English Version
This Site Is Available In English

فرماندهی تسلط کامل بر جسم و روان است

فرماندهی تسلط کامل بر جسم و روان است

دستور جلسه: «از فرمانبرداری تا فرماندهی» در کنگره ۶۰ به این معنی است که برای رسیدن به جایگاه فرماندهی و تسلط بر نیروهای درونی و بیرونی انسان؛ ابتدا باید با فرمانبرداری از قوانین و راهنمایان به دانایی و تشخیص برسد تا بتواند بر نفس خود تسلط پیدا کند.

قدرت مطلق بعد از آفرینش انسان و قراردادن تمام ابزارها برای تکامل در وجودمان، اختیار را به ما هدیه داد؛ زیرا می‌دانست که انسان می‌تواند با اجرای قوانین و فرمانبرداری از قدرت مطلق به فرماندهی برسد، در آن نقطه دیگر هیچ خواسته‌ای برای انسان غیرممکن نیست و هر آنچه بگوید شو، می‌شود.

یک مسافر، زمان قبل از کنگره چون اسیر مواد شده است و در تاریکی به سر می‌برد، تمام فرماندهی عقلش در اختیار نفس اماره است و از نفسش فرمانبرداری می‌کند. من همسفر هم در تاریکی‌های خود به سر می‌برم به‌ظاهر آرام هستم؛ ولی در درون تخریب‌های زیادی دارم که من هم از نفس خودم فرمانبرداری می‌کنم.

بعد از ورود به کنگره چه می‌شود که احیای زندگی اتفاق می‌افتد؟ در ابتدا، نام ما می‌شود مسافر و همسفر؛ این همان حرکت از تاریکی به‌طرف روشنایی، از قهر به مهر، از جهل به دانایی است. در این تغییری از سیاهی به رنگین‌کمان نهفته است؛ دلیلش این است که هر دو چه مسافر و همسفر از خودفرمانی به فرمانبرداری از قوانین کنگره ۶۰ که الگوبرداری از کلام خداست می‌رسیم، بعد از فرمانبرداری، پله به پله به ایمان و فرمان عقل نزدیک و بعد به فرماندهی می‌رسیم؛ در نهایت به آرامش می‌رسیم که قبل از کنگره برای هر زمان و هر لحظه‌اش می‌جنگیدیم و راه به جایی نمی‌بردیم.

برای رسیدن به فرماندهی، انسان باید قوانین و فرامین الهی را درک کند، از قدرت مطلق فرمانبرداری کند تا به درک و دانایی برسد. فرمانبرداری به انسان کمک می‌کند تا قدرت تشخیص خوب از بد و اختیار در انتخاب را به دست آورد.

برای رسیدن به فرماندهی و قدرت تشخیص من همسفر نیاز به آموزش و کسب دانایی دارم که از طریق راهنمایان و آموزش‌های کنگره ۶۰ به دست می‌آید. روزی که وارد کنگره شدم متوجه شدم برای رسیدن به فرمان عقل، لازم و واجب است که در ابتدا از راهنمای خود فرمانبرداری کنم، تک‌تک جایگاه‌ها را تجربه و درک کنم و با آموزش‌های کنگره ۶۰ به آگاهی برسم تا بتوانم بر نیروهای درونی که همان افکار منفی هستند و نیروهای بیرونی دست پیدا کنم.

به نظر من فرماندهی یعنی؛ تسلط کامل بر جسم و روان داشتن است، اینکه توانایی انجام کارها را با تسلط کامل بر خودم داشته باشم؛ من همسفر هنگامی که در کنگره بمانم و فرمانبردار خوبی باشم، به فرمان عقل رسیده و می‌توانم به نقطه‌ای برسم که هیچ خواسته‌ای برایم غیرممکن نباشد و شو - شود در من اتفاق بیفتد.

دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی، مستقیماً با درمان و رسیدن به رهایی ارتباط دارد. هنگامی که مسافر و همسفر بخواهند به فرماندهی، مسئولیت‌پذیری و عمل به آموخته‌ها داشته باشند برای رسیدن به آن باید نهایت استفاده از آموزش‌های کنگره ۶۰ را داشته باشند.

فرمانبرداری در کنگره ۶۰، مهم‌ترین و ضروری‌ترین مسئله‌ای است که در نهایت به فرمان عقل و فرماندهی خواهد رسید که هدف نهایی درمان در کنگره ۶۰ است.

فرماندهی یک هدف است و معنای عام دارد؛ یک قانون کلی که اگر انسان بخواهد در مسئله و مقوله‌ای صاحب‌نظر شود و بتواند کاری انجام دهد؛ باید در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد. شرط لازم آن این است که فرمانبرداری را کاملاً انجام دهد.

ما در کنگره همه چیز را به صور آشکار و صور پنهان تقسیم می‌کنیم؛ صور پنهان فرمان‌دادن در قسمت درون انسان است؛ یعنی اینکه من به دست خود می‌گویم این لیوان آب را بردار، دست از فرمان من تبعیت کند توانسته‌ام فرماندهی را اجرا کنم. در انسان فرماندهی جزء خواسته‌های وجودش است، می‌بایست هنگامی که به کنگره می‌آیم فرمانبردار کامل باشم، سی‌دی‌هایم را بنویسم، قوانین را اجرا کنم تا به فرماندهی و جایگاه راهنمایی برسم.

از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را برای ما فراهم کردند، از راهنمایم سپاسگزارم و خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که در کنگره ۶۰ هستم و آموزش می‌گیرم.

نویسنده: راهنمای تازه واردین همسفر نرگس
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم)
ارسال و ویرایش: راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آبیک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .