English Version
This Site Is Available In English

سواد ابزاری برای رسیدن به دانایی

سواد ابزاری برای رسیدن به دانایی

امروز پنج شنبه ١۴٠۴/٠۶/٠۶ جلسه دوازدهم از دوره سوم سری کارگاههای عمومی مسافران کنگره ۶٠ زاهدان با دستور جلسه «دانایی، دانایی موثر و سواد» با استادی ایجنت محترم آقای جواد، نگهبانی مسافرفرهاد و دبیری محمدنصیر ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه حضور در مکان مقدس و امن کنگره ۶۰ را دارم  امیدوارم حال همه شما خوب باشد

بابت تغییر روز برگزاری کارگاه عمومی به پنجشنبه ها ابتدا از آقای مهندس ، کنگره دیدبانان ، بالاخص از دیدبان محترم آقای مهدی صدیقی ، اسیستانت محترم و همه خدمتگزاران نمایندگی زاهدان بخش مسافر و همسفر تشکر و قدردانی و خداقوت عرض مینمایم
دستور جلسه کارگاه امروز از دو بخش تشکیل شده ، در ادامه تولد اولین سال رهایی راهنمامحترم تازه واردین آقای رامین  عزیز را در کنار هم جشن خواهیم گرفت
و اما دستور جلسه مهم و بسیار کلیدی
دانایی ، دانایی مؤثر و سواد که همچون سایر دستور جلسات با ضلع جهان بینی مثلث درمان در کنگره ارتباط مستقیم دارد و برای رسیدن به تعادل در جسم و روان بسیار کاربردیست 
همه ما در کنگره بواسطه آموزش های آقای مهندس و استاد امین با این سه کلمه دستور جلسه آشنایی داریم و تا حدی معنی و مفهوم آنها را درمکتوبات و سی دی ها آموزش گرفتیم و من هم برداشت خودم را با توجه به زمان محدود عرض میکنم
دانایی به مجموعه اطلاعاتی گفته میشود که در حوزه های مختلف کسب میکنیم و دامنه آن میتواند بسیار وسیع باشد و عملا کاربرد خاصی ندارد مثل اشخاصی که در مورد روابط اجتماعی ، آسیب های اجتماعی و مسایل خانوادگی کلی مطالب مطالعه کردند اما موقع عمل به آنها ناتوان هستند . مثال های زیادی وجود دارد نمونه بارز آن اعتیاد میباشد که هر کس با توجه به اطلاعاتی که دارد آنرا تعریف میکند ، کنگره ثابت کرده که اکثر آنها غلط و اشتباهست چون سه ضلع مثلث دانایی تجربه ، تفکر و آموزش به یک میزان در داناییشان وجود ندارد بهمین دلیل در مقوله دانایی استاد امین دانایی مؤثر را مطرح نمودند که در دل دانایی قرار میگیرد در دانایی مؤثر بایستی در مورد موضوع خاص آموزش ، تجربه و تفکر به یک اندازه رشد کرده باشد تا بتوان به آن دانایی اطلاق کرد مثال بیماری اعتیاد و درمان در کنگره را مطرح میکنم راهنمایان کنگره اعتیاد را تجربه کردند دوره درمان را در کنار آموزش گذرانده اند و تفکرشان سالم شده درنهایت ب درمان رسیدند و در ادامه با فراگیری آموزش بیشتر و گذراندن آزمون های سخت بعنوان راهنما خدمت میکنند ، دلیل موفقیت کنگره ۶۰ در درمان بیماری اعتیاد اینست که تمام احوالات جسمی ، روانی و جهان بینی فرد مصرف کننده را میشناسند و درک کرده اند باصطلاح در  مرتبه حق الیقین دانایی هستند و اما سواد چه نقشی دارد ؟ میتوان گفت سواد تنها یک ابزاریست برای رسیدن به دانایی و دانایی مؤثر و به فرمایش آقای مهندس شخص باسواد لزوما دانا نیست و یا بلعکس یک بیسواد میتواند در مرتبه بالای دانایی قرار بگیرد و در آخر نشانه دانایی مؤثر و اینکه از کجا بدانیم اضلاع مثلث دانایی در ما به یک اندازه در حال رشد است یا خیر ؟ پاسخش توان یا قدرت انجام است.

 

بخش دوم؛ تولد یکسال رهایی مسافر رامین
مشارکت راهنمای محترم آقای جواد

سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
شکر که تولدها آغاز و پایانی نیست زیرا هر کدام در امتداد یکدیگرند و ما فقط آغاز و پایان ها رو بچشم می بینیم اما چنین نیست؛ استاد سردار
خداروشاکر و سپاسگزارم که امروز اجازه حضور در برگزاری جشن تولد یکی از بهترین انسان ها در کنگره ۶۰ را دارم 
آقا رامین بواسطه و پیام آقای محمدعارف با مصرف آنتی ایکس های زیادی وارد کنگره شدند و اینقدر از مصرف مواد مستاصل و خسته شده بود که در جلسات اول جذب شد و با تمام توان به سفر و درمان خودش پرداخت و بسیار فرمانبردار بود من در طول سفر از ایشان ذره ای حال بد حس نکردم  و مطمئن بودم که جزو خدمتگذاران خواهند شد و خداروشکر این اتفاق افتاد و ایشان در اولین آزمون قبول شدند
آقای رامین در سفر اول خدمتگزار بودند با توجه به تازه تاسیس بودن نمایندگی زاهدان وبلاگ نداشتیم و ایشان این امر را محقق کردند و همانطور که میدانید واحد سایت بسیار فعال و خوبی داریم که در ادامه با حضور خدمتگزاران جدید بهتر نیز خواهد شد
دوست دارم آقای رامین از تخریب ها و حس و حالی که بعد درمان و خدمتشان دارد سپری میکند برایمان حرف بزند که پیامی خواهد بود برای تازه واردین و سفراولی های عزیز که در کنگره هر تخریب و مصرفی براحتی درمان میشود و مهم خواست و تلاش خودمان هست.


اعلام سفر مسافر رامین :
سلام دوستان رامین هستم مسافر
با مصرف ١٨ سال انواع مواد مخدر وارد کنگره شدم
آنتی ایکس های مصرفی؛ تزریق کراک، هروئین ، نورجیزک، شیره و تریاک خوراکی و کشیدنی، شربت و قرص متادون و الکل
مدت ١١ ماه و ۴ روز در لژیون یکم زاهدان به راهنمایی راهنمای محترم آقا جواد سفر کردم
روش درمان دی اس تی ، داروی درمان اوتی
ورزش در کنگره فوتبال
الان هم به لطف خدا و دستان پر مهر و محبت جناب مهندس یکسال و یکماه و ١٠ روزه آزاد و رها هستم.

 

مشارکت راهنمای محترم تازه واردین مسافر رامین :

ابتدا از ژرفای وجودم، شکر و سپاس تقدیم می‌کنم به جناب مهندس دژاکام عزیز، بنیان‌گذاری که با اندیشه‌ای آسمانی، کنگره ۶۰ را چون باغی سرسبز در کویر خشک اعتیاد رویاندند؛ و به خانواده‌ی بزرگوارشان که همواره پشتیبان این نهال بارور بوده‌اند. همچنین ادای احترام می‌کنم به تمامی خدمتگزاران گمنام و عاشقی که با دل‌های روشن و دست‌های پرمحبتشان، چراغ این خانه را روشن نگاه می‌دارند.

و اما سپاس ویژه و صمیمانه‌ام تقدیم به راهنمای مهربانم، آقا جواد عزیز؛ بزرگ‌مردی که برای من نه فقط راهنما، بلکه پدری دلسوز و چراغی فروزان بوده است. او با جان و دل، چراغ کنگره ۶۰ زاهدان را روشن نگاه داشته، در حالی که شعله‌های آن نه تنها فضای کنگره، بلکه تاریک‌ترین زوایای جان مرا نیز روشن کرده است.

در ابتدای سفر، با توجه به آنتی‌ایکس‌های سنگینی که در وجودم رسوب کرده بود، هیچ امیدی به درمان نداشتم؛ در درونم چیزی جز شکاف، تاریکی و فرسودگی نبود. اما حضور آقا جواد، کلام گرمش، نگاه نافذش و جاذبه‌ی شگفت کنگره، دستم را گرفتند و مرا در مسیر نگاه داشتند؛ تا باور کنم که نوری در پایان این راه هست.

روزی عزیزی از من پرسید: «راهنما در کنگره ۶۰ چه می‌کند؟ چه فرقی دارد؟»
پاسخ به این پرسش را نمی‌توان در چند واژه خلاصه کرد؛ اما بگذارید به جای پاسخ مستقیم، پرسشی دیگر مطرح کنم: جامعه‌شناس در جامعه چه می‌کند؟ روان‌شناس چه می‌کند؟
جامعه‌شناس چیزی را که در بیرون از ماست می‌یابد و نشانمان می‌دهد؛ روان‌شناس چیزی را که درون ما پنهان است کشف می‌کند و به ما می‌نمایاند.
اما راهنما در کنگره کاری فراتر می‌کند؛ او گنجی را در درون ما می‌یابد، گنجی پوشیده در لایه‌های خاکِ غفلت و تاریکی، و آن را در جایی امن می‌نهد؛ سپس نشانی‌اش را به ما می‌دهد.

اکنون رهجو، مأمورِ کندن و کاویدن می‌شود؛ خاک را می‌زداید، صخره‌ها را می‌شکند، و لایه به لایه کنار می‌زند تا به آن گنج برسد. زیبایی این ماجرا آنجاست که در این جستجو، گاه به گنج‌هایی فراتر از آنچه پنهان بوده دست می‌یابد؛ گنج‌هایی از جنس ایمان، صبر، امید و عشق.

ممکن است بپرسید: اگر رهجو هرگز به آن گنج نرسد چه؟
پاسخم این است: او باز هم برنده است. چرا که در این کندن و کاویدن، دست‌کم عضلات روحش ورزیده می‌شود، روانش توان می‌گیرد و چشمانش آموخته می‌شوند که ببینند.
او شاید گنج نهایی را نیابد، اما در مسیر، خود به گنج بدل می‌شود.

راهنما در کنگره به جای آنکه «منظره‌ای» از بیرون نشان دهد، «پنجره‌ای» درون وجود انسان می‌گشاید؛ و این هدیه، فراتر از هر گنجی است که می‌توان به رهجو بخشید.

پس امروز در روز تولدم، سر بر آستان مهربانی شما عزیزان خم می‌کنم و از عمق دل، سپاسگزار تمام عشق‌ها، نگاه‌ها و لبخندهایی هستم که به من هدیه دادید. و با تمام وجود، دستان راهنمای عزیزم، آقا جواد، را می‌بوسم که به من آموخت چگونه در تاریکی‌ها بجای ترسیدن، چراغی در دست گیرم و راهی برای رسیدن به نور بگشایم.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .