جلسه حضوری همسفران لژیون پانزدهم با استادی راهنما همسفر بهاره و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه "سیدی نردبان" روز ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
مطالبی که در قالب سیدیها و نوشتارها وجود دارند آگاهیهای ارزشمندی هستند که شاید بارها و بارها از جوانب مختلف تکرار میشوند که منِ همسفر ذرهذره آنها را دریافت کنم و ساختمان تفکرات و اندیشه خود را بسازم، ساختمانی که خشت به خشت آن یکی از آگاهیهایی است که به واسطه این آموزشها دریافت میکنم در بخشی از سیدی نردبان عنوان شد که تخریب هر شخص با میزان جهل و ناآگاهی او برابر است، با خواندن این مطلب در ذهن خود ترازویی تصور کردم که در هر لحظه بایستی مانند یک قاضی تخریبها و مشکلات خود را در یک کفه از این ترازو قرار داده و بدانم که در کفه دیگر به همان میزان جهل و ناآگاهی من قرار میگیرد که آن ترازو در حالت تعادل قرار بگیرد.
این تلنگری برای من است که به جایگاه خود از نظر دانش و آگاهی پی برده و خود را ملزم به دریافت آگاهی و معرفت بدانم، در ادامه استاد چه زیبا این مسئله را بیان میکند که به همان میزان جهل و تاریکی خود در جهت معکوس عمل کنیم، در اینجا این موضوع برای من به وضوح مشخص میکند که منتظر معجزه برای حل مسائل خود به یکباره نباشم؛ بلکه باید با در نظر گرفتن مدت زمانی که در تاریکیها حرکت کردهام به همان میزان برای خروج از آن زمان را در نظر داشته باشم. من در گذشته با وجود کسب جایگاههای نسبتاً خوب علمی، هنگام ورود به کنگره متوجه شدم که در بسیاری از مسائل ناآگاه هستم و به عبارتی ساختمان تفکرات من در بسیاری از قسمتها ناقص و نامتقارن بود.
در گذشته بسیاری از امور مثبت را انجام میدادم؛ اما برحسب عادت و یا عرف جامعه بود و به ریشه و صحت و سقم آن آگاه نبودم و این امر باعث میشد که گاهی از انجام آن عمل سرباز زنم و یا برای انجام آن موضوع شکوه و شکایت کنم، بهعنوان مثال؛ در این سیدی موضوع زیبا بخشش و از خودگذشتگی را برای من روشن کرد که با داشتن بخشش در هر زمینهای به مثابه پلهپله بالا رفتن و حرکت در جهت تعالی من است، هنر بخشیدن و گذشت ذرهای از قدرت خداوند در وجود من است که اگر آن را در درون خود پرورش دهم شگفتیهای بسیاری را برای من به ارمغان خواهد داشت.
لذا اگر آگاهانه از این پس بخششی بدون هیچ توقع و منتی در هر زمینه انجام دهم، در اینجا حکمت خدمت و عشق بلاعوض را آموختم که در ازای آن پلهای از نردبان ترقی را برای خود میسازم، زیرا وعده خداوند دروغ نیست اگر منِ همسفر در سفر اول تمام ناملایمتها، سختیها، فشارهای اقتصادی، مسائل و کمبودهای عاطفی را به جان میخرم و از تمام حقوق خود میگذرم به گفته استاد؛ گویی پا روی اختر و ستارگان گذاشتهام و این تمثیل، بزرگی و ارزشمندی این عمل را یادآوری میکند و در پیام سفر اول از این موضوع تحت عنوان پاداشی نیکو و بند عشقی بین من و قدرت مطلق یاد شدهاست.
در این سیدی عنوان شد که شخص در بدو ورود به کنگره به دلیل مشکلات فراوان و عدم آگاهی حالت پریشان و آشفته است که در این حالت باید به خود فرصت دهد که ذرهذره با دریافت آموزشها تفکرات او سامان بگیرد و برای حل مسائل خود توانا شود، مطلب دیگر که بهنوعی گوشزدی برای من است اینکه بدانم همواره کشمکش و مبارزه میان نیروهای شیطانی و الهی در درون من وجود دارند و حتی اگر من کاملاً در زمره نیروی الهی حرکت کنم همچنان ندای نیروهای شیطانی وجود دارد؛ بنابراین نباید به خود غره شوم باید در هر لحظه آگاهانه گام بردارم؛ اما موضوع مهم دیگر که یکی از خشتهای ساختمان آگاهی من را تشکیل میدهد.
هر موجودی در موجودیت خود منحصربهفرد است و شماره و پلاک مخصوص به خود را دارد و تا ابد از بین نمیرود، این موضوع میزان ارزشمند بودن را به من یادآوری میکند اینکه من بیجهت به این دنیا نیامده و بهعنوان قطعهای از پازل هستی به شمار میروم هستی برای تکمیل این پازل به من نیاز دارد، لذا باید برای وجود خود ارزش قائل باشم و در هر لحظه مانند یک قاضی جایگاه خود را با ترازوی جهل و رنج یا آگاهی و موفقیت بسنجم و در جهت آگاهی خود قدم بردارم، متأسفانه افراد بسیاری در جامعه کنونی هستند که فارغ از این آگاهی در مواجه با مشکلات دست به خودکشی میزنند، چراکه نمیدانند انسان تنها یک اندیشه و آگاهی است و با این عمل تنها فرصت ساختن و ایجاد این آگاهی را از خود سلب میکند، خداوند را هزاران بار بابت اجازه حضور در این مکان و دریافت آموزشهای ارزشمند شکر میکنم.

مشارکت اعضای لژیون:
مشارکت همسفر فاطمه:
در ابتدا باید بدانم که من باید به گونهای با بدن خود زندگی کنم که سمفونی آن را درک کنم، در هر کاری به سرعت نمیتوانیم به نتیجه برسیم تغییرات ذرهذره باید انجام بگیرد، زیرا چندین سال در طول زندگی با زدن بندهای مختلف به دست و پاهای خود در تاریکی بسیار مانده بودم اکنون به یکباره نمیتوان از آنها رها شوم، مانند؛ بندهای سیگار، قلیان، کینه، حسادت، انتقام و... باید با تفکر سالم و آگاهانه هیچگاه وارد ضدارزشی چون انتقام نشوم؛ زیرا بازی بسیار خطرناکی است و به یقین ورود به اعماق تاریکیها است، همیشه به دنبال این بودم که هر زمان فردی به من ضربهای وارد میکند من نیز تلافی کنم؛ اما این موضوع ریشه در جهل و ناآگاهی من داشت، اکنون متوجه شدم علم زندگی مانند علم شنا کردن است که اگر آن را فرانگیرم غرق میشوم، اگر نوع ارتباط و زندگی با اطرافیان خود را فرا نگیریم هیچگاه در آرامش نبوده و دائم در حال جنگ و ستیز و بیماری به سر میبریم. باید دوری از ضدارزشها را از خود آغاز کنم و از خود بگذرم تا به خود برسم و این یعنی رسیدن به همان ذرهای از وجود خداوند که در وجود خود جاری است. نکته دیگر اینکه حریص نباشم، حرص محبت، انتقام، مال دنیا را نداشته و پلهپله از نردبان ترقی بالا بروم که این امر نیز یکمرتبه امکانپذیر نیست. کار و خدمت معنوی و بلاعوض قطعاً بار مادی به همراه دارد، زیرا وعده خدا دروغ نیست. باید بدانم که به همان میزانی که در تاریکی و جهل خود باشم به همان اندازه زمان میبرد که از تاریکی خارج شوم، هیچ موضوعی به زور انجام نمیگیرد و من نیز به زور نتوانستم مسافر یا خود را از تاریکی بیرون بکشم. در اینجا آموختم که خود قاضی خود باشم، من قبل از ورود به کنگره یا در گذشته و یا آینده به سر میبردم حالت افسردگی، اضطراب و نگرانی داشتم؛ اما خدا را بسیار سپاسگزارم که در این مقطع سنی به این نتیجه رسیدم که باید افکار و اندیشههای خود را صرف مسائل بیهوده و منفی نکنم و در حال ارتقا و پیشرفت تفکر و آگاهی خود باشم.
مشارکت همسفر منیر:
آقای مهندس برای ما از یک خانواده بزرگ صحبت کردند که در این خانواده هر سنی وجود دارد؛ از پدربزرگ تا نوه و نتیجه دو ساله که اگر بخواهیم حرکت کنیم باید به گونهای حرکت کرد که آن بچه دو ساله نیز بتواند با ما حرکت کند، منظور از این صحبت چیست؟ یعنی فردی با مصرف تریاک، فرد دیگری با مصرف شیره و دیگری با مصرف شیشه و یا سایر مواد برای درمان خود پا جای پای ما بگذارد و همه با هم برای یک هدف مشترک که درمان و در نهایت تعادل حرکت کنیم و برای این امر باید آرامآرام گام برداشت، بهعنوانمثال؛ در مسئله چاقی و اضافه وزن اگر فرد چاقی با ورزش زیاد و رژیم سخت به سرعت لاغر شود پوست او افتاده میشود و در جمع شدن به عضله نمیرسد؛ اما اگر این کار را با برنامه و دانش انجام بدهد، نتیجه بسیار خوبی خواهد گرفت، مانند مسئله درمان اعتياد که اگر به سرعت انجام بگیرد امکان بازگشت وجود دارد؛ اما اگر با علم، دانش و بهآرامی پیش برود، نتیجه بسیار خوبی خواهیم گرفت. خروج از تاریکی به روشنایی نیز به عمق قرار گرفتن ما در تاریکی بستگی دارد، اگر در یک سیاهچاله باشیم و به سرعت به نور برسیم چشم ما اذیت خواهد شد در نتیجه باید به آرامی از پلههای سیاهچاله بالا برویم و آرام به نور و روشنایی برسیم، برای اینکار باید بندهای خود شامل کینه، نفرت، اعتياد، مالدوستی، تهمت، انتقام و دروغ را یکی پس از دیگری از خود جدا کنم، بهعنوانمثال؛ در مسئله انتقام اگر من یکی را بزنم طرف مقابل دو تا و من در پاسخ سه تا و باردیگر او چهار تا میزند، بنابراین این روش کاملاً اشتباه است، من باید از خود بگذرم تا به آرامش برسم و برای این امر باید علم آن را پیدا کنم. شخصی که اعتیاد دارد خود باید به این موضوع پی ببرد که باید به سمت روشنایی حرکت کند، اگر من مدام به او این موضوع را گوشزد کنم او بیشتر میل به استفاده دارد؛ بنابراین باید او را رها کنیم که در خلوت خود به این نتیجه برسد. تمثیل نردبان برای چیست؟ یعنی آرامآرام از پله اول به دوم و سپس سوم و الى آخر حرکت کنیم نه اینکه از پله اول به آخر جهش کنیم، در هر کاری باید آهسته و با علم خودش حرکت کنیم.
مشارکت همسفر نرگس:
تا زمانیکه به آگاهی لازم نرسیده باشم با استرسها و ترسها دست و پنجه نرم میکنم، انسان با جهل و نادانی خود ریسمانهایی را به دست و پای خود گره میزند که در یک لحظه و به سادگی بازکردن آنها امکانپذیر نیست بهعبارتی همانگونه که ذرهذره در تاریکیها فرورفتیم بایستی آرام به روشنایی دست پیدا کنیم و برای باز کردن آن بندها باید دانش و معرفت کسب کرده و علم جهانبینی خود را بالا ببریم و با اراده دید خود را وسیع و مسائل را حل کنیم.
مشارکت همسفر فرزانه:
در سیدی نردبان آقای مهندس به نکات بسیار جالبی اشاره میکنند، یکی از این نکات اشاره به بدن ما و فعالیتهای درون بدن دارد که نباید برای تغییر حالت بدن از چاقی به تعادل و یا از لاغری به تعادل سریع و در زمان کم اقدام کنیم، این فرآیند باید در طول فاصله زمانی معین انجام گیرد، همانطور که توضیح دادند شنیدن یک سمفونی زیبا آرامشبخش است تمام اجزای بدن ما در حالت تعادل مانند یک سمفونی بدون عیب عمل میکند که سازها همه کوک شده و همه نوازندگان به صورت صحیح و دقیق شروع به نواختن میکنند در جایی دیگر آقای مهندس میفرمایند: برای رسیدن به آرامش بایستی از برخی مسائل بگذریم و این خود علم زندگی است که انسان با داشتن مشغله زیاد بتواند آرامش را به زندگی خود برگرداند برای رسیدن به آرامش باید از افکار مخرب، منیت، خودخواهی، کینه و دشمنی گذر کنیم و برای تعالی، افکاری که در سر ما جولان میدهند را زیر پا بگذاریم مانند؛ نردبانی که برای بالا رفتن استفاده میشود سر ما یا بهعبارتی افکار منفی باید برای بالا رفتن زیر پا گذاشته شوند.
مشارکت همسفر سمیه:
برای انجام هر کار باید زمان لازم برای آن را در نظر گرفت، ضمن اینکه باید علم و راه و روش انجامِ آن را یاد بگیرم. طبق یکی از آموزههای آقای مهندس، من باید از خود بگذرم تا به همه چیز برسم با گذر از منیت، حسادت، کینه و مالدوستی به آرامش و آسایش خواهمرسید. کارها و یا خدماتی که انجام میدهم باید بلاعوض باشد و توقعی از هیچکس نداشته باشم، زیرا خدمت بلاعوض با خودش بار مادی به همراه دارد و خداوند نیز میگوید؛ به من اعتماد کنید و قرض نیکو بدهید و دنبال نتیجه آن نباشید من صد راه را برای شما باز میکنم در این مسیر من باید قاضی خود باشم تا به آن روشنایی و بیداری برسم، هنگامی که شخصی از تاریکی به یکباره وارد روشنایی شود نور چشمانش را اذیت میکند، بنابراین به همیندلیل باید ذرهذره از تاریکی خارج شد، تاریکیهای زندگی مانند؛ دروغگویی، کینه، انتقام و غیره هستند. بسیاری از انسانها به جای لذت از زندگی خود درگیر امور دیگری هستند، زندگی مانند شنا کردن است که اگر فن آن را بلد باشیم از شنا کردن لذت خواهیم برد درغیراینصورت غرق میشویم آقای مهندس میفرمایند؛ هیچ معجزهای وجود ندارد که در یک لحظه تمام مسائل منفی و مشکلات انسان حل شود همه مسائل ذرهذره درست میشوند و البته برای باز کردن این بندها و مشکلات باید علم و دانش لازم را داشته باشیم. انسان مانند یک قطره و خداوند همانند دریا است و در آخر همه انسانها به این دریا میپیوندند انسان باید ضمن حرکت در مسیرِ درست تلاش کند و با آگاهی از سختیها عبور تا به روشنایی دست یابد.
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون یکم)
عکس: همسفر فریناز رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
264