.
رابط خبری: همسفر لینا رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
113