علم چون بر دل زند یاری شود
علم چون بر تن زند باری شود
همسفر فرح و مسافرشان با سالها تخریب و با آنتیایکس مصرفی، شیشه و هروئین وارد کنگره شدند. به مدت ۱۱ ماه و ۱۵ روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی زنده یاد مسافر سعید کلهر و همسفر پروین سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۶ ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی همسفر در کنگره، دارت است. ایشان در جایگاههای خدمتی دبیری لژیون و نگهبان نظم خدمت کردهاند و با نوشتن ۳۰ سیدی در جمع پیشتازان خدمت قرار گرفتند.
طبق فرموده جناب مهندس: «خواست و اراده، موتور حركت انسان به سمت دانايى مؤثر است». چرا بدون خواست واقعی، هیچ آموزشی در كنگره به نتيجه نمیرسد؟
جناب مهندس در سیدیها برایمان توضیح دادند که زندگی ما بر مبنای خواست، تقدیر و فرمان الهی است. بنابراین تا زمانی که خواست من صد نباشد، هیچ تغییری در من و زندگیام ایجاد نمیشود. پس در آموزش هم، قدم اول خواست خود من است که بخواهم از آموزشهای کنگره بهرهمند شوم یا نشوم. به همین دلیل توانستم از آموزشهای کنگره استفاده و به دانایی خود اضافه کنم.
كنگره چطور به شما كمك كرد كه بدون مدرك آکادمیک، بازهم به دانايى و دانايى مؤثر برسید؟
با حضور در جلسات عمومی، نوشتن سیدیها، آموزشهایی که در لژیون از راهنمای خودم همسفر پروین گرفتم و همچنین خدمت کردن، توانستم به این مرحله برسم.
گاهی انسان چیزی را میداند؛ ولی نیروی بازدارنده اجازه عمل نمیدهد. شما چه نیروی بازدارندهای داشتید كه مانع عمل کردنتان میشد و چطور توانستید از آن عبور كنيد؟
بیشترین نیروی بازدارنده من ترسهایم بود که مانع رشد و پیشرفتم میشد. همانطور که میدانیم ترسها دو دسته هستند: ترسهای بازدارنده و ترسهای نگهدارنده. من یاد گرفتم که باید با ترسهای بازدارنده مقابله کنم و به دل آنها بروم. روی این نقطهضعف خود، کار کردم و موفق شدم بسیاری از ترسهایم را کنار بگذارم.
.jpg)
همانطور که میدانیم، سواد يعنی داشتن اطلاعات، دانايى يعنی تشخيص خوب از بد و دانايى مؤثر يعنی عمل كردن به آنچه میدانيم. به نظر شما چرا كنگره اینقدر روی تفاوت دانايى و دانايى مؤثر تأكيد دارد؟
دانایی بهتنهایی و بدون عمل هیچ است. اگر ما از اطلاعات و آگاهی خود استفاده کنیم و آنها را به کار ببریم، آن زمان است که رشد و تکامل پیدا میکنیم و دانایی ما تبدیل به دانایی مؤثر میشود. مانند کسی که سالها در دانشگاه درسخوانده؛ اما بهوقت عمل چون ضلع تجربهاش کافی نیست وزمانی که وارد بازار کار میشود، هنوز گیج و سردرگم است و نمیداند باید از کجا شروع کند.
با توجه به آموزشهایی که در کنگره دریافت کردهاید، چه تغییراتی در نگاه شما به زندگی به وجود آمد و این تغییرات چه بازتابی در حال اطرافیانتان داشت که نشان دهد حال درونی خودتان بهتر شده است؟
آموزشهای کنگره دید مرا نسبت به خودم، زندگی و اطرافیانم بسیار تغییر داد. درواقع باعث شد ابتدا خودم و سپس دیگران را ببخشم. افراد را همانطور که با خصوصیات و اخلاقیات خود هستند، بپذیرم و دوست بدارم. همچنین آموختم به مخلوقات خدا عشق بورزم تا به آرامش برسم. این آرامش و پذیرش موجب شد دوستان بیشتری پیدا کنم، جایگاه بهتری در جامعه به دست بیاورم ومورد مهر و محبت دیگران قرار بگیرم.
.jpg)
استاد امين در جزوه جهانبينى میفرمايند: «زندگى مثل يك بازى است، اگر قوانينش را ندانی، بازندهای». شما در كنگره كدام قانون زندگی را ياد گرفتید كه قبلاً نمیدانستید؟
در ابتدا پذیرش افراد با هر خلقوخو و همان جمله معروف «زندگی کنیم و بگذاریم دیگران هم زندگی کنند» برایم مهم شد. سپس خدمت کردن بدون منت و بیتوقع به دیگران، باعث شد حال خوب و آرامش بیشتری را تجربه کنم.
خدمت بزرگترين فرصت برای بازپرداخت بدهیها است. خدمت در كنگره چه تأثيری روی حال درونی شما گذاشته است؟
به قول جناب مهندس: «خداوند اجازه خدمت به هرکسی را نمیدهد». اگر در کنگره خدمتی قسمت من میشود، اولازهمه لطف خداوند بوده و بابتش هزاران بار شکر میکنم که به من اجازه خدمت داده است. خدمت کردن چه در کنگره و چه در بیرون از کنگره باعث نشاط، حال خوش و احساس سبکی خاصی در من میشود.
از همصحبتی با شما بسیار لذت بردم، ممنون از اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار من قرار دادید.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: راهنمای ویلیام همسفر فریماه رهجوی راهنما همسفر زری (لژیون دهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اسرین (لژیون بیستوسوم)
ویرایش: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت همسفران
ارسال: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
166