English Version
This Site Is Available In English

انسان محور خلقت است

 انسان محور خلقت است

اصولاً انسان‌ها برای اینکه به فرماندهی برسند باید مراحلی را پشت سر بگذارند، او باید فرمانبردار لایقی باشد تا فرمانده ی لایقی بشود. به نظر من فرمانبرداری برمی‌گردد به عوامل پشت صحنه، که حس و نفس انسان، در کجای کار قرار دارند، حس: اولین نیروی به کارگیری قوه عقل است و باعث حرکت است پس اگر حس را تقویت کنیم و به آن غذای درستی برسانیم، به عقل, پیام درستی می‌رساند و عقل فرمان درستی را صادر می‌کند و شخص فرمانبردار لایقی می‌شود. خورشید مجرد است، وقتی که می‌خواهد نورش را بتاباند، یکسان به همه جا می‌تاباند ولی وقتی که به مانعی برخورد می کند، نور آن قطعه قطعه می‌شود و تاریکی و روشنایی ظهور پیدا می‌کند؛ نفس هم همینطور هست او مجرد است و منشأ حرکت است وقتی که تعیین موجودیت شد و وارد زندگی شدیم نفس به مراحل تقسیم بندی می‌شود: نفس اماره، نفس لوامه و مطمئنه. کسی که فرمانبردار خوبی است نفس او در مرحله نفس مطمئنه قرار می‌گیرد و عقل فرمان درستی صادر می‌کند تا فرمانبردار خوبی بشود. آیه‌ای در قرآن داریم: ان احسنتم احسنتم و ان اساتم فلها! اگر خوبی کنی به نفس برمی‌گردد و اگر بدی کنی به نفس برمی‌گردد. نفس فرماندهی می‌خواهد و همه ذاتاً فرمانده بودن را دوست دارند اما در واقع زمانی می‌توانی فرمانده ی درست و لایقی شوی که خواسته‌های نفس تو خواسته‌های معقولی باشد. شخصی که مصرف کننده است فرماندهی جسم و روح او در اختیار مواد است و جسم انسان دیگر در اختیار خودش نیست و اگر انسان بخواهد که به زمان قبل از اعتیاد برگردد، باید آموزش بگیرد و خواسته معقول داشته باشد تا نفس او حس را تقویت کند  و با شناخت و آگاهی که پیدا می کند نفس خود را از مواد سیر کند تا بتواند به فرماندهی جسم خود برسد. یک راهنما فرمانده لژیون خود می‌باشد او در ابتدا در کنگره‌۶۰ رهجو بوده است و خواسته‌های غیر معقولش را کنار زده و به فرمان عقل و جسم رسیده است؛ سپس با رشد دادن نفس خود به ساختار کنگره ۶۰ کمک کرده وظایف خود را شناخته و به خوبی آنها را انجام داده است تا یک راهنما شود؛ پس اگر فرمانبردار عالی باشیم و خواسته ما خواسته معقولی باشد، می‌توانیم پایه‌های محکمی برای رشد و پیشرفت در مسیر فرماندهی ایجاد کنیم. یک فرمانده خوب خودش روزی یک فرمانبردار خوب بوده و یک کار با ارزش انجام داده است. همه انسان‌ها به دنبال سعادت هستند بنابراین به دنبال انجام کارهای جدید می‌گردند چون انسان محور خلقت است و خداوند می‌فرماید همه چیز را با عدد و به اندازه آفریدم؛ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ» و به معنی «ما هر چیزی را به اندازه (و با حساب) آفریدیم» است؛ این آیه بیانگر آن است که خداوند تمام موجودات را با نظم و اندازه‌گیری دقیق و بر اساس حکمت و حساب خلق کرده است، این آیه در سوره قمر، آیه ۴۹ آمده است و خداوند می‌فرماید برای اینکه، ای انسان تو اشرف مخلوقات هستی و همه چیز در کره زمین بر اساس ساختار خلقت تو تنظیم شده است و اینکه انسان چگونه از این همه نعمت استفاده کند مهم است. وقتی به فرماندهی رسیدی تازه به اوج خود می‌رسی و متوجه می‌شوی که خداوند چه نیروهایی را در اختیار تو قرار داده تا به  کمال و دانایی برسی. وقتی که یک راهنما به شناخت و آگاهی می‌رسد به معرفت هم می‌رسد و به فرماندهی جسم خود و روح خود هم می‌رسد. پس تربیت نفس در درجه اول مهم است و بعد از آن یک حس خوب، بعد می‌توانی یک فرمانبردار لایق و در نهایت فرمانده خوبی باشی.
منبع: جزوه جهان‌بینی، کتاب عشق (وادی ششم)
نویسنده: همسفر ربابه، راهنما همسفر شیدا (لژیون دوم)
رابط‌ خبری: همسفر ستاره، راهنما همسفر شیدا(لژیون دوم)
ویرایش: همسفر نرگس، راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
ارسال: همسفر معصومه، راهنما همسفر شیما (لژیون سوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .